عدالتی آموزشی!
حضرت آیتالله خامنهای: «تقویت مدارس دولتی مهم است. نباید در کشور جوری باشد که وقتی گفته میشود «مدرسهٔ دولتی»، اوّلین چیزی که در مقابل انسان نقش میبندد ضعف مدرسه باشد؛ این نباید باشد.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، حضرت آیتالله خامنهای: «تقویت مدارس دولتی مهم است. نباید در کشور جوری باشد که وقتی گفته میشود «مدرسهٔ دولتی»، اوّلین چیزی که در مقابل انسان نقش میبندد ضعف مدرسه باشد؛ این نباید باشد. معلّمینِ خوب، مربّیانِ خوب، مربّیانِ تربیتیِ خوب، معلّمینِ متعهّد، فضاهای آموزشی قابل قبول، در مدارس دولتی باید وجود داشته باشد؛ این مطلب اوّل. وقتی ما به مدرسهٔ دولتی کماعتنائی بکنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیهٔ مالیاش آن قدر نبود که بتواند در آن مدرسهای که شهریّه میگیرد ثبت نام بکند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ معنایش این است که کسی که بنیهٔ مالی ندارد، بنیهٔ علمی هم نداشته باشد. این بیعدالتیِ محض است؛ این بیعدالتی به هیچ وجه قابل قبول نیست.» ۱۴۰۲/۰۲/۱۲
یکی از مهمترین مسائلی که در حکومت اسلامی نقش دارد و در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نیز مطرح شده است، موضوع عدالت است که زیرمجموعههای مهمی را در بر میگیرد. یکی از مهمترین زیر مجموعهها و مصادیق آن، بحث عدالت در نظام تعلیم و تربیت و چگونگی توزیع امکانات و فرصتهای آموزشی است. عدالت آموزشی بر اساس قانون اساسی به عنوان یک فرصت، حق و نیاز همگانی به رسمیت شناخته شده و جمهوری اسلامی ایران در حدود قانون موظف به تأمین آن است. بنابر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در محیطهای آموزشی عدالت زمانی برقرار میگردد که یادگیرندگان بتوانند به اهداف مختلف ساحتهای تربیتی دست یابند.
اما متاسفانه شرایط نابرابری آموزشی همچنان مشهود و قابل لمس است و گامی اساسی در راستای برقراری عدالت آموزشی برداشته نشده است تنها حرکت انجام شده تغییر شرایط کنکور برای فراهم نمودن ورود عدالت محورانه بیش از پیش به کنکور است که الته چیزی را عوض نکرده و نمیکند زیرا همچنان قبولیهای کنکور گویای ورود حدود ۹۰ درصدی دانش آموزان مدارس غیر دولتی از جمله سمپادها و غیر انتفاعیها و هیات امنایی هاو غیره است آمار برترین های کنکور امسال نشان میدهد مدارس دولتی در بین ۳۰ نفر فقط ۲ نفر در برترین های کنکور دارد یعنی سهم ۷ درصدی؟! در میان ۳۰ داوطلب برتر در ۳ گروه آزمایشی یاد شده، ۱۰ نفرشان از تهران بودهاند که از این میان نیز ۶۰ درصدشان را سمپادیها تشکیل دادهاند و ۴۰ درصد دیگر نیز غیرانتفاعیها هستند؛ یعنی عملاً حتی یک برگزیده نیز از مدارس دولتی در استان تهران نتوانسته خودش را در میان برترینهای ۳ گروه ورودی دانشگاهها برساند! این چه عدالت آموزشی است؟ وزارت آموزش و پرورش باید پاسخگو باشد؟ مگر رهبری عزیز و فرزانه انقلاب بارها بر ایجاد عدالت آموزشی نفرمودهاند؟ پس کجاست عملکردی که گویای اجرای این فرمان باشد؟ معظم له در دیدار با جمعی از فرهنگیان در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۹۸ به نیکی به این نکته اساسی اینچنین اشاره فرمودهاند: «عدالت آموزشی» در مبنای واقعی و معنای حقیقیِ آن، «نصیب آموزشی یکسان» است. بدین معنا که علاوهبر دسترسی به آموزش، ایجاد فرصتهای یاددهی- یادگیری برابر، برای همه فرزندان این ملت رشید، مجدانه مدنظر قرار گیرد. بهگونهای که در شرایط تحصیلی دانشآموزان پایتختنشین با دانشآموز فلان منطقه محروم و نیمهمحرومِ واقع در دوردستها، هیچگونه تبعیض و تفاوتی وجود نداشته باشد. اکنون پس از پنج سال نشانه برقراری این عدالت آموزشی در کنکور مشهود و ملموس نیست!
سالها منتقدان فقدان عدالت آموزشی و قدرت گرفتن مدارسی با غیرانتفاعی، نمونه دولتی، تیزهوشان و هیات امنایی و غیره صحبت از این میکردند که سیاستهای غلط در حوزه آموزش و پرورش به نقطهای منتهی میشود که پذیرفته شدگان برترین دانشگاههای ایران و رتبههای برتر کنکور، از خانوادههای متوسط رو به بالا و قشر متمول جامعه خواهند بود. دستهای که در اینگونه مدارس تحصیل کرده و از امکانات آموزشی و معلمان برگزیده و مجرب ویژهای بهره بردهاند که با پول دادن به عنوان شهریه رسمی و مبالغی با عناوین فوق برنامه و کلاسهای درسی تست کنکور توانستهاند وارد دانشگاه شوند و عمده دانش آموزان مدارس دولتی از این موهبت که پول ایجاد میکند محروم ماندهاند و نتوانستهاند به شکوفایی استعداد دست یابند و این یعنی بی عدالتی در نظام آموزشی؟ اگر دانشگاه آمار دقیق پذیرفته شدگان ۵ ساله گذشته را منتشر و مشخص شود چند در صد قبولیهای دانشگاههای دولتی از مدارس دولتی و چند در صد غیر دولتی هستند روند رشد گام برداشتن در مسیر برقراری عدالت آموزشی آشکار خواهد شد؟ و در صورتی که اقدام نشده ترک فعل کنندهها باید مواخذه شوند؟ نتیجه فعلی ورود به دانشگاهها اینست که تحصیل کردگانش وقتی وارد بازار کار میشوند خود را برتر از دیگران و طلبکار مردم میدانند غافل از اینکه از امکانات کشور استفاده کردهاند تا امروز به جایگاهی رسیدهاند و مدیون ملت و کشورند؟! و البته بعضاً نان این ملت خوردهاند و مدرک گرفتهاند بعد هم طلبکارانه کشور را ترک میکنند؟ متأسفانه نظرات انتقادی برای سیاست گذارانی که از قضا برخی از خودشان هم جزو مالکین این مدارس ویژه هستند و فرزندانشان در این فضای خاص تحصیل و یا کار میکنند، ذرهای ارزش نداشته و نخواهد داشت؟ آمارها نشان میدهد در صد بالا و اصلی تحصیل کنندگان در اینگونه مدارس در ورود به دانشگاه گویای بی عدالتی غیر قابل پذیرش است و خوف آن میرود که بسیاری از فرزندان این مرز و بوم که از استعداد و پشت کار بالایی برخوردارند به دلیل بی عدالتی آموزشی ره به جایی نبرند جز سر خوردگی!
مظفر حاجیان