تولیدی » سجاد کمالی » سیاست خارجی » سیاسی » گزارش-مصاحبه
کد خبر : 554898
سه شنبه - 13 آذر 1397 - 09:21

سیاست مسکو در قبال اوکراین بی‌سابقه نیست

چند روزی است اختلافات بین روسیه و اوکراین تشدید شده و این خبر در صدر اخبار بین‌الملل بنگاه‌های خبررسانی قرار گرفته است.

سیاست مسکو در قبال اوکراین بی‌سابقه نیست

به گزارش پایگاه خبری ربیع، چند روزی است اختلافات بین روسیه و اوکراین تشدید شده و این خبر در صدر اخبار بین‌الملل بنگاه‌های خبررسانی قرار گرفته است.
۰۴ آذرماه در دریای سیاه بین شناورهای روسی و اوکراینی تیراندازی اتفاق افتاد و بحرانی جدید شروع شد. این دو کشور تا ۲۶ سال پیش، عضو اتحاد جماهیر شوروی و پس از فروپاشی آن، از مؤسسان اتحادیه کشورهای مستقل هم‌سود (CIS) بودند. با آغاز سومین دوره ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین در روسیه، چندین بار تنش بین دو کشور ایجاد شده است که مهم‌ترین آن بر سر شبه‌جزیره کریمه در مارس۲۰۱۴ بود. برای تحلیل این اختلافات، دکتر شیوا علیزاده، کارشناس مسائل اوراسیای مرکزی، پذیرای پرسش‌های کیمیای وطن بود.
ریشه اختلافات روسیه و اوکراین در چیست؟
با وجود نقش‌آفرینی عوامل متعدد سیاسی و اقتصادی در اختلافات روسیه و اوکراین، ریشه تنش‌های دو کشور را باید در گذشته تاریخی مشترک آن‌ها و هویت دولت روس جست‌وجو کرد. برای روسیه حفظ نفوذ در اوکراین چیزی بیش از یک اولویت سیاست خارجی بوده است؛ زیرا اوکراین بخشی از هویت روسیه تلقی می‌شود. اوکراین جایگاه ارزشمندترین نمادهای هویت ملی روس، محل تولد ملت روس و گهواره کلیسای ارتدوکس روس است. پوتین دولت روسی کی‌یف را پایه و اساس دولت بزرگ روسیه در قرن‌های بعدی می‌داند که روس‌ها و اوکراینی‌ها به عنوان وارثان و بازماندگان آن دارای سنن، ذهنیت، تاریخ و فرهنگ مشترک هستند. سیاست مسکو در قبال اوکراین، آن‌گونه که امروز و در سال‌های اخیر شاهدش هستیم، بی‌سابقه نیست و تداوم همان ایستار سال‌های نخست پس از فروپاشی اتحاد شوروی در آن متبلور است.
فدراسیون روسیه براساس تفاهم‌نامه بوداپست در سال ۱۹۹۴ در ازای خلع سلاح هسته‌ای اوکراین، حاضر شد استقلال و تمامیت ارضی این کشور را تضمین کند؛ درواقع جدایی اوکراین و روسیه در پی فروپاشی اتحاد شوروی برای بیشتر نیروهای سیاسی در این کشور پذیرفتنی و خوشایند نبوده است؛ حتی منتقدان پوتین مثل ناوالنی، خودورکفسکی و بیتُف، درباره اوکراین موضعی مشابه دولت روسیه دارند. آن‌ها پس از الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ در نامه‌ای که وب‌سایت وزارت فرهنگ روسیه منتشر کرد، از این اقدام جسورانه حمایت کردند.
آینده این اختلافات چگونه است و درنهایت چه کسی ممکن است پیروز شود؟
به نظر می‌رسد این بحران، یکی دیگر از بحران‌های مزمن در فضای پساشوروی باشد که به‌زودی نمی‌توان منتظر حل‌وفصل نهایی آن بود.
حوادث رخ‌داده از سال ۲۰۱۴ تاکنون پیامدهایی منفی برای هر دو کشور داشته است؛ اما می‌توان گفت تأثیر آن بر اوکراین حداقل در کوتاه‌مدت و میان‌مدت مخرب‌تر بوده است. هرچند ممکن است اوکراین هرگز به حوزه نفوذ روسیه بازنگردد، اما این کشور بی‌ثبات با تمامیت ارضی آسیب‌دیده، کاندیدای مناسبی برای عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو نیست و درواقع تحقق رؤیای اروپایی‌شدن این کشور برای مدتی نامعلوم به تعویق افتاده است.
از سوی دیگر واگرایی اوکراین از روسیه، دورنمای پروژه همگرایی اوراسیایی را تا اندازه‌ای با ابهام مواجه کرده و کارکرد اقتصادی اتحادیه اوراسیایی را به چالش کشیده است.
آیا آمریکا و ترامپ در تشدید این اختلافات نقش دارند؟
شدت این اختلافات از میزان اهمیت اوکراین برای روسیه ناشی می‌شود و سیاست‌های آمریکا تأثیر تعیین‌کننده‌ای بر آن ندارد. چنانکه در طول چند سال اخیر ملاحظه کرده‌ایم روسیه با وجود رویارویی با تحریم‌های آمریکا، سیاست خود را در قبال اوکراین تغییر نداده است. درواقع حوادث اوکراین و پیش از آن گرجستان، نشان می‌دهد عبور از خط قرمزهای روسیه در منطقه خارج نزدیک بی‌پاسخ نمی‌ماند.
از سوی دیگر، شاهدیم ایالات متحده و اتحادیه اروپا تمایلی به درگیرشدن در مسئله اوکراین به شکل حمایت جدی از اوکراین یا رویارویی شدید با روسیه نداشته‌اند.
بحران اوکراین و جدایی کریمه پیامدهای مهمی برای همه جمهوری‌های پیشین شوروی داشته است. این کشورها در پی حوادث اوکراین متوجه شدند در صورت درگیرشدن آن‌ها با روسیه هیچ یک از قدرت‌های اروپایی حاضر به رویارویی نظامی با روسیه به منظور دفاع از همسایگان شرقی خود نیستند.
این اختلاف چه تأثیری بر رابطه ایران با روسیه و اوکراین دارد؟
این اختلاف تأثیر مستقیمی بر روابط ایران با این دو کشور ندارد. جمهوری اسلامی ایران به طور اصولی طرفدار حفظ تمامیت ارضی کشورهاست و در مواردی نظیر استقلال اوستیا و آبخازیا یا الحاق کریمه، از طرف روس جانبداری نکرده است. جمهوری اسلامی ایران همکاری‌های مهمی با روسیه و اوکراین دارد و به این همکاری‌ها ادامه می‌دهد.
آنچه اهمیت دارد رصد فرصت‌های افزایش همکاری اقتصادی با هر دوی این کشورهاست که به دلیل حوادث سال‌های اخیر با مشکلاتی مثل تحریم و بسته‌شدن بازارهای شرکای تجاری پیشین به روی کالاهایشان مواجه شده‌اند. ایران می‌تواند در چنین شرایطی با توجه به قابلیت‌های اقتصادی و موقعیت گذرگاهی خود روابط تجاری و اقتصادی را با اوکراین و روسیه گسترش دهد.