سکه طلا در اقتصاد مقاومتی؛ بایدها و نبایدها
« سکه طلا در اقتصاد مقاومتی؛ بایدها و نبایدها » عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم بهروز پورسینا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع،جایگاه ضرب سکه طلا در ایران قبل و پس از انقلاب، یک تفاوت عمده با سایر کشورها دارد. در سایر کشورها، ضرب سکه طلا مثل سکه طلای پاندای طلایی در چین، سکه طلای فیلارمونیک در اتریش، سکه عقاب طلایی در آمریکا و نظایر آن، عمدتا جایگاه سمبلیک دارد و برای سرمایهگذاری به کار نمیرود چرا که شمش طلا، کالای با دوام ارزشمند برای سرمایهگذاری در اقتصاد سایر کشورها تعریف شده است که عملا، بخش محدودی از صاحبان درآمدهای بالا و بانکها به این بازار ورود میکنند و نه آحاد جامعه. سکه بهار آزادی در ایران به عنوان هدیه، مهریه ازدواج، عیدی کارمندان دولت و نیز برای سرمایهگذاری و پسانداز مورد استفاده قرار میگیرد که در شرایط متلاطم در اقتصاد، دارای نقش آفرینی قابل توجه دیگری نیز میشود.
روز گذشته، پس از عرضه معادل ۶۰ تن طلا در قالب سکههای طلا توسط بانک مرکزی در دوره بهار ۱۳۹۷ قیمت سکه تمام بهار آزادی با محاسبه قیمت هر دلار ۹۴۰۰ تومان و قیمتهای جهانی هر اونس طلا در بازارهای بینالمللی، حدود ۶۵۰ هزار تومان حباب داشت که این یعنی، تبدیل قیمتهای جهانی طلا در قالب سکه بهار آزادی، با دلار موهومی به قیمت حدود ۱۱۳۰۰ تومان، صورت گرفته است! به واقع چه اتفاقی دارد در اقتصاد فعلی ما میافتد؟! برای پاسخ به این سوال، کلیه خوانندگان فرهیخته یادداشت حاضر بخصوص برخی افرادی که حتی با داشتن دکتری اقتصاد، تحلیلهای ناقص، خطا و تا حدودی انحرافی را از دلایل نوسان و افزایش قیمتهای سکه طلا در بازار و اقتصاد امروز ایران در سیمای جمهوری اسلامی ایران ارایه کردند (که از انتشار گسترده آن در فضای سایبری، پشتیبانی گسترده ای هم شد)، دعوت میشود که خوب و دقیق، این نوشتار را مطالعه کنند.
سکههای ربع و نیم و علیالخصوص تمام بهار آزادی، در دوره سیاست کنترل دستوری قیمتهای ارز، نقش یک کالای جایگزین تقریبا کاملی را برای ارز در بازار ایران ایفا میکند. در دورههای سیاست دیگر ارزی نیز، سکه و طلا در ایران، نقش جایگزین ارز را دارد ولی شدت میزان جایگزینی آن با ارز، کمتر است. با شروع دور جدید افزایش قیمتهای ارز از ابتدای سال ۲۰۱۸ شاهد افزایش متناوب قیمتهای طلا و سکه در کشور بودیم. با اینحال و پس از سیاست ممنوعیت خرید و فروش ارز در صرافیها و اعمال قیمتگذاریهای دستوری ارز از ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ تاکنون، به شرحی که در ۴ یادداشت مسلسل در چهارشنبههای گذشته در همین ستون به قلم نگارنده ارایه شد، آزاد بودن معاملات سکه در بازار، رونق بی سابقهای پیدا کرد چرا که این کالا با هجوم افزایش تقاضا از سوی برخی بنگاههای اقتصادی و بخصوص گروههای مختلف مردم با دو هدف حفظ ارزش پول و جایگزینی برای ارز کاغذی مواجه شد.
