مالیات گریزها را سر خط بیاورید

لایحه بودجه تقدیم مجلس شد تا پس از بررسی های کارشناسی نمایندگان در صورت لزوم اصلاح و تصویب گردد تا نقشه راه سال آینده دولت آماده و عملیاتی گردد. سالهاست بحث بودجه و عدم وابستگی آن به نفت مطرح گردیده و قرار است درآمدهای مالیاتی جایگزین نفت شود. اولین گروه مالیات دهنده کارمندان دولت و کارگرانی هستند که در محلی مشغول فعالیتند و ناگزیر و بالاجبار مالیات از حقوقشان کسر می گردد که البته این قانون کشور است و باید به آن عمل شود اما چرا غیر کارمندانی که درآمدهای کلان دارند از مالیات دادن می گریزند؟ چرا عزم جدی بر سر خط آوردن دلالان نشده است؟ دلالانی که با یک معامله مثلا مسکن دهها میلیون تومان از مردم حتی بیش از تعرفه دریافت می کنند ولی ریالی به دولت نمی پردازند یا آنهایی که می پردازند حداقلی را می پردازند.

مالیات گریزها را سر خط بیاورید

به گزارش پایگاه خبری ربیع، لایحه بودجه تقدیم مجلس شد تا پس از بررسی های کارشناسی نمایندگان در صورت لزوم اصلاح و تصویب گردد تا نقشه راه سال آینده دولت آماده و عملیاتی گردد. سالهاست بحث بودجه و عدم وابستگی آن به نفت مطرح گردیده و قرار است درآمدهای مالیاتی جایگزین نفت شود. اولین گروه مالیات دهنده کارمندان دولت و کارگرانی هستند که در محلی مشغول فعالیتند و ناگزیر و بالاجبار مالیات از حقوقشان کسر می گردد که البته این قانون کشور است و باید به آن عمل شود اما چرا غیر کارمندانی که درآمدهای کلان دارند از مالیات دادن می گریزند؟ چرا عزم جدی بر سر خط آوردن دلالان نشده است؟ دلالانی که با یک معامله مثلا مسکن دهها میلیون تومان از مردم حتی بیش از تعرفه دریافت می کنند ولی ریالی به دولت نمی پردازند یا آنهایی که می پردازند حداقلی را می پردازند.

برخی هم بکلی نمی پردازند و نه دفتری دارند نه نام و نشانی گرچه به نظر می آید ماموران مالیاتی بسیاری از آنها را می شناسند از طرفی بعضی صنوف براساس روال قدیم عددی برای مالیات می پردازند که چند دهم آنچه که باید را نمی پردازند؟! سیاست های مالی و استفاده درست و لازم از ابزارهای مالیاتی یکی از مهمترین ابزارهای درآمدزایی مالی برای دولت‌ها به شمار می رود. مالیات دهه‌هاست که جزء مهمی از درآمد زایی دولت ها شده است. اخذ مالیات از دهک ها و گروه های تعیین شده راهکار تغییر ناپذیر کسب درآمد دولت ها برای تامین زیر ساخت ها، ایجاد عدالت اجتماعی و رفاه نسبی در جامعه و عدم وابستگی به غیر است، لذا ابزار مالیات یک راهکار مهم برای کسب درآمد دولت و تامین هزینه های جاری کشورهاست.حالا در لایحه بودجه و برنامه دولت و مجلس برای این امر مهم چه اندیشیده شده است؟ آیا عزم ملی بر این قرار گرفته که فراریان از مالیات را در ریل کشور قرار دهند و حقوق ملی را به درستی بپردازند؟ البته در کشور ما دهه هاست بر اخذ مالیات و تاکید بر نهادینه‌سازی مالیات در کشور گفته و تاکید می شود، اما بروکراسی های اداری و عدم تمایل دولت ها و گروه های دارای قدرت و ثروت مانع تحقق همه جانبه اخذ مالیات از گروه های واجب به پرداخت مالیات شده است. اصولا دریافت مالیات در ایران مشخصا از گروه های مشخص که درآمد های شفاف دارند کسب می شود، لذا درآمدهای بالا و غیر شفاف دلالان و ویژه خواران جای چندانی در لیست‌های مالیاتی ندارند.آنهایی که با یک تلفن میلیونها تومان درآمد دارند هرگز دم لای تله نمی‌دهند و مالیاتی پرداخت نمی کنند. با اینکه کارشناسان اقتصادی همواره بر موضوع اخذ مالیات تاکید کرده‌اند اما فشار مالیاتی دولت به همان گروه های شفاف درآمدی مثل کارگران و کارمندان و تولیدکنندگان در حال حاضر نه به نفع اقتصاد است نه به نفع مردم و تولید. به هر حال زمان اجرای سیاست های مالیاتی موضوع مهم و قابل تاملی است. در جدال مردم با ویروس کروناو در شرایط بد اقتصادی مردم، سیاست های مالیاتی دولت نباید معطوف به ضعیف‌ترین اقشار جامعه باشد، بلکه دولت باید استفاده از ابزارهای پیشرفته‌ای که کشورهای توسعه یافته برای دریافت مالیات از آن بهره برداری می کنند را در موضوع مدیریت سیاست‌های مالی خود به کار بگیرد. در شرایط تورمی که بخش بزرگی از مردم زیر خط فقر یا عمیق تر از خط‌کشی‌های خط فقر، روزگار را به سختی می گذرانند دریافت مالیات باید شامل دهک‌های بالای درآمدی و صاحبان ثروت‌هایی شود که از مدیریت غلط اقتصادی کشور و با استفاده از رانت و ارتباط های غیرمنطقی و نادرست به چنین ثروتهایی دست یافته‌اند. در نتیجه تورمی که با سیاست های غلط اقتصادی به جامعه تحمیل شده مردم فقیر شده اند، لذا مساله عدالت مالیاتی در رویکرد مالیاتی دولت به اخذ مالیات بسیار قابل تامل است. دولت نباید عدالت مالیاتی را فقط به گروه های ضعیف و متوسط جامعه معطوف کند. عدالت مالیاتی با اجرای دو یا سه قانون مثل دریافت مالیات بر ارزش افزوده یا اخذ مالیات از حقوق و دستمزدهای زیر خط فقر مانده کارگران و کارمندان اجرا نمی شود. زمانی عدالت مالیاتی و اجتماعی به منصه ظهور می رسد که دولت پایه‌های دیگر مالیاتی مثل مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر دلالی، مالیات بر خانه‌های خالی، مالیات بر ثروت‌های باد آورده بدون کار و تولید و مالیات بر مصرف‌های بالا را در دستور کار قرار دهد. زمانی که دولت راه فرار مالیاتی را بر دهک های پر برخوردار و ثروتمندان جامعه بست، آنها را مجبور به پذیرش و اطاعت از قانون کرد و از درآمدهای مالیاتی ثروتمندان زیرساخت‌های توسعه ای جامعه را فراهم و از اقشار ضعیف جامعه حمایت به عمل آورد آن زمان می توان گفت دولت در اجرای سیاست‌های مالی و مالیاتی و اجرای حمایت‌های عدالت اجتماعی موفق عمل کرده است و این موضوع نیازمند عزم و برنامه ملی دولت، مجلس و قوه قضائیه دارد که البته اقداماتی هرچند کم و گاهی به اشتباه صورت گرفته که در صورت اصلاح و پیمودن مسیر درست، آینده ای بهتر و قطعاشکوفاترخواهیم داشت.