فرصت طلایی استقلال مالی دانشگاههای دولتی را از دست ندهید
« فرصت طلایی استقلال مالی دانشگاههای دولتی را از دست ندهید » عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم محمد رضایتی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، کمتر از ۱۰ روز دیگر تا آغاز سال تحصیلی جدید زمان باقی مانده است اما مهمترین دغدغه این روزهای مسئولان دانشگاهها، دغدغههای مالی است! شاید همین دغدغههاست که باعث شده در کمتر از یکماه گذشته روسای دانشگاههای بزرگ تهران و کشور دو بار با نفر دوم دولت، یعنی اسحاق جهانگیری دیدار کنند و از مشکلات بودجهای و مالی گلایه کنند. هر چند روسای دانشگاهها سعی کردند بهنوعی شکل کار را رعایت کنند و ریشه مشکلات امروز دانشگاه را در جای دیگری مثلا در اینکه «ارتباط قوی بین دانشگاهها و صنایع شکل نگرفته است.» یا اینکه «فشارهای سیاسی باعثشده ماموریت اصلی را فراموش کنیم.» تعریف کنند اما بالاخره چه زمانی میخواهد این نقزنی بودجهای در این زمینه تمام شود؟! پیشتر نیز با تشدید نوسانات ارزی، رئیس یکی از دانشگاههای بزرگ تهران خواستار دلار جهانگیری معروف شده بود و از اینکه چرا به کالایی مثل چای، ارز دولتی تعلق میگیرد اما برای فرصتهای مطالعاتی اساتید خیر، انتقاد کرده بود.
دکتر حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامهطباطبایی رسما در همین اجلاس روسای دانشگاهها گفته است: «در این شرایط نوسانات ارزی و با وضعیت بودجههای فعلی مطمئنا ارتباطات بینالمللی دانشگاهها با سر زمین میخورد!» یا اینکه گفته است: «ما باید پاسخگوی همه مسائل پیش پاافتاده از لباس دانشجو گرفته تا غذا، دیوار خوابگاه، صحبتهای استاد در کلاس و… در دانشگاه باشیم.» یا اینکه دکتر نیلی احمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران گفته است: «متاسفانه امروزه شرایط بهگونهای است که بزرگترین دغدغه رئیس دانشگاه به موضوعاتی نظیر خوابگاه، تغذیه، افزایش نرخ ارز در بازار و سایر هزینههای جاری تبدیل شده است، درحالیکه در سایر دانشگاههای دنیا این موضوعات، مسائل بسیار پیش پاافتاده بهشمار میروند، در شرایط فعلی بازار ارز باید نرخ ارز یا اختلاف ریالی آن به دانشگاهها داده شود و ما معتقد هستیم این عدد، عدد بزرگی نیست؛ چراکه در زمان جنگ هم، دولت ارز دولتی به دانشگاهها پرداخت میکرد.»
البته ما هم از اینکه دغدغه مسئولان دانشگاهی محدود به این موارد است، خرسند نیستیم اما به عقیده نگارنده ریشه مشکلات در جای دیگری است.
ماجرا این است که از ابتدای تاسیس دانشگاه در ایران، بدون تعارف دست دانشگاهها در جیب دولتها بوده است و دانشگاهها چون خیالشان از شیر نفتی که همیشه باز بوده، راحت بوده؛ برای اینکه روی پای خودشان بایستند، کاری نکردهاند. البته اقداماتی شده و پیشرفتهایی صورتگرفته که حق و انصاف است از آنها هم بگوییم اما این تنوعبخشی به سبد مالی دانشگاهها هیچگاه بهاندازهای نبوده است که دانشگاهها از وابستگی به اقتصاد نفتی خلاص شوند، حالا بماند که گاهیاوقات درآمدزایی دانشگاهها اشتباه فهم شده و دانشگاهها بهجای درآمدزایی از فروش محصولات علمی خود، به فروش صندلی و اجاره دانشگاهها و اخذ شهریه از دروس جبرانی و اقداماتی از ایندست روی آوردهاند!
جالب اینکه روسای دانشگاههای بزرگ و مدیران آموزش عالی همواره از استقلال دانشگاهها هم سخن گفتهاند و این استقلال را به معنی استقلال دانشگاهها از نهادهای بیرون دانشگاه تعریف کردهاند که البته این معنا هم در جای خود قابلتامل و مهم است و باید برای تحقق آن تلاش کرد اما یکبار این سوال را هم از خودمان بپرسیم دانشگاهها چه زمانی از اقتصاد نفتی مستقل میشوند؟ چه زمانی از اتکای مالی به دولتها مستقل میشوند که با یک جابهجایی در روسای جمهور آمریکا و تصمیمات تحریمی و ارزی، تا این حد در رفع نیاز برق و آب مستاصل نشوند؟ چرا استقلال دانشگاه را استقلال مالی تعریف نمیکنیم و همواره پای سیاست را وسط میکشیم؟ دکتر حسین سلیمی در همین اجلاس اخیر از اینکه یکی از مسئولان سازمان برنامه و بودجه کشور در جمع روسای دانشگاهها عنوان کرده دانشگاهها به حفرههای بزرگ هزینهای در کشور تبدیل شدهاند! و بودجه هفت تا هشت هزار میلیارد تومانی هم جوابگوی آنها نیست، گلایه میکند و خواستار ارتباط ارگانیک دانشگاهها با دولت بیش از هر زمان دیگری میشود. اما بهراستی آقای دکتر تا همین حد کافی نیست؟! آیا کافی نیست همه دولتهای جمهوری اسلامی در ۴۰ سال گذشته، صرفا تامینکننده بودجه دانشگاهها بودهاند و دانشگاهها آنطور که باید هیچ خدمت قابل لمسی ارائه ندادهاند. البته شکی نیست که دانشگاهها به مثابه مأمنی برای نگهداری از برترین استعدادهای کشور هستند اما تا کی باید این ارتباط ارگانیک از جهت تامین مالی از سوی دولتها ادامه پیدا کند؟
دانشگاههای وابسته به شیر نفت امسال دچار مشکل خواهند شد؛ شکی در آن نیست اما همین مقطع میتواند یک فرصت طلایی باشد تا برای همیشه از این اقتصاد نفتی رهایی پیدا کنند. شاید این نوسانات ارزی فرصت خوبی باشد تا به این فکر کنند که با تقویت شرکتهای دانشبنیان خود، با کاربردیسازی پایاننامهها و ترمیم آییننامه ارتقای اساتید از این وابستگی نفتی خلاصی یابند.