مدیریت از دیدگاه امام رضا (ع)
امروز یازدهم ذیقعده و مصادف با ولادت خورشید درخشان خاوران امام علی بن موسی الرضا علیه السلام هشتمین امام و پیشوای شیعیان جهان است این میلاد مسعود را تبریک عرض میکنیم. با توجه به نیاز روز و اهمیت مدیریت در فرهنگ اسلامی نکاتی چند از شیوهها و اصول مدیریت از نگاه امام رضا علیه السلام که از سخنان گوهر بار و تابناک آن امام عزیز است را بیان میکنیم شاید مورد توجه مدیران و مسئولان و خادمان کشور اسلامی ایران قرار گیرد.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، امروز یازدهم ذیقعده و مصادف با ولادت خورشید درخشان خاوران امام علی بن موسی الرضا علیه السلام هشتمین امام و پیشوای شیعیان جهان است این میلاد مسعود را تبریک عرض میکنیم. با توجه به نیاز روز و اهمیت مدیریت در فرهنگ اسلامی نکاتی چند از شیوهها و اصول مدیریت از نگاه امام رضا علیه السلام که از سخنان گوهر بار و تابناک آن امام عزیز است را بیان میکنیم شاید مورد توجه مدیران و مسئولان و خادمان کشور اسلامی ایران قرار گیرد. اولین نکته اینکه امام رضا (ع) فرمودند: “خداوند مرا برای مخلوقات خودش امام قرارداد. پس بر من واجب ساخت که درباره خودم و خوردنی و نوشیدنی و لباسهایم، همچون ناتوانترین مردم زندگی کنم تا فقیر به فقر من اقتدا کند و ثروتمند به سرکشی برنخیزد.”
دو نکته مهم در این فرمایش وجود دارد یکی اینکه مسئول و کارگزار اسلامی باید سطح زندگی خود را چنان قرار دهد که ضعفای جامعه او را الگو بگیرند و از وضع خود رنج نبرند حالا آیا اینچنین است! مسئولان وضع خود را نگاه کنند و با چشم بینا مردم را نیز بنگرند؟ البته مرفهین بی درد را ملاک قرار ندهند! از طرفی رفتار باید بگونه ای باشد که پولدارها جرات سرکشی و طغیان نکنند. حالا این سرکشی ممکن است خودبرتر بینی باشد و فشار بر اقشار ضعیف؟ مثل گرانفرشی و کم فروشی و زیر بار قانون و حق نرفتن! یا و به نوعی پایمال کردن حقوق دیگران و از طریق رشوه و هدیه! و غیره و فرار از قانون و امثالهم باشد؟ همچنین در شیوه رفتاری اخلاق کارگزاران و ماموران دولتی فرمودند: اگر زمام حکومت را در دست گیرم؛ غذای سادهتر و کم ارزشتری خواهم خورد و لباس خشن و زبر (پس از لباسهای نرم) در برخواهم کرد و با سختی و مشقّت خواهم زیست. این یک اصل مهم است، ساده زیستی، یعنی دوری از تجمل گرایی و اسراف، هزینهها باید بجا باشد آیا امروز تا چه حد ساده زیستی شیوه و سبک زندگی مسئولان است؟. امام رضا (ع) نقش حیاتی کارگزاران نظام اسلامی را (خطاب به مأمون) این گونه ترسیم مینمایند: درباره امت محمد (ص) و فرمانروایی که برایشان داری از خدا بترس.
زیرا کارهای آنان را تباه کردهای و کار را به دست کسانی سپردهای که به غیر حکم خداوند بلند مرتبه داوری میکنند و خود در این سرزمین ماندگار شده و خانه هجرت و محل فرودآمدن وحی را ترک کردهای و بر مهاجران و انصار با نبود تو ستم میرود و سوگند و پیمان هیچ مؤمنی را نگاه نمیدارند و روزگار بر مظلومان به سختی میگذرد و آنان برای زندگی به هزینهای دسترس ندارند و کسی را نمییابند که نزد او از اوضاعی که دارند شکایت کنند. ماجرای این حدیث آن است که روزی مأمون خدمت امام رفت و با خود نامهای طولانی داشت که متن آن را برای حضرت خواند و در آن مکتوب آمده بود که برخی روستاهای کابل به دست لشکریان اسلام فتح شده است. وقتی خواندن آن خاتمه یافت امام فرمودند آیا فتح مناطقی از قلمرو شرک و کفر، تو را خرسند ساخته است. مأمون پرسید آیا این خبر شادمانی ندارد؟ که امام مطالب فوق را فرمودند و به او تاکید کردند تو عدالت را در داخل سرزمینهای اسلامی برقرار کن و فقر و محرومیت را از ریشه برانداز و به گرفتاریهای مردم رسیدگی کن که این مایه خشنودی و خوشحالی یک حاکم اسلامی است نه کشورگشایی و فتوحات تازه! امام (ع) از سویی تصریح میکنند که بر اثر عواملی، افرادی در جامعه زندگی میکنند که از نظر سلامتی مشکل دارند و پدید آمدن مشکلاتی برای آنان بر اثر بیماری، سالخوردگی، حوادث طبیعی و جنگها طبیعی است اما بقای آنان به همان حال نگران کننده، از نظر اسلام محکوم است و باید کارشان را در کمترین زمان سامان داد.
آن حضرت (ع) فرمود: خداوند توانمندان را (آنان را که امکانات، قدرت و شرایطی را در اختیار دارند) مکلف کرده است که امور زندگی بیماران از کار افتاده و بلا دیدگان را سامان دهند. امام رضا (ع) امتیازات طبقاتی را از بنیاد واژگون نموده و هنگامی که در یکی از سفرها، سفره ای انداختند و غلامان سیاه و غیر آنان را بر سر آن فراخواندند (و همه با هم با خود ایشان غذا خوردند) یک نفر به امام گفت که ای کاش برای این ها سفره ای جداگانه ترتیب می دادید امام فرمود: خاموش باش، خدای همه یکی است، مادر یکی و پدر یکی (پس تفاوت نیست) و پاداش هر کس به کردار او بستگی دارد. امام در تعالیم والای خویش به کارگزاران و دیگر مسوولان نظام اسلامی می آموزد که هر کسی باید در گام نخست در اندیشه ساختن خود باشد و شایستگی های لازم را در وجود خویش آشکار سازد و با دیگران با تعهد و به خوبی رابطه برقرار کند و خدمتگزار همه مردم باشد. توجه به محرومان و داشتن برنامه برای رفع محرومیت یکی از اصول مدیریتی امام (ع) است، اینکه ما محرومان را با پرداختی اندک کمک کنیم هنری نیست بلکه باید به آنها کمک کرد تا به خودکفایی برسند و برای همیشه از محرومیت در آیند. همچنین امام می فرمایند پنج خصلت باید در مدیران باشد: اگر پنج چیز در کسی نبود؛ در امور دنیا و آخرت از او انتظار کار نیک نداشته باش. اصالت خانوادگی، اخلاق نیکو، پایداری در خلق و خوی، بزرگواری روح و کرامت نفس و پرهیز از پروردگارش. مدیری که از این خصال بهره ای ندارد نه تنها در کارهای خود موفق نخواهد بود و مردم به خیرش امیدی ندارند بلکه برای اقشار جامعه کارشکنی بوجود می آورد و به فردی دردسر ساز و مشکل آفرین تبدیل میشود و سطح نارضایتی های عمومی را افزایش می دهد. دست اندازی به منصب مدیریت به عنوان ریاست و نه برای خدمت انحطاط و هلاکت هرچه بیشتر را رقم می زند.
مظفر حاجیان