به گزارش پایگاه خبری ربیع، سفر نتانیاهو به مسقط و دیدارش با سلطان قابوس ، عجیب و غافلگیرکننده بود. اگرچه پیشتر نیز دیدارهایی در سطح عالی میان مقامات عمان و صهیونیست ها برگزار شده بود اما این‌که نتانیاهو به‌صورت محرمانه به این کشور سفر کند و خود عمانی‌ها قبل از رسانه‌های اسرائیلی آن را رسانه‌ای کنند و سپس حکومت عمان از این دیدار دفاع قاطعانه‌ای انجام دهد، ‌بسیارقابل توجه است. خود این سفر نیزدر وضعیت کنونی و به ویژه در سایه بن‌بست روند صلح، انتقال سفارت آمریکا به قدس و مخالفت طرف اسرائیلی با طرح صلح عربی سوالات زیادی را برانگیخته است؛ به ویژه که با بحران ناشی از ترور جمال خاشقچی روزنامه‌نگار عربستانی همزمان شده است . یوسی کوهین رئیس سازمان موساد و مائیر بن شبات مشاور امنیت ملی، نتانیاهو را در این سفر همراهی کردندو عمان دو روز قبل از سفر نتانیاهو، میزبان محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در مسقط بودکه این خود بر اهمیت سفر اخیر نتانیاهو می‌افزاید و ماهیت آن را روشن‌تر می‌سازد. اما اظهارات یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان که این روزها به واسطه بیماری سلطان قابوس یکه تاز سلطان نشین مسقط شده است ،دال بر پذیرش و حضور دولت اسرائیلی در غرب آسیا و به عبارتی نشان دهنده به رسمیت شناختن این دولت و خیانت به آرمان فلسطین توسط یک عضو و کشور تاثیرگذار جامعه عربی است که همواره به عنوان مصلح ومیانجی در منطقه شناخته می شد و طبعا این موضع برای ناظران منطقه ای غیر منتظره قلمداد می شود. در خصوص علت چنین سفر و دیداری نیز، اگرچه گمانه‌هایی چون تحت فشار بودن عمان و تلاش برای ایفای نقش جدیدی فراتر از میانجی‌گری ذکر شده اما واقعیت این است که این دیدار، در عالم سیاست و دنیای نمادها، حائز اهمیت بسیار است:۱- عمان در عادی‌سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی، متفاوت از پنهان‌کاری‌ها و دیدارهای دست پایین و به‌ظاهر غیرسیاسی سایر اعراب با این رژیم، مستقیما سراغ ایستگاه آخر رفته و میزبان نتانیاهو شده است. این اقدام، روند عادی‌سازی را برای برخی دولت‌‌های عرب شدیدتر خواهد ساخت. وزیر ورزش اسرائیل به تازگی مهمان اماراتی ها در ابوظبی بود واین در حالی است که حضور تیم ژیمناستیک اسرائیل در دوحه نیز واکنش وسیع قطری ها در فضای مجازی را در پی داشت. با وجود این، عمان محل صدور غافلگیرکننده‌ترین خبر در حوزه عادی‌سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی شد.به واقع در حالی که پیش از این، ماجرای عادی سازی روابط با اسرائیل به گونه ای تابو محسوب می شد و مانند اظهارات بن سلمان در تایید مشروعیت اسرائیل، حضور تیم های ورزشی رژیم صهیونیستی در قطر و امارات و… قبح ویژه ای داشت، اما استقبال مسقط از نتانیاهو، نشان می دهد پروژه موسوم به «معامله قرن » به شدت در حال پیگیری از جانب آمریکا تا به سرانجام رسیدن آن یعنی سیطره بر کشورهای عربی است.ترامپ ابتدا سفارتخانه آمریکا را به قدس منتقل کرد، متعاقب آن درصدد حذف مسئله ای به نام آوارگان فلسطینی برآمد وامروز کشورهای عربی را یکی پس از دیگری به استقبال نتانیاهو می فرستد.۲- اما شایدسوال شود که چرا عمان پرچمدار عادی سازی روابط با تل آویو شده است؟