ضرورت تقویت و فعال‌سازی تفکر نقادانه در پرتو بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی

در دنیای امروز که سیل اطلاعات، اخبار، تحلیل‌ها و روایت‌های متضاد، ذهن و افکار جامعه را احاطه کرده است، یکی از بنیادی‌ترین نیازهای فرهنگی و فکری هر جامعه، تفکر نقادانه است؛ تفکری که نه به معنای تخریب و نفی، بلکه به معنای فهم عمیق، تشخیص درست، پرسش‌گری هوشمندانه و قدرت تمییز حق از باطل است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال‌های مختلف، بارها و با تعابیر گوناگون بر لزوم عقلانیت، بصیرت، تحلیل و پرهیز از سطحی‌نگری تأکید کرده‌اند؛ تأکیدی که در واقع ستون فکری تفکر نقادانه را شکل می‌دهد.

ضرورت تقویت و فعال‌سازی تفکر نقادانه در پرتو بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی

مظفر حاجیان

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛در دنیای امروز که سیل اطلاعات، اخبار، تحلیل‌ها و روایت‌های متضاد، ذهن و افکار جامعه را احاطه کرده است، یکی از بنیادی‌ترین نیازهای فرهنگی و فکری هر جامعه، تفکر نقادانه است؛ تفکری که نه به معنای تخریب و نفی، بلکه به معنای فهم عمیق، تشخیص درست، پرسش‌گری هوشمندانه و قدرت تمییز حق از باطل است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال‌های مختلف، بارها و با تعابیر گوناگون بر لزوم عقلانیت، بصیرت، تحلیل و پرهیز از سطحی‌نگری تأکید کرده‌اند؛ تأکیدی که در واقع ستون فکری تفکر نقادانه را شکل می‌دهد.

رهبر انقلاب بارها هشدار داده‌اند که یکی از ابزارهای اصلی دشمن، تحریف واقعیت‌ها و مهندسی افکار عمومی است. ایشان تصریح می‌کنند: تحریف، خطرناک‌تر از تحریم است؛ چرا که تحریم جسم اقتصاد را هدف می‌گیرد، اما تحریف، روح و اندیشه جامعه را. در چنین شرایطی، جامعه‌ای که فاقد تفکر نقادانه باشد، به‌راحتی قربانی روایت‌سازی‌های دروغین، تحلیل‌های جهت‌دار و القائات رسانه‌ای خواهد شد.

تفکر نقادانه از نگاه رهبر انقلاب، به‌هیچ‌وجه به معنای بدبینی، سیاه‌نمایی یا مخالفت دائمی نیست. ایشان بارها میان نقد دلسوزانه و تخریب مغرضانه تفکیک قائل شده‌اند و تأکید دارند که نقد، اگر منصفانه، مستند و مبتنی بر عقل باشد، نه‌تنها تهدید نیست بلکه عامل پیشرفت است. به تعبیر ایشان، نقد منصفانه، موتور حرکت جامعه است و جامعه‌ای که در آن پرسش و تحلیل تعطیل شود، دچار رکود فکری و انحطاط تدریجی خواهد شد.

یکی از محورهای مهم بیانات رهبر انقلاب، هشدار نسبت به پیروی احساسی از موج‌ها است. ایشان بارها تأکید کرده‌اند که نباید اسیر جوّسازی‌ها شد و باید مسائل را با عقل، تدبر و تحلیل دید. این دقیقاً همان نقطه‌ای است که تفکر نقادانه معنا پیدا می‌کند؛ یعنی ایستادن در برابر هیجان‌های زودگذر، شایعات سازمان‌یافته و قضاوت‌های شتاب‌زده. جامعه‌ای که قدرت تحلیل ندارد، به‌راحتی میان حق و باطل دچار اشتباه می‌شود، حتی اگر نیت‌های خوبی داشته باشد.

در نگاه رهبر انقلاب، تفکر نقادانه پیوند عمیقی با بصیرت دارد. بصیرت صرفاً دانستن خبر نیست، بلکه فهم پشت‌صحنه‌ها، شناخت دشمن، تشخیص اولویت‌ها و درک پیامدهاست. ایشان تأکید می‌کنند که دشمن ممکن است حقیقت را پنهان نکند، بلکه آن را وارونه نشان دهد. در چنین فضایی، تنها ذهنی که قدرت تحلیل نقادانه دارد، می‌تواند فریب ظاهرها را نخورد.

نکته مهم دیگر در بیانات رهبری، مسئولیت نخبگان، رسانه‌ها و نظام آموزشی در پرورش تفکر نقادانه است. دانشگاه، مدرسه و رسانه اگر صرفاً به انتقال محفوظات، شعارها یا اطلاعات خام بسنده کنند، عملاً جامعه‌ای مصرف‌کننده و منفعل تربیت کرده‌اند. رهبر انقلاب بارها بر ضرورت آزاداندیشی، کرسی‌های نظریه‌پردازی و فضای گفت‌وگوی فکری تأکید کرده‌اند؛ چرا که تفکر نقادانه در محیط بسته و تک‌صدایی رشد نمی‌کند.

از سوی دیگر، تفکر نقادانه نقش کلیدی در حکمرانی خوب و پیشرفت کشور دارد. مسئول، مدیری که نقدپذیر نباشد و جامعه‌ای که قدرت مطالبه‌گری عاقلانه نداشته باشد، دیر یا زود دچار خطاهای انباشته خواهد شد. رهبر انقلاب همواره از مسئولان خواسته‌اند نقدها را بشنوند و از مردم انتظار داشته‌اند مطالبه‌گری‌شان مبتنی بر منطق، انصاف و آگاهی باشد. این رابطه دوسویه، بدون تفکر نقادانه ممکن نیست.

در شرایط جنگ شناختی و رسانه‌ای امروز، تفکر نقادانه دیگر یک فضیلت لوکس یا دانشگاهی نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای امنیت فکری و فرهنگی جامعه است. همان‌گونه که رهبر انقلاب هشدار داده‌اند، دشمن در پی تغییر باورها، امیدها و محاسبات مردم است. مقابله با این پروژه، نه با بستن ذهن‌ها، بلکه با باز کردن چشم‌ها و تقویت عقلانیت ممکن است.

در نهایت، جامعه‌ای که تفکر نقادانه را تقویت کند، نه دچار ساده‌لوحی می‌شود و نه به ورطه بدبینی می‌افتد. چنین جامعه‌ای می‌تواند هم امیدوار باشد و هم هوشیار؛ هم مطالبه‌گر باشد و هم منصف؛ و این همان جامعه‌ای است که رهبر انقلاب از آن به‌عنوان جامعه‌ای بصیر، آگاه و مقاوم یاد می‌کنند. باید مراقب بود با برچسب زدن و اتهامات بی اساس دلسوزان نقد کننده را به حاشیه نرانیم که اگر چنین شود بسادگی نقد برچیده و راه رشد و توسعه و حتی کمال انسانی یا مسدود خواهد شد یا ناهمواری ها این حرکت را به شدت کند خواهد کرد؟ اجازه دهیم و مخصوصا مسئولان اجازه دهند باب نقد منصفانه و راهگشا باز بماند این منفعت و برکات کثیری به دنبال خواهد داشت.