محوریت دانشگاه آزاد اسلامی در مدیریت ملی تحقیقات
« ساماندهی ملی فعالیتهای تحقیقاتی کشور؛ محوریت دانشگاه آزاد اسلامی در مدیریت ملی تحقیقات » عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم صالح اسکندری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، یکی از دغدغههای ملی که برای دوره طولانی، اذهان جامعه دانشگاهی و مدیران هدایتکننده طرحهای تحقیقاتی را به یک میزان به خود مشغول کرده این است که چگونه میتوان از یکسو فعالیتهای تحقیقاتی را به سمت کاربردیبودن و نیاز جامعه و بازار هدایت کرد و از سوی دیگر از نظر تضمین کیفیت یک فعالیت تحقیقاتی قبل از انجام پروژه تحقیقاتی به اطمینان حداکثری دست یافت و همچنین مدیریت مالی بودجههای پژوهشی سازمانها و وزارتخانههای کشور را با حداکثر کارآمدی، بهرهوری و استفاده بهینه به انجام رساند؟ پاسخهایی که تاکنون بدنه دانشگاهی، سیاستگذاران و بدنه اجرایی جامعه به این مساله خصوصا در زمینه طرحهای ملی داده است، فعالیتهای پراکندهای در زمینه تعیین سرفصلهای پژوهشی اولویتدار از سوی سازمانها و وزارتخانههای مختلف، ارائه چارت روند تصویب طرحها، ارائه فرمتهای استاندارد نگارش پروپوزال، ارائه آر.اف.پیو.سی.پی.ام، برگزاری نشستهای توجیه طرح قبل از تصویب و مواردی مانند آن را شامل میشود. حتی برخی سازمانها که متولی هدایت طرحهای تحقیقاتی در ابعاد کلان هستند، اخیرا نسبت به راهاندازی سامانههای مبتنیبر وب برای تجمیع سرفصلهای پژوهشی اولویتدار به اقداماتی دست زدهاند.
با وجود همه این اقدامات پراکنده و گاه و بیگاه، همچنان مساله کلی و کلان به دلایل بسیار وجود دارد. نخست اینکه جوامع دانشگاهی (که غالبا در نقش مجری طرحهای تحقیقاتی ظاهر میشود) الزام یا تمایل چندانی برای استانداردسازی فعالیتهای پژوهشی در سطح ملی را احساس نمیکنند، چراکه مساله تاثیر تحقیقات و کاربردیبودن آن نه دغدغه اساسی مجریان، بلکه دغدغه نهادها و سازمانهای خارج دانشگاهی سفارشدهنده طرح است. دوم، چون بدنه اجرایی کشور که عموما درخواستکننده و سفارشدهنده طرح محسوب میشوند، چشمانداز روشن و دقیقی از چیستی علم، آینده دانش، روندهای جدید علم و فناوری و بهطور کلی نیازهای واقعی سازمان متبوع خود ندارند، غالبا استانداردها یا قالبهایی که برای تضمین کیفیت و کاربردپذیری طرحهای تحقیقاتی طراحی میکنند، از آسیبهایی برخوردار است. برخی از مهمترین این آسیبها وجود رویکردهای سنتی به دانش، تولید یک استاندارد برای همه طرحهای پژوهشی در همه حوزههای علم، عدم توجه به الزامات معرفتی، زیرساختی و پیشنیازهای مطالعات، محصولمحور بودن صرف استانداردها و قالبها و بالاخره ارجحیت دادن به سازمان اداری نسبت به فرآیند تحقیقات و تلاش برای تطبیق طرح تحقیقاتی در سازوکار اداری است.
از سوی دیگر، تاکنون نظام مدون و جامعنگری در زمینه روش هزینهکردن بودجه طرحهای تحقیقاتی تصویبشده وجود ندارد. بهعنوان مثال اگرچه تلاش شده است ارتباط نسبتا مشخصی بین میزان گرنت و جذب بودجه تحقیقاتی اعضای دانشگاهی برقرار شود، اما هرگز این دو منبع مالی بهعنوان یک نظام منسجم و هماهنگ تعریف نشده است.
مشکلات دیگر فقدان نظام مدون و جامعنگر مربوط به برخی شبهات و نقایص قانونی در زمینه بالاسری دانشگاهها، فقدان الگو در نظارت بر هزینهها و فقدان نظارت روشمند دانشگاهها بر پروژههای تحقیقاتی اعضای خود است.
براساس این نقایص زیرساختی جدی، دانشگاه آزاد اسلامی هم از نظر استعداد نیروی انسانی و هم از نظر قابلیتهای زیرساختی میتواند ابتکار عمل در زمینه ایجاد یک سامانه جامع را در دست بگیرد که هم قابلیت ضمانت تصمیمسازی برای ناظران و تصمیمگیرندگان درخصوص قابلیت اجرا، تضمین کیفیت و تضمین کاربردپذیری محصولات و خروجیهای طرحهای تحقیقاتی را داشته باشد و هم بتواند از طریق پیشگیری از فعالیتهای تکراری و موازی، ارزش افزوده سازوکار را افزایش دهد.
