«صبحانه با زرافهها»کمدی موقعیت یا روایت فلسفه مرگ و زندگی
صبحانه با زرافهها، دوستی، سرخوشی، بخشش، مرگ و کوتاهی زندگی مفاهیمی است که به شکل تا حدودی فانتزی قرار است این بار با نگاهی متفاوت مخاطب را به چالش کشیده و پوچی زندگی و درهم تنیدگی زندگی و مرگ را به نمایش گذارد.
صبحانه با زرافهها دومین فیلم بلند سروش صحت، سفری عمیقاً تأمل برانگیز بوده که بین کمدی، درام، پوچی و بازتاب وقایع تلخ و شیرین زندگی مانده است و مخاطب را درگیر تخیلاتی میکند که بیانگر احساسات واقعی و لمس حقایق زندگی است.
ریتم فیلم بیشازحد کند است، بنابراین بیش از آن که شکلگیری و دنبال کردن رویدادها مهم باشند، اهمیتِ «لحظه»ها افزایش پیدا میکند.
این فضایی است که در غالب کارهای صحت و صفایی میتوان مشاهده کرد و درواقع میتوان گفت، فیلمنامه خیلی چفت و بست محکمی نداشت و این دورِ باطل اتفاقات میتوانست تا ابد برای کاراکترها ادامه پیدا کند، تا جایی که تبدیل به یک سریال صد قسمتی شود، اما اندازه مناسب بازی بنفشهخواه و هوتن شکیبا و ترکیب بیربط رادان و شکیبا به واقع طوری شیرین و جذاب از آب درآمده که مدیون توانمندی کارگردان در خلق موقعیت و طنز او در دیالوگ نویسی است.
دوستی، سرخوشی، بخشش، مرگ و کوتاهی زندگی مفاهیمی است که به شکل تا حدودی فانتزی قرار است این بار با نگاهی متفاوت مخاطب را به چالش کشیده و پوچی زندگی و درهم تنیدگی زندگی و مرگ را به نمایش گذارد.
این نوع نگاه در فیلم قبلی این کارگردان یعنی “جهان با من برقص” نیز قابل مشاهده است؛ دوستان جهانگیر به دلیل مرگ رفیق خود دور هم جمع میشوند تا لحظهها به واسطه این اتفاق رقم بخورد و صحت بتواند پوچی و در عین حال ارزشمندی زندگی و مرگ را به تصویر کشد؛ اینجاست که توانمندی کارگردان در خلق موقعیت هویدا شده و مخاطب بیش از آنکه به دنبال رویدادها باشد در معنایی عمیق از فضای موجود در فیلم غرق میشود.
درواقع اساس فیلم شکلگیری لحظهها است و اگرچه داستانی کلی دارد، اما این داستان بیشتر بر پایهی لحظاتی شکل میگیرد که در آن کاراکترها مشغولِ سروکلهزدن با یکدیگر هستند، اما نکتهی اصلی اینجاست که در چنین شرایطی، لحظهی بهنمایشدرآمده باید آنقدر مهم یا بدیع باشد که بتواند بهتنهایی بارِ فقدانِ رویداد را به دوش کشد، چراکه “قصه” اصلیترین عنصر در فیلم محسوب میشود و باید روایت خوبی وجود داشته باشد تا مخاطب با انگیزه چرایی مواجه شده و روی صندلی نگه داشته شود، این در حالی است که خط روایی در این اثر سینمایی بسیار کمرنگ بوده و موضوع اصلی که پرداختن به چیستی مرگ است بدون روایتی قوی و به هر بهانه در فیلم گنجانده شده است، اما نکته قابل توجه در تمام آثار سروش صحت این است که اکثر شوخیها و لحظات کمدی در آثار سینمای ایران بسیار عمومی بوده و معمولا در دیالوگها و یا اتفاقاتی خلاصه میشوند که در هر فیلم دیگری نیز میتوان از آنها استفاده کرد، اما بیشترین لحظات کمدی صبحانه با زرافهها اینگونه نیست و مختص موقعیتهایی است که صحت در آثار خود خلق میکند.
در کل میتوان گفت، فیلم صبحانه با زرافهها دارای مفهوم است؛ مفاهیمی چون توازن مرگ و زندگی، بخشش و رفاقت که طی یک زنجیره اتفاقات پیوسته در حال رخ دادن است تا بتواند این مفاهیم را در قالب یک قصه کمدی که به یک اتفاق تراژیک تبدیل میشود، روایت کند.