شیرین مثل «دیرین دیرین»
به گزارش پایگاه خبری ربیع، مجموعه انیمشینهای «دیرین دیرین» از سال ۹۴ در شبکههای اجتماعی فعالیتش را آغاز کرده است که در زمینه نقد اجتماعی با ساختار طنز، تاکنون توانستهاند مخاطبان زیادی را به خود جلب کنند. بدیهی است که هدف اصلی چنین آثاری باید جذب مخاطب بسیار باشد و با یک بررسی ساده در […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، مجموعه انیمشینهای «دیرین دیرین» از سال ۹۴ در شبکههای اجتماعی فعالیتش را آغاز کرده است که در زمینه نقد اجتماعی با ساختار طنز، تاکنون توانستهاند مخاطبان زیادی را به خود جلب کنند. بدیهی است که هدف اصلی چنین آثاری باید جذب مخاطب بسیار باشد و با یک بررسی ساده در شبکههای مجازی میتوان به بازدید چند صدهزار نفری از این آثار پی برد و این دلیل بر ادعای فوق است.
برای بررسی دلایل این موفقیت، نگاهی به محتوا و نوع طنز به کار رفته برای تهیه درین درین اشاره میکنیم.
علی درخشی، نویسنده و کارگردان این آثار تحصیلات آکادمیک مرتبط و آشنایی و تبحر کافی در طراحی و کاریکاتور دارد. نگاه یک کاریکاتوریست با سابقه درخشان از طنز یا اغراقی موجز، سرچشمه میگیرد و نکتهبینی خاص درخشی نیز نشان از تسلط و تمایل او در این زمینه دارد.
این آثار، طنزی گزنده با هدف فرهنگسازی در زمینههای مختلف را سرلوحه کار قرار داده است و بعضا براساس سفارش شرکتهایی تولید میشود که قصد تبلیغ آثار یا انتقال پیامهای خود را دارند.
موضوعات پرداخته شده بسیار متنوعاند، از فشارخون گرفته تا منع مصرف سیگار و اهمیت عبور از خط عابر پیاده، حتی عیددیدنی و ترویج کتابخوانی یا مضرات سوسیس و کالباس و نوشابه و…
بیتردید محمد ابوالحسنی، تهیهکننده این آثار راه سختی را پیش رو داشته است تا سفارشدهندگان را مجاب کند که یکی از راههای طرح و تبلیغ محصول استفاده از تبلیغ منفی یا ارائه پیام در به طنز کشیدن آن در انیمیشنهای کوتاه یک دقیقهای است، این دیدگاه در ایران خیلی مرسوم نبوده و نیست. از سوی دیگر مضامین طرح شده اشاره غیرمستقیمی به مفاهیمی دارد که قرار است به مخاطب منتقل شود و داستان از طریق شخصیتهای لاابالی و بیتوجه و گاهی خنگ و خودباور در عصری فرضی و در منطقهای ظاهرا بینام و نشان و فانتزی که البته نمادی از زمان حال و کشور ماست با عنوان بیسروسامانیان طرح میشود. این سرزمین هنوز هم میتواند قوانینی برای خود تعریف کند که بسیار خندهآور باشد؛ ولی در این آثار چندان به اهمیت سرزمینهای فانتزی توجه نشده و باز هم جای کار دارد.
بیان داستانها آنقدر ساده است که نه تنها مردم ساکن در ایران، بلکه حتی ایرانیانی را که چندین سال است در فضای ایران نبودهاند و با اصطلاحات و تکیه کلامهای روز آشنا نیستند نیز به خنده وامی دارد؛ اگرچه بنا به استاندارد نبودن انیمیشن کاملا کلامی نمیتواند در کشورهای دیگر و با ترجمه، موفقیتی کسب کند. این آثار کاملا بومی هستند.
در این آثار، مخاطب در لایههای درونی ذهنی خود با کاراکتر همذاتپنداری میکند؛ زیرا آن شخصیتها را در خیلی از موارد شبیه به خود میبیند و اگرچه نمیخواهد یا جرأت ندارد که صریحا این کاراکترها و ماجرای آنها را با خود قیاس کند؛ اما در واقع به ماجرا و شخصیتهایی میخندد که شبیه او و زندگی او هستند.
انسانها همیشه بر ترس درونی خود حساسیت نشان میدهند. ترس درونی و نهفته نوعی نگرانی است که برای همه ما وجود دارد؛ اما از ابراز آن خودداری میکنیم.
