سرمقاله وقایع اتفاقیه/ چندقطبیشدن و تبعات آن
به گزارش پایگاه خبری ربیع، آقای سیدابراهیم رییسی اخیرا گفته که عدهای بهدنبال چندقطبیسازی جامعه هستند. از نگاه من دوقطبی یا چندقطبیشدن بهطور حتم آسیبهای متعددی را میتواند در پی داشته بود. درباره رخدادهای چندوقت اخیر که حاصل ناکارآمدی ارگانهای مختلف است، شاهد پدیدهای بودیم که نشان داد کشور ما از دوقطبیبودن خارج شده و […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، آقای سیدابراهیم رییسی اخیرا گفته که عدهای بهدنبال چندقطبیسازی جامعه هستند. از نگاه من دوقطبی یا چندقطبیشدن بهطور حتم آسیبهای متعددی را میتواند در پی داشته بود. درباره رخدادهای چندوقت اخیر که حاصل ناکارآمدی ارگانهای مختلف است، شاهد پدیدهای بودیم که نشان داد کشور ما از دوقطبیبودن خارج شده و بهسرعت به سمت چندقطبیشدن میرود بهطوریکه طرفداران نظام یک قطب، حامیان برونرفت از حالت فعلی یک قطب دیگر و منتقدان ساختار سیاسی هم بهعنوان یک قطب مشخصی شناخته میشوند که در شرایط فعلی میتوان این چندگانگی را بهطور ملموس مشاهده کرد. همچنین در بین فعالان جامعه مدنی هم فضا بهگونهای درآمده که شاهد سلیقههای متعددی بین آنها هستیم. بههرصورت جامعه حتما جامعهای چندقطبی است که البته این حالت در عرصه سیاسی بیشتر به چشم میآید؛ البته در مباحث اجتماعی چندقطبیبودن ملموس نیست اما برای بهترشدن شرایط قطعا باید این موضوع جدی گرفته شود. همچنین لازم به ذکر است که اگر قرار باشد چندقطبیبودن در زمینههای کارآمدی یا ناکارآمدی و اعتماد یا بیاعتمادی باشد، نگرانیهای بیشتری را بهطور طبیعی موجب میشود. دقیقا بههمیندلیل باید عوامل یا دلایلش را جدی بگیریم. از نگاه من دلیل اصلی این چندقطبیشدن این است که دهههای اخیر برخی گروهها تلاش داشتهاند تا جای ممکن از نقش مردم در اداره امور بکاهند؛ این امر سبب شد بخشی از ملت نسبت به وضعیت موجود و آینده کشور تا حدودی ناامید شوند. امروزه بسیاری از جامعهشناسان و کنشگران سیاسی درباره تبعات منفی این حالت هشدارهای لازم را دادهاند و بارها اعلام کردهاند که «بیاعتمادی و احساس غریبگی عموم» مانعی جدی برای پیشبرد اهداف خواهد بود و باید سازوکاری تعیین شود تا این ذهنیت در لایههای عمومی روزبهروز کمرنگتر شود که برای تحقق این امر واجب، مهم است در گام اول، ارادهای جدی در کل مسئولان بهوجود بیاید تا تفاهم و گفتوگو و همچنین رسیدن همصدایی و آشتی به هدفی محقق تبدیل شود تا از این پس کمتر شاهد اقدامات ساختارشکنانه باشیم. اگر ایران درشرایطیکه از جانب نظام بینالملل تحت فشارهای متعدی است، تهدیدهای داخلی هم بر مشکلاتش اضافه شود قطعا برونرفت از بحران و رسیدن به آرامش بیش ازپیش دشوار خواهد شد.