ضرورت پاسداشت مقاومت مردم
« ضرورت پاسداشت مقاومت مردم » عنوان یادداشت در روزنامه جوان به قلم عباس حاجی نجاری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، پس از اعمال مرحله دوم تحریمها در ۱۳ آبان ماه که با یک عملیات روانی گسترده از سوی سران کاخ سفید همراه بود و ترامپ رئیس جمهور امریکا با واژگانی تهدیدآمیز نظیر اینکه تحریمها بسیار جدی هستند، خیلی شدید هستند، تشدید هم خواهند شد، شروع آن را اعلام و پمپئو نیز باادعای اینکه تحریمهایی که از فردا دوباره برقرار میشود، کمرشکنترین تحریمها علیه ایران است، سعی در بزرگنمایی تحریمها داشتند. اما جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا ومتحد منافقین خیلی خصمانهتر علیه مردم ایران صحبت کرده و روز سهشنبه، ۲۲ آبان، میگوید که امریکا فشار بر جمهوری اسلامی را آن قدر افزایش خواهد داد «تا شیرهاش کشیده شود». چند روز پس از آن هم مایک پمپئو، خواست اصلی کاخ سفید از ایران را با اعمال تحریمها علنی کرده ومی گوید «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف امریکا گوش کند.» وی افزود: به نفع ایران است که به حرف امریکا گوش کند؛ در غیراین صورت، مردم ایران بهای آن را خواهند پرداخت.
مواضع سردمداران کاخ سفید که متأثر از القائات منافقین و مزدوران داخلی آنها بود، این تصور را در ذهن آنان ایجاد کرده بود که با ابلاغ و اعمال تحریمها بلافاصله اوضاع کشور به هم خواهد ریخت و امواج اعتراضات و اغتشاشات کشور را فرا خواهد گرفت و آنها هم به تبع آن به اهدافشان خواهند رسید و تزلزل در ارکان نظام را شاهد خواهند بود و پمپئو به آرزوی دیرینه کاخ سفید میرسد که ایران همچون قبل از انقلاب به زیر سلطه امریکا رفته و حرف امریکا را گوش کند. جان بولتن مشاور امنیت ملی امریکا نیز به آرزوی مشترک خود و منافقین خواهد رسید که ایران نتواند بزرگداشت چهلمین سال انقلاب را جشن بگیرد. اما به رغم تصور آنها، نه تنها در عرصه سیاسی واجتماعی کشور اتفاقی نیفتاد وآشوب واغتشاشی به وقوع نپیوست، بلکه حتی در برخی از موضوعات چالشی نظیر اعتراض بهحق کارگران نیشکر هفت تپه، معترضان قبل از بیان مطالبات خود، وفاداری به آرمانها و اصول انقلاب را اعلام میکردند ودشمنان را ناکام گذاشتند، اگر چه برخی از معاندین وعوامل نفوذی داخلی دشمن تلاش داشتند حرکت اعتراضی مسالمتآمیز کارگران را به آشوب بکشانند. این در حالی بود که در طول اعمال تحریمها، رسانههای بیگانه در ماهوارهها وفضای مجازی بیشترین فضا سازی را برای دامن زدن به این اعتراضات ویا تحریک معلمان و کامیونداران به اعتراض به کار برده بودند.
به رغم ناکامی در گام اول، کاخ سفید درهفتههای اخیر با هدف محکومیت ایران در عرصههای بین المللی چند پرونده را همزمان گشود. تلاش برای محکوم کردن ایران در نشست سازمان منع سلاحهای شیمیایی در لاهه هلند یکی از این موارد بود که نماینده امریکا مدعی شد که امریکا مدتها دراینباره نگران بوده که ایران برنامه تسلیحات شیمیایی خود را حفظ کرده و آن را گزارش نداده است.
در سناریویی دیگر مجلس نمایندگان امریکا طرحی را به تصویب رساند که با متهم کردن ایران به بر هم زدن صلح در عراق خواستار تحریم ایران میشود. این طرح که «جلوگیری از بیثباتسازی ایران در عراق» نام گرفته خواستار «اعمال تحریم علیه آن دسته از اشخاص ایرانی است که صلح یا ثبات عراق یا حکومت عراق را تهدید میکنند.» در این ماجرا انگلیسیها هم به کمک کاخ سفید آمده وبرهم زدن روابط ایران وعراق وتخریب چهره سردار سلیمانی را محور قرار دادند. روزنامه دیلی تلگراف با اتکا به اطلاعاتی که از منابع امنیتی انگلیس به دست آورده، مدعی میشود که سپاه قدس تحت امر قاسم سلیمانی بر آن است تا با ترور و رعب و وحشت، صدای مخالفان خود در عراق را خفه کند.
دامن زدن به دور جدید ایران هراسی سناریوی دیگر کاخ سفید علیه مردم ایران بود. وبسایت امریکایی واشنگتن اگزمینر با اشاره به گزارش جدیدی که توسط ارتش ایالات متحده آماده شده، ادعا کرد، ایران به سلاحی الکترومغناطیسی دست یافته که میتواند امریکا را از صحنه روزگار محو و میلیونها تن را کشته یا بی خانمان کرده، و حتی هواپیماهای در حال پرواز را به زمین بیندازد.
