مدارس در لبه پرتگاه
افزایش خودکشی دانش آموزان نوجوان، کاهش سن اعتیاد و افزایش رفتارهای جنسی تنها بخشی از اخبار نگران کننده منتشر شده از سوی مسئولان نهادهای مختلف در سالهای گذشته در خصوص آسیبهای دانشآموزان است.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، افزایش خودکشی دانش آموزان نوجوان، کاهش سن اعتیاد و افزایش رفتارهای جنسی تنها بخشی از اخبار نگران کننده منتشر شده از سوی مسئولان نهادهای مختلف در سالهای گذشته در خصوص آسیبهای دانشآموزان است.
این درحالی است که بیش از یک دهه از تدوین سند پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان و ۸ سال از اجرای طرح «مدارس مروج سلامت» گذشته است اما آنچه مشاهده میشود افزایش آسیبها میان دانش آموزان یا حداقل ادامه روند مذکور است.
با این آمارها این سؤال مطرح میشود که آموزش و پرورش چه کاری برای پیشگیری از بروز آسیبهای اجتماعی در میان دانش آموزان انجام داده است. به گفته وزیر آموزش وپرورش امسال نزدیک به ۱۵ میلیون دانش آموزان سال تحصیلی را آغاز کردند که نسبت به سال تحصیلی گذشته ۶ درصد رشد داشته است.
این افزایش چنددرصدی درحالی است که هنوز هیچ برنامه مشخصی از سوی وزارت آموزش وپرورش برای مقابله و پیشگیری از این مخاطرات ارائه نشده است.
از سوی دیگر در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز به ضرورت توجه به مخاطرات تربیتی دانش آموزان در زمینه آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر پرداخته شده و تکالیفی برای این منظور تعیین شده است. وزارت آموزش و پرورش بر همین اساس، علاوه بر فعالیتهای عمومی گستردهای که در جهت مصون سازی دانش آموزان در قالب کتابهای درسی و فعالیتهای تربیتی دارد به منظور تمرکز بیشتر در این زمینه در تشکیلات سازمانی خود، واحدی تخصصی با عنوان دفتر مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی را راهاندازی کرده است که مسئولیت رصد مخاطرات، برنامه ریزی و اجرای فعالیتهای تخصصی جهت پیشگیری از اعتیاد و آسیبهای اجتماعی را به عهده دارد.
وزارت آموزش و پرورش با در اختیار داشتن قشر حساس کودکان و نوجوانان دانشآموز، مهمترین کانون پیشگیری و مداخله بهنگام آسیبهای اجتماعی به شمار میرود؛ با این وجود این سازمان نه تنها در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی موفق نبوده بلکه حتی در تهیه نیازهای اولیه مانند سیستم گرمایشی استاندارد و ایمن هم ناموفق بوده است.
وزارت آموزش و پرورش همواره در مقابل ناکارآمدیهای خود بحث بودجه را به عنوان عامل اصلی برای دست نیافتن به اهداف مهم مطرح میکند. هر چند حداقل در این مورد حق با آموزش و پرورش است اما انتقاد بسیاری از کارشناسان مستقل این است که همین بودجه اندک هم به درستی مدیریت نمیشود.
متاسفانه بخش بزرگی از بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق کارکنان میشود کارکنانی که اگر قشر معلم را از آن خارج کنیم بخش بزرگی از آن کارمندان ادارات پرشمار آموزش و پرورش هستند.
تعداد این ادارات و کارمندانش به حدی است که حتی در شهرهای بسیار کوچک هم شاهد ساختمانهای بزرگ اداری مربوط آموزش و پرورش هستیم و تقریباً در اتاقهای آن هم جای سوزن انداختن نیست.
واقعاً معلوم نیست حجم امور اداری آموزش و پرورش چه اندازه است که نیاز به این حجم از کارمندان وجود دارد اما در دنیای مدرن امروز دیگر جایی برای کاغذ بازی وجود ندارد و امروزه یک کامپیوتر میتواند خیلی بهتر از دهها کارمند کارایی داشته باشد.
راه افتادن دولت الکترونیک و کم شدن تعداد کارمندان دولتی یکی از شعارهای مهم دولت فعلی بوده است با این وجود حداقل در آموزش و پرورش کوچکترین نشانهای از کم شدن تعداد کارمندان دیده نمیشود و همچنان شاهد استخدامهای پر شمار در این سازمان هستیم.
اینگونه به نظر میرسد که اگر آموزش و پرورش واقعاً به فکر اقدام اساسی برای بهبود وضعیت تربیتی و آموزشی دانش آموزان است باید در اولین گام تا جای ممکن از تعداد کارمندهای خود بکاهد تا در گامهای بعدی شاهد بهبود وضعیت فعلی باشیم.
نکته دیگر اینکه در حالی که این روزها بحث بودجه یکی از مباحث مهم کشور است نمایندگان مردم باید فارغ از نگاههای قومی و حزبی و … آموزش و پرورش را در رأس برنامه کاری خود قرار دهند و بر افزایش بودجه آن تاکید کنند.