نکته اساسی: توطئه کشورهای دشمن در اواخر سال ۱۳۹۶ برای خروج مقادیر معتنابه ارز که توضیح آن قبلا توسط نگارنده ارایه شده است، بازار را از جریان عادی کاملا خارج کرد تا بیشترین اثرپذیری منفی از این توطئه، بر پیکر اقتصاد و بازار پس از اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام وارد شود. در تکمیل این فرآیند شوم، طرح قاچاق ارز به داخل کشور در بهار ۱۳۹۷ برای خرید سکههای طلا و خروج قاچاق آن از مرزهای کشور، به بازار ملتهب طلا و سکه، ضربات کاری تاکنون وارد کرده است.
قلم این کمترین برای تبیین اقتصاد مقاومتی پس از اعلام اهداف آرمانی در اقتصاد مقاومتی این بود که در اقتصاد مقاومتی، باید به مقاوم سازی اقتصاد پرداخت. بالطبع، در حساس ترین شرایط نوسانات اقتصادی کشور از ابتدای سال ۲۰۱۸ مقاوم سازی اقتصاد ضرورت بی حد و حصری پیدا کرده است. کشوری که در کمربند زلزله مانند ژاپن قرار دارد، بیش از سایر کشورها به مقاوم سازی سازهها و ساختمانها مبادرت میکند. دوره ریاست جمهوری ترامپ، ضرورت مقاوم سازی اقتصاد را از هر زمان دیگری بیشتر کرده است. ستون اصلی در مقاوم سازی اقتصاد در کنار سایر ستونها مانند کاهش نرخ بیکاری، افزایش تولید داخلی، تقویت کارایی و…، همانا حفظ قدرت و ارزش ریال به عنوان پول ملی است که این مهم، حکم نخ تسبیح برای سلامت اقتصاد را دارد. آیا با پاره شدن نخ، تسبیحی باقی میماند؟! پس تا دیرتر از این نشده است باید راه علاج واقعی را پیدا کرد.
اصلی ترین نسخه برای مقاومسازی اقتصاد
با تکیه بر راهکارهای این قلم در ۵ یادداشت گذشته تا یادداشت حاضر، تنها راه درمان اساسی برای معضل بزرگ فعلی اقتصاد کشور، افزایش قدرت دولت در مدیریت نوسانات قیمت ارز در بازارهای رسمی و غیر رسمی است. دولت میبایست با ارایه سریع اصلاحیه بودجه و تصویب سریع انقلابی آن در مجلس شورای اسلامی، در اختصاص ارز پایه نفتی به بخشهای تعریف شده در لایحه بودجه اصلاحات لازم را به عمل آورد و بخشی از ارز پایه نفتی را برای کمک به معاملات ارز در سیستم نیما به کار گیرد که در کنار ۵۰ میلیارد دلار درآمدهای ارزی ناشی از محصولات پتروشیمی و فلزات، میعانات گازی همچنین سایر درآمدهای ارزی پایه غیر نفتی کلیه معاملات ارزی در این سامانه به صورت قیمتهای آزاد غیر دستوری برای ثبت سفارش کلیه کالاهای وارداتی مجاز، قیمتهای ارز را واقعی کند؛ بی تردید در چنین شرایطی، قیمت ارز شفاف شده، از آثار بسیار مخرب، گسترده و غیر قابل جبران بیشتر بازارهای غیر رسمی ارز که نام آنرا میتوان بازارهای سایبری ارزی نیز گذاشت جلوگیری کرد. در کنار این کار، انگیزههای تقاضا و خرید ارز برای ورود کالاهای قاچاق به داخل کشور را با تعدیل لیست ممنوعیت ۱۳۰۰ قلم کالاهای ممنوع اعلام شده از سوی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی و هوشمندسازی تعرفههای گمرکی، سیاست تقویت حفظ ارزش پول ملی را تضمین کرد. با این سیاست، قیمتهای سکه و طلا که همواره از قیمتهای بازارهای غیر رسمی ارز تبعیت میکند، کاهش چشمگیری پیدا خواهد کرد و از بحران فعلی در تعریف اخلالگران ارز و سکه و کشف فساد و پیگیریهای بسیار پر هزینه آن در عمل، بسیار کاسته خواهد شد.
گفتنی در این ارتباط هنوز بسیار است که به شرط توفیق الهی، در آیندهای نزدیک ارائه خواهد شد.