برایان هوک رئیس کارگروه اقدام علیه ایران در کاخ سفید، هم در یک شوی موشکی جدید و البته مسبوق به سابقه، تلاش کرد ایران را در صدر تهدیدات علیه امریکا قرار دهد و با نمایش آهن پارههایی باز هم مدعی شود ایران به یمن سلاح میفرستد. اوحتی ایران را متهم به ارسال سلاح برای طالبان کرد ودر ادامه با ادعای وجود همه گزینهها روی میز، تهدید نظامی علیه ایران را چاشنی جنگ روانی کاخ سفید علیه مردم ایران کرد.
در آخرین مورد هم مایک پمپئو، وزیر امور خارجه امریکا در توئیتر خود مدعی شد که ایران یک فروند موشک بالستیک قادر به حمل کلاهک هستهای را آزمایش کرده و این آزمایش را مغایر قطعنامه شماره ۲۲۳۱ شورای امنیت در تأیید برجام دانست و تبع او فرانسه و انگلیس با طرح ادعای آزمایش موشکی ایران در شورای امنیت با فشار امریکا تلاش کردند با طرح تهدید ایران، قطعنامهای علیه ایران در شورای امنیت به تصویب برسانند. این جلسه اگر چه به دلیل عدم اجماع روی این اتهام ومغایرت آن با قطعنامه شماره ۲۲۳۱ شورای امنیت به نتیجهای نرسید وبدون صدور بیانیه علیه ایران پایان یافت، اما نشان داد که اروپاییها در بازی دوگانه خود علیه ایران در همراهی با امریکا از هیچ فرصتی فروگذار نمیکنند.
اما به رغم برنامه ریزی وتصور کاخ سفید، روند تحولات داخلی کشور بعد از اعلام مرحله نهایی تحریمها در ۱۳ آبانماه برخلاف تصور دشمنان بود. آنچه بیشتر امریکاییها را عذاب میدهد ناتوانی در بر هم ریختن فضای داخلی ایران است، ترامپ که مبتنی بر سرویس دهی منافقین وشبکه اطلاعاتی آلسعود تا قبل از آبان ماه هر روز مدعی میشد که ایران هر روز اغتشاش است وقتی به دلیل دروغ بودن ادعایش با رسوایی مواجه شد، مدعی شد که ایرانیها روزهای آخر هفته آشوب میکنند. اما وقتی این هم دروغ از کار درآمد مدتی است که به دلیل مضحکه شدن توسط رسانههای غربی، دیگر از اغتشاشات روزانه وهفتگی سخن نمیگوید و این در حالی است که در داخل نه تنها روند صعودی قیمت دلار وارز متوقف شد بلکه در اوج اعلام واعمال تحریمها سیر نزولی به خود گرفت، به گونهای که مراکز نظریه پردازی وفعالان اقتصادی وسیاسی غرب را به تحیر واداشته است.
واین درشرایطی است که کاخ سفید در بهرهگیری از ماهوارهها وفضای مجازی برای تحریک واغتشاش همه ظرفیت منافقین، سلطنتطلبان وسعودیها را به کارگرفته و از سوی دیگر تلاش کرده که گروهکهای ضد انقلاب را متشکل و برای براندازی نظام اسلامی متحد کند ودر برهم زدن امنیت کشور هم از هر حربهای استفاده میکند که اقدام تروریستی چابهار آخرین نمونه آن بود.
استیصال دشمن در شرایطی است که در ورای این پرونده سازیها آنچه مشهود است اذعان به اقتدار ایران در عرصههای منطقهای وبین المللی است. التماس ترامپ برای مذاکره با ایران و یا درخواست پمپئو وزیر خارجه امریکا مبنی بر اینکه ایران حرف امریکا را گوش کند در شرایطی صورت میگیرد که امریکاییها و حتی فرانسویها تحقیر آمیزترین رفتار را با حکام مفلوک حاکم بر شیخ نشینهای خلیج فارس دارند، بهکارگیری تعابیری همچون گاو شیرده و یا «کوفتی» در عین انعقاد قراردادهای صدها میلیارد دلاری که نماد غارت اموال مسلمانان خلیج فارس است در حالی است که هیچ واکنشی از سوی آنان در ازای این تحقیرها صورت نمیگیرد. این روند در عین اینکه ماهیت دشمن را به ویژه برای نسلهای جدید روشن کرده است، در عین حال حقانیت نظام اسلامی در مواجهه با فزون خواهیهای استکبار را اثبات وتحمل فشارها تحریمها را برای مردم باور پذیر میکند وعلت مقاومت مردم نیز همین است.
اما این ایستادگی ومقاومت مردم شایسته تلاش بیشتر مسئولان است. اگرچه اجرای راهبرد رهبری معظم انقلاب در تشکیل شورای هماهنگی ملی اقتصادی توسط روسای قوا و اتخاذ تصمیمات لازم و سیاستهای پولی و مالی مناسب، در کنترل روند صعودی قیمت طلا وارز وکاهش آن مؤثر بوده است، اما رشد افسار گسیخته قیمتها به رغم کاهش قیمت ارز نشان از ضعف جدی دولت در مدیریت صحنه میدانی اقتصاد دارد وبنگاههای اقتصادی، در غیاب یک نظارت وکنترل مبتنی بر منافع خود عمل میکنند. بدیهی است که در این میان ارائه آمارهای غیرواقعی توسط دولت مشکلی را از کارگران وکارمندانی که حقوق ثابتی دارند حل نمیکند آنگاه که بایک تورم ۳۰۰ درصدی، بعضاً شرمنده خانوادههای خود میشوند.