ضرورت مبارزه با تورم مزمن و کمر شکن!
سالهای سال و حداقل بیش از هفت هشت دهه است که ملت ایران با تورم دست و پنجه نرم میکنند؟ به قولی تورم بجایی رسیده که مردم شبانه روز باید بدوند، تلاش کنند تا بتوانند زندگی خود را به سختی اداره کنند!
به گزارش پایگاه خبری ربیع، سالهای سال و حداقل بیش از هفت هشت دهه است که ملت ایران با تورم دست و پنجه نرم میکنند؟ به قولی تورم بجایی رسیده که مردم شبانه روز باید بدوند، تلاش کنند تا بتوانند زندگی خود را به سختی اداره کنند! این روال در دهههای قبل از انقلاب سنگینتر بود و مردم در تنگنای سخت تأمین معیشت و زندگی بودند شاید سابقه تورمی به حدود یک قرن برسد اما در سالهای اخیر فشار زیادتری دارد و به شدت ملموس شده است؟ هر چند سطح زندگی مردم همواره مسیر رشد را پیموده است. قناعتی که در گذشته بود مورد قبول نسل امروزی نیست! هر چه تورم تندتر میشود سفره مردم کوچکتر میشود از طرفی مبارزه با این تورم پیچیدگی بیشتری پیدا میکند؟ اکنون میتوان گفت معضل تورم کشور ما پیچیدگی خاصی پیدا کرده است و علاوه بر اینکه چند وجهی شده، مزمن نیز شده است. وضعیت به گونهای است که مبارزه با آن نیازمند تخصص و برنامه ریزی چند جانبه دارد. باید این مبارزه در دستور کار روسای سه قوه قرار گیرد و با شفافیت تمام، نیروهای متخصص بکار گیری شوند و با آموزش و هدایت مستمر کار را به پیش ببرند. این مبارزه نیازمند طرحی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است که باید از شعار به دور باشد و با علم و آگاهی کامل صورت گیرد. باید روزنههای تورم زا به درستی شناخته شود و به مرور و با منطق و علم به سوی مسدود ساختن این روزنهها گامهای تأثیر گذار برداشته شود که در این راه مردم میتوانند نقش اصلی و محوری را داشته باشند مشروط به اینکه کار شفاف شود و زوایای برنامهها به خوبی تبیین و اطلاع رسانی عمومی به انجام رسد. موضوع آنقدر حساس است که کوچکترین اشتباه میتواند موج جدید تورمی به وجود آورد و کارهای انجام شده را بی خاصیت کند. طبعاً گام اول اصلاح ساختارهای اقتصادی تورم زاست که پس از شناسایی دقیق باید به مرحله اجرا گذاشته شود. نیز باید شرایط و مقدماتی که به گسترش تورم در اقتصاد کشور انجامیده رصد شود و راه درمان انتخاب گردد. بدیهی است برای هر یک از شرایط طرح و برنامه خاص خود را میطلبد که با توجه به همه شرایط امکان اجرایی شدن داشته باشد. یکی از اصلیترین عوامل بلندمدت تاثیرگذار در به وجود آمدن این نرخ تورم بزرگ، کسری بودجه دولت است که تقریباً عام و خاص به آن اشاره میکنند مثل اینکه هر وقت دلار گران میشود یا طلا رشد قیمت پیدا میکند و موارد مشابه، در کوچه و خیابان و شب نشینی ها و گروههای حتی اقتصادی گفته میشود دولت کم آورده است و برای جبران کسری بودجه دست به این حرکت (گرانی دلار یا…) شده است! تردیدی نیست که دولت در طول سال، نیاز به منابع گسترده مالی دارد تا وظایف و تعهدات خود را پوشش دهد. مخصوصاً که دولت آنقدر بزرگ شده که هزینهای سنگین دارد و این بزرگ شدن دولت در اقتصاد باعث شده، بخش بزرگی از برنامههای اقتصادی به شکل مستقیم یا غیرمستقیم در اختیار دولت باشد و همین موضوع باعث میشود که وقتی دسترسی به منابع مالی محدود شود، کسری بودجه به وجود بیاید و این امر در نهایت به رشد تورم منجر شود؟! دولت برای پوشش کسری بودجه خود چند راه بیشتر پیش روی خود ندارد و وقتی مسیرهایی مانند رشد درآمد مالیاتی محدود است، عملاً باید به سمتی حرکت کند که به رشد نقدینگی منجر میشود. استقراض مستقیم یا غیرمستقیم از بانک مرکزی یا استفاده از شیوههایی که به افزایش پایه پولی منجر میشود، در نهایت به یکی از مهمترین عوامل افزایش تورم تبدیل شده که در تمام سالهای گذشته دامن مردم را گرفته است. از سویی بانکها در تعاملی که با دولت دارند، مجبور به اجرای تعهداتی میشوند که بسیاری از آنها به رشد نقدینگی و تورم کمک میکند که البته خودشان بهره و سودهای نجومی میبرند. از سوی دیگر با توجه به اینکه نظارت جدی بر عملکرد بانکها وجود دارد، این بانکها در بازارها و حوزههایی ورود میکنند که نظم اقتصاد را بر هم میریزد و عوامل پولی را شکل میدهد که در تورم بالا نقش کلیدی دارند. به این ترتیب ما باید ببینیم که دولت و مجلس فعلی چگونه به این عوامل ساختاری و بلندمدت نگاه میکنند و آیا برای هریک از انها برنامه یا طرح ویژهای دارند یا خیر. ما جز استفاده از توان کارشناسان و اساتید دانشگاهی و استفاده از تجارب بینالملل راهی نداریم و سیاسی نگاه کردن تورم و ارائه شعارهای کوتاهمدت بدون توجه به مسائل کلان راه چاره نخواهد بود.
مظفر حاجیان