شایستگی برای احترام
به گزارش پایگاه خبری ربیع، دامون رشیدزاده/رستوران وی آی پی با ورودی نیم میلیون تومانی مخصوص افراد لاکچری، بستی با روکش طلا برای افراد خاص، آپارتمان لاکچری با محیطی صمیمی تنها برای پزشکان محترم، تو اروپا وی آی پی با پرواز فرست کلاس و… اینها بخشی از تبلیغاتی است که این روزها در هر گوشه […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، دامون رشیدزاده/رستوران وی آی پی با ورودی نیم میلیون تومانی مخصوص افراد لاکچری، بستی با روکش طلا برای افراد خاص، آپارتمان لاکچری با محیطی صمیمی تنها برای پزشکان محترم، تو اروپا وی آی پی با پرواز فرست کلاس و…
اینها بخشی از تبلیغاتی است که این روزها در هر گوشه و کناری دیده میشود. اگر در دهه ۶۰ زندگی مستضعف بودن یک امتیاز محسوب میشد و افراد به زندگی ساده و بی آلایش خود میبالیدند این روزها زندگی لاکچری تبدیل به واقعیت تلخ جامعه ما شده است.
ثروتمند بودن در اصل پدیده بدی نیست و ثروتمندان فراوانی وجود دارند که با زحمت، خلاقیت و پشتکار خود توانستهاند هر آنچه را در زندگی میخواهند به دست بیاورند. زندگی این افراد معمولاً خود داستان جذاب و آموزنده ایست برای دیگر آدمها. نمونههای فراوانی وجود دارند که همه ما با نام آنها آشنا هستیم، افرادی مانند بیل گیتس مالک ماکروسافت و یا جف بیزوس مالک آمازون و حتی ورزشکارانی مانند مسی و رونالدو همگی در علیرغم ثروتمند بودن در یک اصل اشتراک دارند و آنهم تلاش و مشقت فراوان برای رسیدن به آرزوهایشان بوده و ثروت بخش کوچکی از آرزوهای بزرگ این افراد است. همه این افراد همه این افراد فارغ از ثروت و شهرت بسار قابل احترام مردم هستند و هیچکس از آنها بابت آنچه که به دست آوردهاند انتقاد نمیکند زیرا همه میدانند راهی که این افراد برای کسب ثروت خود پیمودهاند راهی شرافتمندانه بوده است. این راه شرافتمندانه بر خلاف دیگر راههای ثروتمند شدن برای تمامی انسانها باز است و همه میتوانند قدم در این راه سخت بگذارند و اگر به اندازه کافی تلاش و پشتکار و استعداد داشته باشند به موفقیت هم خواهند رسید. در مقابل این افراد اما هستند نو کیسههایی که ثروتشان را از راههای غیر شرافتمندانه به دست آوردهاند این افراد اگر چه در ظاهر مشابه ثروتمندان موفق هستند اما آنچه را که هیچگاه نمیتوانند به دست بیاورند احترام است.
اگر به کشور خودمان برگردیم به وضوح این موضوع قابل مشاهده است. افراد موفقی همچون علی دایی، علی کریمی مهدی مهدوی کیا، شهاب حسینی و … هم از ثروت و شهرت برخوردارند و هم احترام مردم. آنها برای به دست آوردن تمامی این فاکتورها یعنی ثروت، شهرت و احترام سالها زحمت کشیدهاند. در واقع باید گفت با قضاوتی منصفانه این افراد لایق آنچه که به دست آوردهاند هستند و هیچگاه هم سعی در به رخ کشیدن آنچه به دست آوردهاند ندارند. اگر این افراد را از دایره ثروتمندان کنار بگذاریم با پدیده نو کیسهها روبرو خواهیم شد. آنگونه که در ابتدای گزارش هم گفتیم بر خلاف دهه ۶۰ اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه نود فصل ظهور نوکیسهها در جامعه ایران بوده است. نوکیسهها که از آنها تحت عنوان بچه پولدارها یا آقازادهها هم یاد میشود به طور قطع یکی از معضلات بزرگ جامعه ما در سالهای اخیر بوده است. متاسفانه نا به سامانیها اقتصادی باعث شد افراد سودجو به ثروتهای بادآورده و کلانی دست پیدا کنند که نه برای آن زحمت کشیده بودند و نه لیاقت آن را داشتند. این افراد بر خلاف ثروتمندان با اصالت به هر راهی دست میزنند تا به شهرت و احترام برسند. به مدد فضای مجاز بسیاری از اینها توانستند شهرتی هر چند مجازی را کسب کنند اما احترام داستان دیگری دارد. اینکه شما در کشوری که پایه حقوق زیر یک میلیون تومان است ماشینی ۸۰۰ میلیون تومانی را به عنوان کادو تولد دریافت کنید شاید برایتان شهرت به دنبال داشته باشد اما قطعاً به دلیل اینکه پدر شما از راههای غیر شرافتمندانه داراییاش را به دست آورده برایتان احترامی به دنبال نخواهد داشت. هر چند در جامعه ما فعلاً اصل بر ظاهر است تا باطن اما بازهم احترام ظاهری هیچگاه قابل مقایسه با احترام و علاقه قلبی نیست. به همین دلیل هم هست که یکی علی دایی میشود و یکی دختر پولدار خودنما.