شوکهای سیاسی و سفره مردم؛ راهی برای عبور از تلاطمها
زندگی روزمره مردم طی دهههای اخیر بارها تحت تأثیر رخدادهایی قرار گرفته که در نگاه اول سیاسی به نظر میرسند، اما در عمل بیشترین اثر را بر معیشت خانوادهها گذاشتهاند.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، زندگی روزمره مردم طی دهههای اخیر بارها تحت تأثیر رخدادهایی قرار گرفته که در نگاه اول سیاسی به نظر میرسند، اما در عمل بیشترین اثر را بر معیشت خانوادهها گذاشتهاند. از تحریمهای خارجی گرفته تا نوسانات شدید ارز، از تغییر دولتها تا مذاکرات بینالمللی؛ همه و همه مانند موجی سهمگین مستقیماً سفره مردم را نشانه رفتهاند. کافی است نگاهی به بازار نان، گوشت، مسکن یا حتی قبضهای آب و برق بیندازیم تا ردپای شوکهای سیاسی را در زندگی روزانه مردم و در دوره های مختلف ببینیم. پرسش اصلی این است: چرا سیاست و معیشت اینچنین درهمتنیدهاند؟ و مهمتر از آن، راه برونرفت از این چرخه چیست؟ اما شوک سیاسی چیست؟
شوک سیاسی یعنی رخدادی ناگهانی که نظم معمول جامعه را بر هم میزند و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی دارد. در ایران این شوکها اغلب در قالب تحریمهای خارجی، تنشهای دیپلماتیک، نوسانات نرخ ارز، تغییر قوانین کلان اقتصادی یا حتی اختلافات جناحی داخلی نمایان شدهاند. هر بار که چنین شوکی رخ میدهد، نخستین واکنش آن در بازارها و قیمت کالاهای اساسی دیده میشود؛ از مرغ و لبنیات گرفته تا مسکن و خودرو.
به محض بروز یک بحران سیاسی، بازار ارز ملتهب میشود. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که تنها یک خبر سیاسی میتواند نرخ دلار را جابهجا کند و پشت سر آن، موج گرانی به همه بخشها برسد. برای یک کارمند یا کارگر که با حقوق ثابت زندگی میکند، این نوسانها به معنای کاهش محسوس قدرت خرید و کوچکتر شدن سفره خانواده است.
تحریمها یا محدودیتهای تجاری سبب کمبود
رخی کالاها میشود. این موضوع هم هزینه زندگی را بالا میبرد و هم اضطراب اجتماعی ایجاد میکند. بهویژه در شهرهای بزرگ که بخش مهمی از مردم مصرفکنندهاند، این کمبودها بیشتر حس میشود.
شوکهای سیاسی، سرمایهگذاران داخلی و خارجی را محتاط میکند. بسیاری از کارگاهها و صنایع کوچک کشور در سالهای اخیر با کاهش تقاضا یا افزایش هزینهها روبهرو شده و ناچار به تعدیل نیرو شدهاند. این چرخه بیکاری، فشار مضاعفی بر خانوادهها وارد میکند.اما تأثیر شوکهای سیاسی تنها در جیب مردم خلاصه نمیشود.افزایش بیثباتی اقتصادی، ناامنی روانی به همراه میآورد. خانوادهها به آینده فرزندان خود نگران میشوند.
وقتی مردم احساس کنند سیاستمداران راهحل پایدار ندارند، اعتمادشان به وعدهها کمتر میشود.بسیاری از خانوادهها ناچار به حذف برخی نیازهای فرهنگی و رفاهی شدهاند و تنها به تأمین خوراک و مسکن میاندیشنده البته نمی توانند بخوبی زندگی را ادره کنند و به قول قدیمی ها هشتشان گروه نشان است این تغییر سبک زندگی بر نشاط اجتماعی نیز اثر گذاشته و می گذارد.
برای کاهش اثر شوکهای سیاسی باید تنوع منابع درآمدی کشور افزایش یابد. اصفهان با ظرفیت صنایع فولاد، گردشگری و کشاورزی میتواند نمونهای از اقتصاد چندجانبه باشد. حمایت از این بخشها وابستگی به درآمد نفتی را کم میکند.
یارانههای نقدی و کالابرگ الکترونیک اگر درست هدفگذاری شوند، میتوانند فشار تورم را بر طبقات پایین کاهش دهند هر چند مسکنی بیش نیستند و فکر اساسی نیست؟.
تجربه نشان داده که کاهش تنشهای خارجی بلافاصله در بازار ارز و کالا بازتاب پیدا میکند. که البته گران شده ها هرکز ارزان نشده و نخواهد شد اما شاید ثباتی نسلی ایجاد کند! گشایشهای دیپلماتیک، حتی اگر محدود باشند، تاحدی امید اجتماعی میآفرینند.شفافیت در سیاستگذاری و اطلاعرسانی صادقانه به مردم، سرمایه اجتماعی را حفظ میکند. مردم ایران بارها نشان دادهاند که در شرایط سخت حاضر به همراهیاند، به شرط آنکه واقعیتها را بیپرده بشنوند.
شوکهای سیاسی در ایران واقعیتی انکارناپذیرند و تأثیر آنها بر معیشت مردم بیش از هر حوزه دیگری محسوس است. اما این بدان معنا نیست که مردم محکوم به تحمل همیشگی این فشارها باشند. مدیریت درست اقتصادی، حمایت هدفمند، کاهش تنشهای خارجی و شفافیت در تصمیمگیریها میتواند بخشی از بار مشکلات را سبک کند. جامعه ایران در طول تاریخ ثابت کرده است که در برابر بحرانها مقاوم است. امروز نیز با تکیه بر همین تجربه و با همبستگی اجتماعی میتوان از تلاطمها عبور کرد و آیندهای پایدارتر برای معیشت مردم رقم زد.
مظفر حاجیان