واقعیت این است که به نظر می رسد پس از کاهش شدید جایگاه سعودی نزد محافل بین المللی درنتیجه قتل فجیع جمال خاشقچی وافزایش اختلافات در دربار سعودی، تصمیم سازان کاخ سفید تحقق طرح «معامله قرن» را با ملک سلمان و ولیعهدش به صلاح نمی بینند. از این رو به دنبال گزینه جدیدی هستند تا نقش محوری را برای تحقق این طرح به جای سعودی ها ایفا کند. از سوی دیگر رسوایی خاشقچی زمانی روی داده است که آمریکا خود را برای تحریم گسترده ایران آماده کرده و خیلی به آینده این تحریم خوش بین نیست. ضمن این که از واکنش های احتمالی ایران ناشی از این دشمنی به ویژه در قبال رژیم صهیونیستی نیز بیم گسترده دارد. باتوجه به سابقه ایران در مقابله با تحریم های دولت های قبلی واشنگتن، آمریکایی ها نمی خواهند پا در راهی بگذارند که انتهای آن برایشان معلوم نیست. دست کم اگر در مقطعی از رویارویی برایشان محرز شود که تحریم ها اثربخش نبوده و زمان داشته باشند که با ایران از دری دیگر وارد شوند. به عبارتی دیگر کاخ سفید نمی خواهد همه پل های پشت سر را در برابر تهران خراب کند.اما تشخیص این مقدار از عهده سعودی های بحران زده برای کاخ سفید خارج است و از دید واشنگتن شاید عمانی ها در این خصوص کمک حال بیشتری باشند. ضمن این که به واسطه تاریخ ۴۴ ساله میانجی گرانه سلطان قابوس در بحران های منطقه ای، عمان جایگزین مطلوب تری برای سعودی هایی است که حالا با فاجعه قتل خاشقچی، یک پرونده حقوق بشری بین‌المللی ویژه غیرازقتل عام مردم مظلوم یمن رسوایشان کرده است.۳- میزبانی از نتانیاهو با هر هدفی که از سوی عمانی ها صورت گرفته باشد، جایگاه این کشور را در نگاه ایران تقلیل خواهد داد و به نظر می رسد ایران نیز باید با توجه به این مسئله رویکرد احتیاط آمیزی در برابر مسقط اتخاذ کند. عمان در نگاه ایران،کشوری بود که به سیاست های سعودی در قبال سوریه تمایلی نشان نمی داد، از جنگ سعودی ها علیه یمن حمایت نمی کرد، در کنار کویت تنها کشوری بود که به قافله تحریم کنندگان قطر نپیوست و طی اعلام مواضعی در حمایت از ایران عملا طرح آمریکایی «ناتوی عربی» را به محاق برد.تثبیت جایگاه میانجی‌گرانه عمان میان ایران و آمریکا تا آن‌جا بود که با هر سفر یک مقام آمریکایی یا ایرانی به عمان یا سفر مقام عمانی به ایران و حتی آمریکا، این گمانه مطرح می‌شد که عمان حامل پیامی از سوی ایران برای آمریکا یا برعکس است. از آن سو اما نگاه آمریکا به عمان در پی این دیدار، بهتر از قبل خواهد شد. چرا که عمانِ مسالمت‌جو هیچ جایگاهی در سیاست های منطقه ای و تهاجمی ترامپ نداشت و مورد غضب او و دستیاران جنگ سالارش بود.حتی دولت جدید آمریکا در تعیین بودجه نظامی سال ۲۰۱۸ این کشور، میزان کمک نظامی به عمان را کاهش داد به گونه ای که این کمک ها از ۵.۴ میلیون دلار در دوره دموکرات ها به ۳.۵ میلیون دلار در دوره ترامپ کاهش یافته بود. البته در عصبانیت واشنگتن از عمان نباید از نقش بن سلمان در دامن زدن به آن غافل بود چه این که سعودی ها همواره از ایفای چنین نقشی توسط عمان برای قدرت های خارجی نگران بوده و به او به چشم یک رقیب نگریسته می شداما حالا ایفای این نقش هم برای آینده سلطنت نشین عمان و هم برای آبروی ترامپ حائز اهمیت است. برای آینده عمان از این رو که در نقل و انتقال قدرت مورد خشم و عواقب دشمنی واشنگتن قرار نمی گیرد و برای آمریکا از این رو که قطارعادی سازی روابط با اسرائیل به دست یک کشور عربی دارای پیشینه خوب می افتد و ضمن آن که می تواند ناتوی عربی را احیا کند به زعم آمریکا توانسته است عمان را از ایران در پروژه تحریم ها دور کند.