صدای ناشنوایان شنیده نمیشود
مشکلات معلولان کشور بر کسی پوشیده نیست.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، مشکلات معلولان کشور بر کسی پوشیده نیست. متأسفانه با وجود تعداد زیاد معلولان در کشور همچنان زیرساختهای لازم برای این قشر مظلوم اجتماع فراهم نشده است و این افراد به جز معلولیت با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند. ناشنوایان هم به عنوان عضوی از خانواده معلولان کشور از این قاعده مستثنی نیستند. هرچند ناشنوایی در مقابل سایر معلولیتها تنها نوعی محدودیت به شمار میآید، با این حال زندگی بدون شنیدن آنقدرها هم ساده نیست. به دلیل ظاهرینبودن معلولیت ناشنوایان این قشر کمتر از دیگر معلولان دیده شدهاند و از همین رو کمتر در جامعه به مشکلات آنها پرداخته شده است.
قانون مدنی کشور ایران در سال ۱۳۰۷ زبان ارتباطی ناشنوایان را به عنوان وسیلهای برای تفهیم و تفاهم به رسمیت شناخت و نخستین کسی که زبان اشاره را در ایران به وجود آورد، استاد جبار باغچهبان بود؛ با این حال حالا چند سالی است که آموزش استثنایی کشور زبان اشاره را به رسمیت نمیشناسد و بر لبخوانی تأکید میکند. هرچند لبخوانی هم از روشهای ارتباطی ناشنوایان در سراسر جهان است،
اما در هیچ کجای دنیا آموزش لبخوانی به عنوان تنها راه ارتباطی ناشنوایان پذیرفته نیست و همواره تأکید کارشناسان بر استفاده از همه روشهای ارتباطی برای ارتباط بهتر ناشنوایان و کمشنوایان با جامعه است؛ با این حال پافشاری سازمان آموزش و پرورش استثنایی بر استفادهنکردن ناشنوایان از زبان اشاره سبب شده است برخی ناشنوایان که در مدارس عادی مشغول تحصیل هستند، دوباره به مدارس باغچهبان برگردند.
هزینه میلیونی کاشت حلزون
تا پیش از گرانیهای اخیر هزینه سمعک دیجیتالی برای ناشنوایان حدود ۸۰۰ هزار تومان بود؛ اما حالا با گرانی دلار بسیاری از کمشنوایان نگران گرانشدن
بیحساب و کتاب سمعک هستند و تاکنون هم راهکاری برای گرانی احتمالی این وسیله کاربردی اندیشیده نشده است؛ همچنین هزینه عمل جراحی کاشت حلزون (که درباره برخی افراد ناشنوا از طریق تحریک عصب شنوایی حسی ـ عصبی سبب بهبود شنوایی فرد میشود)، نیز برای ناشنوایان و کمشنوایان حدود ۳۰ میلیون تومان بود. نکته اینجاست که تمام این هزینهها را نیز سازمان بهزیستی تقبل نکرده است و افراد کمشنوا و ناشنوا با توجه به سن و سالشان میتوانند از کمکهای دولت بهره ببرند؛ درواقع سازمان بهزیستی برای کاشت حلزون کودکان زیر چهار سال سه میلیون تومان میپردازد که سه میلیون تومان سهم خانواده است و ۲۴ میلیون تومان نیز از صندوق ذخیره ارزی به آنها کمک میشود؛ این در حالی است که ۲۴ میلیون تومان کمک صندوق ذخیره ارزی به افراد بزرگسال تعلق نمیگیرد و فقط میتوانند از سه میلیون تومان کمکهزینه سازمان بهزیستی استفاده کنند.
اشتغال
ناشنوایان نیز مانند دیگر معلولان کشور برای یافتن شغل با مشکل روبهرو هستند؛ اما نکته اینجاست که کیفیت کار این افراد مثالزدنی است؛
ناشنوایان چون صدای اطراف خود را نمیشنوند، حین کار تمرکز بیشتری دارند؛ بنابراین کیفیت کاری که آنها ارائه میکنند، از سطح بالایی برخوردار است؛ با این حال در شرایطی که افراد سالم هم این روزها با بحران بیکاری دست به گریبان هستند، ناشنوایان با وجود تواناییهای خاص شانس چندانی برای یافتن شغل ندارند.
امکانات شهری
یکی دیگر از مشکلات ناشنوایان، مناسبسازینشدن امکانات شهری با نیازهای این افراد است. برای نمونه این افراد هنگام استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی مانند مترو و اتوبوس به دردسر میافتند. بارها برای این افراد پیش آمده است که نتوانستهاند در ایستگاه مدنظرشان پیاده شوند؛
زیرا تمام اتوبوسها و بیشتر قطارهای مترو مجهز به تابلوهایی که نام ایستگاهها در آنها نوشته میشود،
نیستند. افزون بر این زمانی که راهبران قطارهای مترو به هر دلیلی اعلام میکنند در بعضی ایستگاهها توقف نخواهند داشت، ناشنوایان متوجه موضوع نمیشوند و به همین دلیل وقت بیشتری از آنها گرفته میشـود.
اگر پای درددل افراد ناشنوا بنشینید، خواهید فهمید بسیاری از این افراد هر روز برای انجام کارهای ساده و روزمره خود با مشکلات فراوانی دست به گریبان هستند؛ اما اراده قوی بسیاری از آنها باعث شده است از این مشکلات هراسی نداشته باشند و کم نیستند افراد ناشنوا یا کمشنوایی که به موفقیتهای بزرگی دست یافتهاند.