عادت بانکها به تورم خواری
نظام بانکی با مجموعه کارکردهای بسیار گستردهای که در فضای اقتصادی دارد ضمن اینکه میتواند راهگشا باشد و در مقاطعی اقتصاد را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد، از سوی دیگر میتواند عاملی در چالشهای اقتصادی کشور باشد. با بررسیهای آنچه در مقاطع مختلف اقتصادی کشور رخ داده و واکاوی بحرانهای اقتصادی در دهههای اخیر این نتیجه حاصل میشود، نظام بانکی کشور یک عامل مهم در بر هم زدن ثبات اقتصادی و مجموعه فعالیتهای کشور به شمار میرود. لذا میتوان گفت نظام بانکی کشور به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در مسائل اقتصادی کشور تأثیر گذار بوده است.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، نظام بانکی با مجموعه کارکردهای بسیار گستردهای که در فضای اقتصادی دارد ضمن اینکه میتواند راهگشا باشد و در مقاطعی اقتصاد را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد، از سوی دیگر میتواند عاملی در چالشهای اقتصادی کشور باشد. با بررسیهای آنچه در مقاطع مختلف اقتصادی کشور رخ داده و واکاوی بحرانهای اقتصادی در دهههای اخیر این نتیجه حاصل میشود، نظام بانکی کشور یک عامل مهم در بر هم زدن ثبات اقتصادی و مجموعه فعالیتهای کشور به شمار میرود. لذا میتوان گفت نظام بانکی کشور به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در مسائل اقتصادی کشور تأثیر گذار بوده است.
واقعیت دیگری که درباره سیستم بانکی میتوان به آن اشاره کرد، این است که اساساً نظام بانکی از شرایط اقتصادی موجود کشور منفعت میبرد، به تعبیری میتوان گفت بانکها ذی نفعان شرایط اقتصادی و تورم کشور هستند، یا به عبارت دیگر، نظام بانکی به تورم خواری در اقتصاد عادت کرده است. یعنی نظام بانکی همانند دولتها در دورههای مختلف که در حوزههای زیادی از تورم منفعت برده، نفع زیادی را عاید خود کرده است.
نرخ سود بانکی که یکی از متغیرهای بسیار جدی در اقتصاد ایران به شمار میرود، آنچنان تنظیم و تعیین نشده که به تثبیت شرایط اقتصادی و بهبود فضای اقتصادی کشور کمک کند.
نظام بانکی به دلیل پرداخت هزینههای بالایی که ناشی از ناکارآمدی در حوزههای مختلف مدیریت اقتصادی است، بالاجبار باید نرخ سود را در حد بالایی نگه دارد، این نرخ سود بانکی واجد آثار مختلفی در حوزههای مختلفی است، لذا هنگامی که نرخ سود بانکی بالا میرود، موجب فشار زیادی بر هزینههای تولید میشود، به تبع آن تورم در اقتصاد نیز افزایش مییابد چنانچه از زمانی که نرخ سود بانکها افزایش یافت و سی در صد را مجوز گرفت تورم هم پا گرفت و راه صعود بیحساب و کتاب را پیمود و هنوز هم که هنوز است ترمز نگرفته است؟
بالا بودن نرخ سود بانکی در نظام بانکی، به معنای بالا بودن هزینه تمام شده پول در نظام بانکی است. وقتی در نظام بانکی هزینه تمام شده پول افزایش مییابد، نظام بانکی ناچار به تأمین هزینههای خود از فعالیتهای دیگری است، لذا بانکها هزینههای مورد نیاز خود را از طریق اعطای تسهیلات گرانتر به تولیدکننده و بازرگانان تأمین میکنند، تا از طریق دریافت چند درصدی بالاتر از نرخ سود سپرده از تولید کننده و بازرگانان برای خود عایدی و درآمدی کسب کنند.
این مساله در سالهای اخیر به یک معضل جدی و نگران کننده تبدیل شده است، چرا که نظام بانکی برای جبران نرخهای سود بالا به صورت مستقیم و غیرمستقیم وارد فعالیتهای سوداگرانه شده است، لذا شاهد حضور نظام بانکی در عرصههای خرید و نگهداری دلار، سکه و سرمایهگذاری جدی در حوزه املاک و سایر عرصههای سرمایه گذاری هستیم، از این رو ورود بانکها به بازارهای سوداگری زمینههای افزایش قیمتها را در تورم افزایش میدهد.
قطعأ آنچه در اقتصاد ایران رخ میدهد، آثار و تبعات بالا بودن نرخ سود بانکی و مجموعههای مرتبط با بانک را به سمت فعالیتهای سفتهبازی سوق میدهد، بنابراین اقتصاد را به شدت دچار تلاطم میکند.
مسئله این است که وقتی نرخ سود بانکی عملاً در سطح بالایی تثبیت میشود ناخوداگاه حوزههای رقیب و سایر حوزههای سرمایه گذاری در اقتصاد تحت تأثیر قرار میگیرند. بر فرض مثال در حال حاضر فعالین بازار سرمایه و بورس یکی از مهمترین علل پایین بودن شاخص در بازار سرمایه و رکود در بورس را ناشی از بالا بودن نرخ سود بانکی میدانند.
وقتی که فعالیتهای اقتصادی از طریق سپرده گذاری در نظام بانکی سود آور است، لاجرم بخشی از آن منابع مالی به سمت سایر بازارها مثل بازار سرمایه سوق پیدا نمیکند، به تعبیر دیگر بازار سرمایه با خشکی منابع مواجه میشود.
در مجموع نظام بانکی در دهههای اخیر به دلیل ناکارآمدیهای جدی که با آن مواجه بوده که آن هم ناشی از ساختار ناسالم اقتصاد کلان و مدیریت اقتصادی کشور است و ارتباطات ناسالم بانکها، نظام بانکی مجبور به پرداخت سود بالا میشود، در مقابل نیز سود بالایی با اعطای تسهیلات دریافت میکنند، به تبع رواج این وضعیت نظام بانکی، نقش بی بدیلی را در بی ثباتی اقتصاد کشور ایفا میکند.
مظفر حاجیان