تولیدی » عاطفه بازفتی » فرهنگ عمومی
کد خبر : 1039554
سه شنبه - 18 اردیبهشت 1403 - 13:25

عالمان بی‌عمـــل

مولوی از شاعرانی است که به قول امروزی‌ها بی‌تعارف حرفش را می‌زند! پروایی از خوش آمد یا بدآمد دیگران ندارد. گاهی رفتار عالمان ظاهری، فضل فروشان و عالِم‌نمایان را به باد انتقاد می‌گیرد؛ کسانی که ذهنشان درگیر محفوظات مختلف است و فـکر می‌کنند دانشمندتر از آنان نیست.

عالمان بی‌عمـــل

 عاطفه بازفتی

مولوی از شاعرانی است که به قول امروزی‌ها بی‌تعارف حرفش را می‌زند! پروایی از خوش آمد یا بدآمد دیگران ندارد. گاهی رفتار عالمان ظاهری، فضل فروشان و عالِم‌نمایان را به باد انتقاد می‌گیرد؛ کسانی که ذهنشان درگیر محفوظات مختلف است و فـکر می‌کنند دانشمندتر از آنان نیست. حال آنکه مهمترین علم از نظر مولانا، «خودشناسی» است و چون اینان خود را نشناخته‌اند پس خدا را هم به درستی نمی-شناسند چرا که بر طبق حدیث پیامبر (ص): «هر کس خود را شناخت، پس خدا را شناخت». «صدهزاران فصل داند از علوم/جان خود را می-نداند آن ظَلوم» مولانا چنین افرادی را اسیر در ظاهر علوم می‌داند کسانی که ذهنشان را با بی‌ارزشترین مطالب پر کرده‌اند اما ذره‌ای به کار خود نمی‌اندیشند و در صدد اصلاح خود برنمی‌آیند: «داند او خاصیت هر جوهری/در بیان جوهرِ خود چون خَری/این روا و آن روا دانی، ولیک/ تو روا یا ناروایی بین تو نیک/ قیمت هر کالَه می‌دانی که چیست/قیمت خود را ندانی، احمقــی است» پس از آن مولانا می‌گوید عصاره همه علوم این است که خودت را بشناسی و بدانی از نظر باطن و ظاهر چگونه‌ای چرا که علوم ظاهری به تنهایی بی‌فایده است: «جان جمله علم‌ها اینست، این/که بدانی من کی‌ام در یوم دین/آن اصول دین بدانستی تو، لیک/بنگر اندر اصل خود، گر هست نیک/ از اصولینَت اصول خویش به/ که بدانی اصل خود، ای مرد بِه»

عاطفه بازفتی