اقتصادی » تولیدی
کد خبر : 1030287
دوشنبه - 9 مرداد 1402 - 15:31

علل فقر

اسلام فقر مادی را یک پدیده غیرطبیعی می داند که علت بسیاری از فقرها تنبلی و عدم پشتکار افراد است. حضرت علی (ع) می فرماید: هر کس بر رنج (ناشی از کار) بردباری نورزد، باید فقر را تحمل کند. همچنین می فرمایند: آن گاه که اشیاء جفت شوند تنبلی و کم کاری با هم جفت گردند و فقر تولد یابد (میزان الحکمه ۲۵۱).

علل فقر

به گزارش پایگاه خبری ربیع، اسلام فقر مادی را یک پدیده غیرطبیعی می داند که علت بسیاری از فقرها تنبلی و عدم پشتکار افراد است. حضرت علی (ع) می فرماید: هر کس بر رنج (ناشی از کار) بردباری نورزد، باید فقر را تحمل کند. همچنین می فرمایند: آن گاه که اشیاء جفت شوند تنبلی و کم کاری با هم جفت گردند و فقر تولد یابد (میزان الحکمه ۲۵۱). همچنین بی برنامگی یا برنامه ریزی نادرست به پیدایش فقر در سطح افراد و جوامع می انجامد. به همین جهت امام علی (ع) نداشتن برنامه در زندگی و سوء تدبیر را عامل فقر دانسته است. برخی از روایات نیز اسراف را سبب زوال نعمت دانسته اند که در واقع نوعی بی برنامگی و عدم رعایت اعتدال در مصرف است. البته در سطح کلان اسراف گستره یی فراتر می یابد و هر نوع تضییع اموال کشور (اموال عمومی یا خصوصی) یا عدم بهره برداری بهینه از آن ها اسراف تلقی می شود. اسراف علاوه بر این که به جهت بی برنامگی و رعایت نکردن اعتدال موجب فقر می شود، از آن نظر که گناه است نیز سبب فقر به شمار می آید. همچنین یکی دیگر از علل فقر ارتکاب گناه می باشد معصومان گناه را سبب کم شدن روزی انسان و از عوامل فقر می دانند. امام رضا علیه السلام می فرماید: «همانا مومن نیت گناه می کند و از رزقش محروم می شود»(وسایل الشیعه جلد ۱ ص ۵۸). امام علی علیه السلام می فرمایند: از گناهان بپرهیزید، زیرا هیچ بلا و کم شدن روزی حتی خراش ها و زخم های بدن و سقوط و افتادن و هر مصیبتی از گناهان سرچشمه می گیرد (بحارالانوار جلد ۷ ص ۳۵۰). از عوامل کاهش روزی، کفران نعمت های الهی است، قرآن کریم در این باره می فرماید: خداوند قریه ای را به عنوان مثال مطرح می نماید که دارای امنیت و آسایش بودند و روزی فراوانی به ایشان می رسید، آنان نسبت به نعمت های الهی کفران ورزیدند، از این رو خداوند لباس گرسنگی و ترس را بر آنان پوشاند. هنگامی که شخص کفران نعمت می کند، لیاقت داشتن آن را ندارد، خداوند نیز رحمت و نعمت خویش را از او دریغ می کند. از عوامل دیگر فقر ربا خوردن است، خداوند برکت را از سود به دست آمده از معامله و قرض ربوی، برداشته است. عثمان به عیسی نقل کرده است که شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: خداوند در قرآن کریم می فرماید: یمحق الله الربا و یربی الصدقات؛ خداوند ربا را نابود کرد، ولی صدقات را زیاد می کند». ولی می بینیم که بعضی ربا می خورند و اموالشان به ظاهر زیبا می شود. امام در پاسخ فرمودند: «چه نابودی از این بالاتر که یک درهم ربا دین انسان را نابود می کند و اگر توبه کند، باز هم اموالش از بین رفته و نابود می شود»(وسایل الشیعه جلد ۹). نکته قابل توجه در این باره، نقش تکدی در افزایش فقر است؛ امیرالمؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: «درخواست از دیگران کلید فقر است و روزی را نابود می کند»(حکمت ۲۲۶). دیدگاه نادرست نسبت به دنیا و آخرت از علل دیگر فقر است گروهی چنان می پندارند که نیکبختی دنیا و آخرت جمع شدنی نیست و اگر بخواهند در جهان دیگر کامیاب باشند، باید در دنیا در فقر و بیچارگی به سر برند. اینان، به سبب برداشت های نادرست از مفاهیم پرارزشی چون زهد از دنیا روی گردانده، نعمت های آن را بر خود حرام کرده اند. این گروه، بر خلاف تهیدستان دیگر، حتی اگر توانایی مالی داشته باشند از آن استفاده نمی کنند. این برداشت با سخنان معصومان و سیره عملی آن ها ناسازگار است. آن بزرگان میان بهره مندی از نعمت های این جهان و جهان دیگر، منافاتی نمی دیدند. علی علیه السلام مکرر به این مطلب اشاره می کند که دنیا خوب جایی است اما برای کسی که بداند اینجا قرارگاه دائمی نیست، گذرگاه و منزلگاه اوست (خطبه ۲۲۳). همچنین امام می فرمایند: دنیا خانه بین راه است، نه خانه اصلی و قرارگاه دائمی (خطبه ۲۰۳). در برخی موارد ممکن است علت فقر، تحمیلی باشد و بسیاری از افراد در فقر خود نقشی نداشته باشند. مهم ترین عوامل این نوع فقر عبارت است از: عوامل طبیعی مانند زلزله، آتش سوزی، سیل، سرقت و خشکسالی مرگ یا معلولیت سرپرست خانواده. همچنین مهم ترین عوامل پیدایش فقر تحمیلی را باید در عرصه اقتصاد جست وجو کرد؛ و عامل اصلی در بیان این عوامل، نوع روابط اقتصادی حاکم بر جامعه است. روابط ناسالم اقتصادی بر بسیاری از مردم تأثیر می نهد، شکاف طبقاتی میان اقلیت پردرآمد و اکثریت تهیدست را فزونی می بخشد و ممکن است سرانجام اقتصاد کشور را فلج کند.

دکتر حبیب لطف اللهی