۴-برای نتانیاهو نیز، حضور در یک کشور عربی یک دستاورد بزرگ است، به‌خصوص که این کشور نزدیک‌ترین دولت عضو شورای همکاری خلیج فارس به ایران نیز هست. عادی‌سازی روابط با اعراب همواره یک رویکرد اساسی در میان سران رژیم صهیونیستی بوده است و طبیعی است که هر مقامی که به این خواسته جامه عمل بپوشاند، با سیاست‌ورزی مناسب می‌تواند از این دستاورد در فضای داخلی بهره‌ها ببرد. نتانیاهو به خوبی می‌داند این امتیاز را چگونه در رقابت‌های انتخاباتی و برای ترمیم چهره داخلی‌اش نقد کند، به خصوص که پرونده فساد اقتصادی و سوءاستفاده از قدرت برای او و همسرش مفتوح است. حالا سلطان قابوس با استقبال خود از نتانیاهو هم عادی‌سازی روابط با این رژیم را به ایستگاه پایانی رساند و هم موقعیت نتانیاهو و حزب راست گرای لیکود را در انتخابات آینده کنست به شکل چشمگیری تقویت کرد.۵-اما پرسش این جاست که در این طرح سازش، اعراب در مقابل برقراری روابط با رژیم صهیونیستی چه چیزی به دست می آورند؟ به عبارت دیگر سران و مقام های کشورهای عربی در مقابل دادن «امتیاز بزرگ» دیدار با مقام عالی رتبه رژیم صهیونیستی، آیا امتیازی بزرگ و همسنگ هم دریافت کرده اند؟ ۱۶ سال پیش «عبدا… بن عبدالعزیز» ولیعهد وقت عربستان که در آن زمان قدرت نخست سعودی و صاحب نفوذ در کشورهای عربی بود، در نشست اتحادیه عرب طرحی را که به ابتکار صلح عربی معروف شد، ارائه کرد.مبنای این طرح بر اساس نوعی بده بستان بود که به موجب آن، در صورت تشکیل کشور فلسطین در مرزهای موسوم به سال ۱۹۶۷ و بازگشت آوارگان و خروج رژیم صهیونیستی از بلندی های جولان سوریه، کشورهای عربی حاضر خواهند بود که اسرائیل را به رسمیت بشناسند. گرچه در همان زمان بسیاری از گروه های فلسطینی که رژیم صهیونیستی را از اساس فاقد اعتبار می دانستند، این طرح را نوعی عقب نشینی از آرمان فلسطین بزرگ خواندند اما نکته این جاست که رژیم صهیونیستی با عملکرد خود حتی حاضر به اجرا کردن این خواسته نیم بند اعراب نشدو بدون کوچک ترین اعتنایی به قطعنامه ها و خواسته های جهانی نه تنها حاضر به ترک کرانه باختری نیست بلکه در جای جای این مناطق در حال ساخت شهرک های صهیونیستی است.وضعیت شهر قدس هم گواه دیگری از بی احترامی صهیونیست ها به قطعنامه ها و خواست کشورهای عربی است. در حالی که قرار بوده طبق رویه های پیشین در مذاکرات موسوم به صلح و نیز قطعنامه های بین المللی، شرق این شهر متعلق به فلسطینیان باشد، صهیونیست ها مناطق وسیعی از شرق قدس را هم به اشغال خود درآورده اند.در چنین وضعیتی روشن نیست که عمان، کشوری که طی نیم قرن اخیر به عنوان کشوری صلح طلب و به دور از موضع گیری های شفاف در خصوص بحران ها و درگیری های جهانی معروف بوده است و همین رویکرد نیز او را برخلاف همتایان عربش همواره در یک روندی آرام و منطقی نگه داشته است با چه افق و چشم اندازی وارد عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی شده است؟ به نظر می رسد اقدام عمان در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را باید نوعی قمار سیاسی برای مقامات این کشور دانست.قماری که با توجه به مخالفت و نفرت ملت های عرب با رژیم صهیونیستی، می تواند در آینده ای نه چندان دوربه پاشنه آشیل «قابوس بن سعید» سلطان کشور پادشاهی عمان یا حتی جانشین وی تبدیل شود .تجربه سادات و مصر در صلح با اسرائیل پیش روی حکام مسقط است.