فتوای انقلابی
تاریخ اسلام پر است از مبارزات کارساز و سرنوشتسازی که توانسته ظلم و استکبار و استعمار را رسوا و زمینگیر کند.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، انقلاب مشروطه از حساسترین دورههای تاریخی ایران است که مردم علیه استبداد و ظلم و بیعدالتی به رهبری روحانیون و علما دست به قیام فراگیر و همگانی زدند و در مراحل اولیه به نتایجی دست یافتند، اما با دخالت بیگانگان و نفوذ عناصر وابسته در جمع اندیشمندان و صاحبنظران انقلاب و سعی در ایجاد شکاف در بین آنان کمکم انقلاب مشروطه به بیراهه رفت و از مسیر اصلی خود منحرف شد.
با طرح شعار جدایی دین از سیاست و به انزوا کشاندن روحانیون، رهبری قیام به دست نظامیان و شاهزادگان افتاد که مبانی فکری و پایگاه مردمی و هدف اولیه شاخص بود و این مسئله را به همگان اثبات کرد که اسلام توانایی اداره جامعه را در تمامی شئون دارد؛ اما دستهای آلوده و فکرهای وابسته مانع از به ثمر رسیدن این نهال نورس شد.
رهبری روحانیان، شریعتطلبی مردم، فراگیر بودن آن از شاخصههای مهم این انقلاب بود. تاریخ اسلام پر است از مبارزات کارساز و سرنوشتسازی که توانسته ظلم و استکبار و استعمار را رسوا و زمینگیر کند. یکی از این حرکتهای انقلابی نجاتبخش، فتوای تاریخی میرزای شیرازی است. هرچند فتوای آن مرجع بزرگ کوتاه و یک جمله بیشتر نبود، اما کتابها و مفاهیم بزرگ و تحرکبخشی را در دل داشت که توانست آن تأثیر شگرف و غیرقابل تصور را به جای بگذارد که هنوز بسیاری از سیاستمداران دنیا به آن مشغولند و از آثار آن متحیر! باید جنبش تحریم توتون و تنباکو و فتوای تاریخی میرزای شیرازی را از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر و تاریخ اسلام دانست.
اما سرچشمه این فتوا چه بود؟ جریان از این قرار بود که ناصرالدین شاه در سفر سوم خود به اروپا ولخرجیهای زیادی داشت و عیاشیها و ریختوپاشهایش باعث شد پولهایش تمام شود و چون دیگر پولی در بساط نداشت ازکیسه ملت بخشید و امتیازی را در زمینه کشت، توزیع و فروش توتون و تنباکو به یکی از مشاوران و نزدیکان نخست وزیر انگلیس به نام «ماژور تالبوت» واگذار کرد و در مقابل با دریافت ۲۵ هزار لیره مشکلش را حل کرد. مطابق این قرارداد کمپانی «رژی» باید سالانه ۱۵ هزار لیره به صندوق دولت ایران واریز میکرد و در مقابل کشت و فروش توتون و تنباکو در انحصار او قرار میگرفت؛ یعنی توتون و تنباکو را از کشاورزان ارزان و مفت میخرید و به قیمت کلان و گران میفروخت. در جریان امضای این قرارداد عدهای از درباریان خصوصا امینالسلطان، صدر اعظم با دریافت رشوههایی ایفای نقش میکردند. در مقابل این قرارداد نگین و استعماری، مردم شهرهای مختلف به رهبری روحانیت به مخالفت و مقابله پرداختند و جنبشهایی در شیراز به رهبری «سید علی اکبر فال اسیری»، در تبریز به رهبری «حاج میرزا جواد آقامجتهد»، در اصفهان به رهبری «حاج شیخ محمدتقی آقانجفی» (که اولین بار حکم تحریم تنباکو را صادر کرد) و در تهران به رهبری میرازی آشتیانی برپا شد که با سرکوب دولت مواجه شد و عدهای از علما تبعید شدند. در این موقع سیدجمالالدین اسدآبادی به پیشنهاد سیدعلی اکبر فال اسیری که در تبعید بود، نامهای در این رابطه به میرزای شیرازی نوشت. پس از ارسال نامه یادشده میرزای شیرازی تلگرافی به نزد شاه فرستاده و میگوید کسانی را که تبعید کرده به کشور بازگرداند و درباره قرارداد، مخالفت خود را ابراز میکند؛ اما ناصرالدین شاه به این تلگراف اعتنایی نکرد، به همین خاطر میرزای شیرازی فتوای تاریخی خود را به این شرح صادر کرد: «الیوم استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان (عج) است.» با صدور این فتوا انقلاب و جنبش عظیمی به راه افتاد تا آنجا که حتی در حرمسرای ناصرالدین شاه قلیانها را شکستند. این جریان ادامه یافت. در تاریخ ۲۳ جمادیالاولی ۱۳۰۹ اعلانی در کوچه و بازار زده میشود که: «بر حسب حکم جناب میرزای شیرازی، اگر تا ۴۸ ساعت دیگر امتیاز دخانیات لغو نشود یوم آتیه جهاد است، مردم مهیا شوید.» ناصرالدین شاه ابتدا قصد مقاومت داشت، اما در مقابل جنبش مردمی عظیمی که به راه افتاده بود مجبور شد ابتدا امتیاز داخله و سپس کل امتیاز را لغو کند و اینچنین یک جمله یک انقلاب آفرید.
این قدرت دین است که میتواند به رهبری علمای طراز اول، هر دشمن قدارهبندی را زمینگیر کند و حاکمیت دین را به نمایش بگذارد. اکنون خوب است دنیا بداند اگر رهبری جهان اسلام حکم جهاد در مقابله با استکبار صادر کند، همان خواهد شد که در تاریخ نمونههایش وجود دارد و آن در هم پیچیده شدن طومار قلدرانی است که بیخردانه حرف میزنند و تصمیم میگیرند! اما امان از زمانی که صبر انقلابی به سر آید و حکمی صادر شود! ترامپ و ترامپیان به خود آیند که با یک فتوا کارشان در جهان اسلام تمام است و نفسهایشان خواهد برید! امروز دنیای اسلام آگاهتر از هر زمان دیگر است هرچند حکومت این کشورها در دست حقیرترینهاست و ملتشان را به اربابانشان میفروشند.
مظفر حاجیان