دیرین دیرین فرصتی به مخاطب میدهد که به جای اینکه نگران نقطه ضعف خود باشد به کسی بخندند که او نیست؛ ولی خودش خبر دارد که این نگرانی نامحسوس وی نیز هست. مخاطب از این بابت خوشحال است؛ اما حس اینکه خود او نیز میتواند جایگزین این شخصیتها شود، برایش همدلی با شخصیت مدنظر ایجاد میکند و به نوعی تخلیه روانی یا به قول ارسطو «پالایش عاطفی» در او ایجاد میشود.
به یک قسمت مثلا «تصمیم» دقت کنید، شخصیتی نادان و خوشخیال گمان میکند که چون تصمیمی گرفته، کار بسیار شاقی کرده است و به طرز اغراقآمیزی به خود میبالد. اطرافیان نیز او را بسیار بزرگ تصور میکنند و از اینکه تصمیمی گرفته هیجانزدهاند و غافلگیر میشوند! در انتها میشنویم که تصمیم مهم نیست، بلکه باید به آن عمل شود تا نتایج آن ملموس و ارزشمند باشد. در واقع این داستان زندگی خیلی از ماست که میدانیم این ضعف در ما هست؛ ولی سعی داریم که به روی خود نیاوریم!
شخصیتهای دیرین دیرین با وجود کم تعداد بودن، جالب و متنوع هستند. از هر شخصیت به درستی و از حداقل شخصیتها به بهترین شکل استفاده شده است.
از انسانهای اولیه تا شخصیتهای شکل گرفتهتری مثل وی که راهحلهایی به مردم ارائه میدهد و مردم بیچون و چرا اجرا میکنند. این اشاره هوشمندانه به تسلط تحکم بر ملت ما جای تفکر دارد!
کاراکترهای محدود و ثابت از نقاط قوت اثر به شمار میرود؛ اما در این میان نکتهای به چشم میخورد که کم بودن شخصیتهای مؤنث است، شاید این ضعف هم برآیند جامعه ما یا دیدگاه کارگردان به دلیل ارتباط کمتر با دنیای زنانه و شاید احتیاط تهیهکننده باشد. مثلا حتی در قسمت خواستگاری هم فقط صدای یک شخصیت خانم شنیده میشود و تصویری از او دیده
نمیشود.
این مسئله یادآوری میکند که تولیدکنندگان با وجود خلاقیت بسیار و گاهی عبور از خط قرمزهای موجود، سعی کردهاند که با احتیاطی که در این مورد میکنند، کمتر در خطر اعتراض برخی اشخاص حقیقی و حقوقی قرار گیرند؛ اگر این رویه خودخواسته بوده و ربطی به ممیزیهای اشاره شده نداشته باشد، بایستی عرض کنیم که این اثر بسیار مردانه است و از نقشپذیری شخصیتهای زن در آن کوتاهی شده است. متأسفانه این رویه در انیمیشن ایران گستردگی بسیاری پیدا کرده است و به همین دلیل عواطف و لطافت کمتری در این آثار جریان دارد.
انتخاب یک صداگذار برای همه شخصیتها درخور بررسی است که علاوه بر سرعت تولید و یکدستی کار نیازی به هماهنگی تیم دوبله را ایجاد نمیکند، البته نباید از استعداد خارقالعاده محمدرضا علیمردانی در این کار به راحتی گذشت.
فیلمنامهها با نگاهی موجز نوشته شده است؛ اما کاملا بر اساس فرم غالب آثار اپیزودیک طنز طراحی شده است، آغازی با معرفی یک مشکل و ارائه راهحل نه چندان جدی و در پایان یک غافلگیری.
در پایان بایستی اذعان کنیم، یک انیمیشن موفق بیش از آنکه متکی بر تکنیک و پرداخت دقیق به جزئیات باشد، در گرو تناسب آن با اثر و محتوای آن است.
هدف اصلی هر رسانه جذب مخاطب است و البته پس از انگیزش احساسی و سرگرم کردن مخاطب، بیتردید میتوان پیام مدنظر را نیز در لایههای بعدی اثر به وی منتقل نمود.
دیرین دیرین با زبانی ساده و عامفهم توانسته است، بیان مناسبی را انتخاب و ارتباط موفق و گسترده با مخاطبان برقرار کند.
امیر مسعود علمداری