مزیتهای این رویکرد، بسیار گسترده است. ازجمله اینکه در حال حاضر فقدان استاندارد تهیه و نگارش طرح تحقیقاتی، محققان را در زمینه چارچوب نگارش طرح و روش ارائه دچار سردرگمی و ابهام کرده است. استانداردسازی اجزا، در اختیار قرار دادن شاخصهای این استاندارد و تعریف سطوح اطلاعرسانی، تعاملی و تراکنشی پذیرش طرح براساس شاخصهای استاندارد، به شکلی که محققان از ابتدا هم با استانداردها آشنایی داشته باشند و هم نوعی تقید فناورانه در رعایت استانداردها ایجاد شود، نوعی هماهنگی که لازمه اولیه ایجاد یک بستر استاندارد است، رخ خواهد داد. امروزه استانداردها و روشهای مختلف نظارت و ارزیابی طرحهای تحقیقاتی در جهان معمول و متداول است. روشهای کانسورت، کائورومو مووسبهطور تخصصی در شاخههای مختلف علوم تدوین و ارائه شدهاند. این استانداردها که در سه روش ارزیابی پیشینی، ارزیابی موازی و ارزیابی پسینی قابل طبقهبندی هستند، مجموعا با هدف عمده تضمین کیفیت و تضمین کاربردپذیری یا به عبارت دیگر تضمین سودمندی تحقیقات طراحی شدهاند.
تعریف فرآیند ارزیابی در سامانه و اطلاعرسانی در زمینه چیستی فرآیند و همچنین اطلاعرسانی مستمر درخصوص وضعیت مقطعی طرح تحقیقاتی و طی مراحل ارزیابی به تهیهکننده طرح، علاوهبر ایجاد اعتماد به نظام ارزیابی، بهعنوان یک وظیفه سازمانی، از قابلیتهای ویژه این سامانه خواهد بود. همچنین، سامانه بهدلیل اطلاعرسانی مستمر و مبتنیبر درخواست، با ایجاد شفافیت حداکثری، ضمن تضمین انجام اقدامات در مسیر از پیش تعیینشده، نوعی مشوق برای ورود به عرصههای تحقیقاتی را برای محققان فراهم میکند.
پیشگیری از اعمال سلایق فردی، قابلیت و اهمیت دیگری است که وابستگی شدید به بستهبودن سامانه از نظر شاخصهای ارزیابی و به حداقل رساندن تاثیر ذهنیتها و سلایق دارد. بنابراین، این یکی از چالشهایی است که باید در زمینه چیستی و چگونگی انجام آن به توافق رسید.
ایجاد ارزش افزوده بهدلیل ماهیت مجتمع سامانه از طریق کوتاهکردن زمان ارزیابی، تحمیل قواعد فرمی به پروپوزال، بستهبودن شاخصها و گزینههای ارزیابی و در سطح کلان، برخورداری بیشتر از دانش موجود و ذخیرهشده در سامانه یکی از نقاط قوت این رویکرد است. بهعلاوه، پرهیز از فعالیتهای موازی و تکرارشونده بهدلیل هماهنگی در نظام ارزیابی و ذخیرهشدن اطلاعات و دادههای قبل، طبقهبندی براساس شاخصهای تیپبندی مانند موضوعات، افراد، مکان، زمان و… در این سامانه، یکی دیگر از قابلیتهای آن است. پالایش حداکثری با ایجاد سیستم فراخوانی و جستوجوی تخصصی، امکان دسترسی و فراخوانی سریع اطلاعات و دادههای مبتنیبر برچسب اطلاعاتی را ساده میکند که این موضوع عملا ارزش افزوده نیز تولید میکند. از سوی دیگر، دسترسی به دادهها و اطلاعات ذخیرهشده در سامانه براساس تعریف سطح دسترسی برای محققان بسیار سودمند است؛ چراکه علاوهبر آشنا کردن ایشان با طرحهای تحقیقاتی همحوزه خود، از موازیکاری و انجام کارهای تکراری نیز خودداری میشود.
تقویت قواعد اخلاقی بهدلیل ماهیت مبتنیبر سیستمبودن، شفافیت، رعایت حقوق افراد، رفع تزاحمها، تقویت عدالت در فرآیند و روش، کاهش مصرف منابع و وجوه دیگری که مستقیما یا غیرمستقیم با مسائل اخلاقی پیوند دارند، از خواص مثبت دیگر این سامانه تحقیقاتی است. و بالاخره، تسهیل مدیریت و نظارت کلان بهدلیل امکان استخراج تحلیلهای آماری مقطعی، روندی، حوزهای و بهطور کلی تخصصی و عمومی از سامانه، قابلیت مثبت دیگری است که به تصمیمگیری سیاستگذاران حوزه هدایت تحقیقات علمی در کشور کمک بسزایی میکند.