عدالت آموزشی ۲
آمارها به ما میگویند که دانشگاه خوب، رشته خوب و در ادامه موقعیتهای شغلی خوب و آینده بهتر متعلق به قشری خاص از جامعه خواهد بود. در واقع سیاستهای فاجعه بار حوزه آموزش و پرورش به سمتی رفته است که به افزایش شکاف طبقاتی علمی و در نهایت اقتصادی در امروز و آینده منتج خواهد شد.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، آمارها به ما میگویند که دانشگاه خوب، رشته خوب و در ادامه موقعیتهای شغلی خوب و آینده بهتر متعلق به قشری خاص از جامعه خواهد بود. در واقع سیاستهای فاجعه بار حوزه آموزش و پرورش به سمتی رفته است که به افزایش شکاف طبقاتی علمی و در نهایت اقتصادی در امروز و آینده منتج خواهد شد.
و اما امروز! رئیس جمهور نیز منتقد بی عدالتی آموزشی کشور است که شاید این نقد با پیگیری و کار کارشناسی، آموزش و پرورش را به سمت عدالت آموزشی به معنای واقعی کلمه سوق دهد گر چه این مسیر بسیار ناهموار و سنگلاخی است و با کسانی باید به مقابله برخواست که سخت خواهد بود زیرا سالها در این راه رفتهاند و منافعی داشتهاند! آقای پزشکیان میگوید: ما نتوانستهایم بستر عادلانه و منصفانه و بدون تبعضی برای تحصیل فرزندان این سرزمین ایجاد کنیم و اگر کسی پول نداشته باشد، فرزندش حداقل آموزش را هم فرا نمیگیرد. این مشکلی است که بنده وقتی برای تحصیلات تکمیلی به تهران آمدم شخصاً با آن درگیر شدم و بسیار از آن رنج بردم. خود این بیعدالتی با فرزندان ما حرف میزند و به آنها میگوید که با هم برابر نیستند و اینجا محیط مناسبی برای تحصیل و زندگی نیست. در چنین بستری عشق به آب و خاک در خون و جان این بچهها جاری نمیشود و وقتی فرصت پیدا کند به راحتی جلای وطن میکند.
در هر حال شرایط فعلی به ما میگوید اگر روستایی هستید یا در شهرهای کوچک زندگی میکنید و یا جزو دهکهای پایین درآمدی محسوب میشوید، چندان به موفقیتهای تحصیلی و شغلی فرزندانتان خوشبین نباشید، چون ما پیشاپیش با پذیرش مدارس آنچنانی راه را برای خانوادههای متمکن و متمول که البته سر سفره ملت نشستهاند و چند لپه میخورند و خیلی از آنها احساس کوچکترین تعهدی هم در مقابل مردم ندارند باز کردهایم تا فرزندانشان آیندهای روشن داشته باشند و کشور در دست آنها بچرخد و البته محرومان و بی پولها هرگز بجایی نخواهند رسید البته ممکن است امروز انگشت شمار افرادی را معرفی کنند که از خانوادهای ضعیف بوده و در کنکور دو یا یک رقمی شدهاند؟ که این هنر خودشان است هنری که توانسته موانع را کنار بزند و با پشتکار و استفاده از استعداد خدا دادیشان درست استفاده کنند و بجایی برسند اما عددشان و در صدشان بسیار پایین است و به علت امکانات آموزشی و تلاش مدرسه و … نیست بلکه این نشان از اراده خودشان است. راستی، دانش آموز شهرستانی یا محصل در مدارس دولتی چگونه میتواند برای کسب برترین رتبههای کنکور یا فرصتهای شغلی با افرادی رقابت کند که از بهترین معلمان و امکانات آموزشی بهره بردهاند و در کلاسهای رنگارنگ تست و کنکور شرکت کرده است؟! چنین رقابت نابرابری نه تنها باعث سرخوردگی آن فرد میشود، بلکه پدر و مادری را که نتوانسته شرایط و مقدمات لازم برای این موقعیت را برای فرزندش فراهم کند، دچار سرشکستگی خواهد کرد.
خصوصی سازی آموزش، سیاستی غلط و فاجعهای تلخ است که نتیجهاش ایجاد یک بی عدالتی بزرگ در جامعهای عدالتخواه و برخواسته از انقلابی بر پایه تکریم فرودستان و مستضعفان بوده است که باید امروز و با توجه به رهنمودهای رهبری بزرگوارمان مورد توجه دولت و مجلس و مدیران آموزش و پرورش قرار گیرد و در رابطه با طبقات درست شده در آموزش و پرورش و بی عدالتی آموزشی که ظلمی نابخشودنی است تجدید نظر و اصلاح صورت گیرد. نا گفته نماند که مؤسسات کنکور نیز بر این درد خنجر وارد میکنند و زخم بی عدالتی را عمیقتر میکنند که متاسفانه حتی صدا و سیما نیز به آنها کمک میکند؟ کاملاً پیداست که حضور در کلاسهای کنکور برای فرزندان خانوادههای کم بضاعت و عام جامعه با آن شهریههای نجومی غیر ممکن است و این گروه نیز در ایجاد بی عدالتی آموزشی نقش تأثیر گذار دارند؟
. گسترش مدارس غیردولتی دقیقاً بر خلاف شعارهای انقلابی و بویژه عدالت اجتماعی و آموزشی است و اتفاقاً در مقابل اصل قدرت بخشیدن به مستضعفان، موجب میشوند تا نه تنها یک فرد فقیر و مستضعف در همان جایگاهی که قرار دارد، باقی بماند، بلکه مانعی بزرگ خواهند بود برای ارتقای این طبقه و پیشرفت فرزندان آن خانوادهها. پس ای مسئولان! تا دیر نشده گامی برای رضای خدا بردارید و الا آینده قابل جبران نخواهد بود؟
مظفر حاجیان