غربالگری پیش از تولد؛ ضرورت یا انتخاب؟
در سالهای اخیر، موضوع غربالگری پیش از تولد و جایگاه آن در نظام سلامت ایران به یکی از بحثهای جدی در میان خانوادهها، پزشکان و قانونگذاران تبدیل شده است.
به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛در سالهای اخیر، موضوع غربالگری پیش از تولد و جایگاه آن در نظام سلامت ایران به یکی از بحثهای جدی در میان خانوادهها، پزشکان و قانونگذاران تبدیل شده است. از یکسو، علم پزشکی امکان تشخیص زودهنگام برخی بیماریها و ناهنجاریهای جنینی را فراهم کرده و از سوی دیگر، پرسشهایی در زمینه اخلاق، مذهب، هزینهها و حقوق والدین مطرح است. در این میان، مسئلهی «عدم انجام غربالگری پیش از تولد» جنبههای اجتماعی، پزشکی و حتی حقوقی پیدا کرده است.
دلایل خانوادهها برای خودداری از غربالگری
برخی خانوادهها بر این باورند که آزمایشهای غربالگری همیشه نتیجه قطعی بهدست نمیدهند و در مواردی احتمال خطای مثبت یا منفی وجود دارد. این موضوع موجب اضطرابهای غیرضروری یا حتی تصمیمهای عجولانه میشود. گروهی دیگر به دلایل اقتصادی توانایی پرداخت هزینههای آزمایشها را ندارند، یا از منظر اعتقادی و اخلاقی، مداخله در روند طبیعی بارداری را درست نمیدانند.
پیامدهای اجتماعی و پزشکی
از دیدگاه پزشکی، غربالگری پیش از تولد نقش مهمی در شناسایی ناهنجاریهای ژنتیکی یا بیماریهای جدی دارد. عدم انجام آن میتواند باعث شود خانوادهها پس از تولد نوزاد با شرایط سخت و غیرمنتظرهای روبهرو شوند. این مسئله نه تنها فشار عاطفی بر والدین ایجاد میکند، بلکه بار مالی و اجتماعی سنگینی نیز بر دوش جامعه میگذارد.
جایگاه قانون و حمایت از سقط درمانی
قانون ایران در سالهای اخیر مسیر مشخصی برای مواردی که جنین دچار بیماریهای جدی یا ناهنجاریهای غیرقابل درمان است پیشبینی کرده است. بر اساس قوانین موجود، در صورتی که پیش از چهار ماهگی (پایان ماه چهارم بارداری) به تشخیص قطعی پزشکان متخصص و تأیید سازمان پزشکی قانونی، سلامت جنین یا مادر به طور جدی در خطر باشد، سقط درمانی قانونی و بدون مجازات محسوب میشود.
این موضوع نشان میدهد که قانونگذار نیز به اهمیت غربالگری واقف است، زیرا تنها از طریق همین آزمایشها و بررسیهای دقیق است که میتوان به تشخیص قطعی رسید. در واقع، غربالگری نه تنها جنبه پزشکی، بلکه پشتوانه حقوقی هم دارد و میتواند به خانوادهها کمک کند تصمیمی آگاهانه و در چارچوب قانون بگیرند.
نقش آگاهی و انتخاب آگاهانه
با وجود این، باید تأکید کرد که غربالگری یک اجبار مطلق نیست. خانوادهها باید حق انتخاب داشته باشند؛ انتخابی که زمانی ارزشمند است که بر اساس اطلاعات درست، شفاف و کامل صورت گیرد. اگر اطلاعرسانی ناکافی باشد یا تنها یکسویه به مزایا یا معایب اشاره شود، اعتماد عمومی آسیب میبیند. رسانهها و نظام سلامت وظیفه دارند مزایا، محدودیتها و حتی گزینههای قانونی مانند سقط درمانی را به زبان ساده و روشن توضیح دهند.
بنابراین نتیجه می گیریم مسئلهی عدم غربالگری پیش از تولد، فراتر از یک انتخاب فردی است؛ زیرا با سلامت جامعه و آینده نسلها پیوند خورده است. در عین حال، نمیتوان از باورهای خانوادگی و دغدغههای اخلاقی نیز چشمپوشی کرد. بهترین راه، ایجاد تعادل میان احترام به انتخاب خانوادهها، حمایتهای قانونی و ملاحظات پزشکی است. سیاستگذاران باید دسترسی عادلانه به خدمات غربالگری، مشاورههای روانی-اجتماعی و اطلاعرسانی دقیق را برای همه خانوادهها فراهم کنند تا هیچ تصمیمی در فضای ابهام و اضطراب گرفته نشود.
اطلس محمودیان