سرمقاله جمهوری اسلامی/ باز هم اشتباه در محاسبه صهیونیستها
جمهوری اسلامی/ « باز هم اشتباه در محاسبه صهیونیستها » عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، بسمالله الرحمن الرحیم
خشم و خروش جوانان دلیر فلسطینی عرصه را بر اشغالگران صهیونیست و حامیان آنها تنگ کرده است. اشغالگران با توسل به جنایت و شرارت امیدوارند بتوانند اراده پولادین مردم مظلوم ولی مصمم فلسطین را درهم بشکنند اما هرچه بیشتر تلاش میکنند، کمتر نتیجه میگیرند.
تاکنون رقم شهدای دور اخیر جنایات رژیم صهیونیستی به حدود ۴۰ نفر و مجروحین به بیش از ۲ هزار نفر رسیده است. اشغالگران امیدوار بودند در پرتو جوسازیهای رسانههای استکباری پیرامون استفاده از سلاحهای شیمیائی تروریستها در دوما که آنرا به حساب دولت دمشق گذاشته اند، مسائل فلسطین حداقل برای یک دوره گذار، از نظرها محو شود و اشغالگران فرصتهای کافی برای سرکوب فلسطینیها در اختیار داشته باشند. اگرچه برای چند روزی مسائل فلسطین تحت الشعاع تبلیغات غرب قرار گرفت ولی خون به ناحق ریخته فلسطینیها تاثیرات شگرف خود را همچنان برجا میگذارد و شرارتهای مداوم صهیونیستها را برملا میکند.
در واقع صهیونیستها امیدوار بودند با سیاست مشت آهنین، بتوانند بن بست موجود را به نفع خود بشکنند ولی مدتهاست که حتی متوسل شدن به واژهها و ابزارهای آهنین از جمله مشت آهنین، گنبد آهنین و نه تنها گرهی از مشکلات فزاینده اشغالگران را نمیگشاید، بلکه بر مصائب آنها میافزاید. این اسرائیل بود که با اعمال فشار بر عربستان، جرقه حملات موشکی اخیر مثلث شوم آمریکا – انگلیس و فرانسه را زد. نخست با حملات هوائی به فرودگاهها و پایگاههای ارتش سوریه و سپس با تحریک بن سلمان برای تقبل هزینههای شرارت آن مثلث شوم در سوریه، اسرائیل مایل بود بر بحران ناشی از درماندگی در برابر فشار فزاینده جوانان دلیر فلسطینی، فائق آید ولی این ترفند هم چندان کارساز نبود.
این برای محور شرارت غربی – عبری – عربی، درس بزرگی محسوب میشود که بیش از حد بر روی توان و ظرفیت سلمان و فرزندش حساب کرده بودند ولی عملاً با درماندگی و ناکامی فزایندهای روبرو شدهاند. قطعاً برای حامیان بن سلمان، بسیار تلخ و ناگوار است که با کمال تعجب دریابند که قدرت نوجوان بیتجربه، بیش از این نیست و تمامی آنچه میتواند صورت دهد، همین است. حتی ریخت و پاشهای بن سلمان در واشنگتن و پاریس هم کارساز نبود و بیش از یک حمله کور موشکی با هزینههای میلیاردی از جیب گشاد عربستان، را در پی نداشت. اما آنچه باقی میماند، به جزسرشکستگی برای آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و بیش از همه برای عربستان و آل سعود، ارمغان دیگری محسوب نمیشود.
امانوئل مکرون که فرصت طلبانه میلیاردها دلار از نوجوان بیتجربه سعودی اخاذی کرد، اکنون در زیر فشار معترضین به دریوزگی افتاده و حرفی برای گفتن ندارد که چرا با طناب آمریکای ترامپ و صهیونیستها به درون چاه رفته و خود را در بحرانهای بیمنتهای خاورمیانه درگیر ساخته است؟ نخستوزیر انگلیس هم که در بحران برگزیت دست و پا میزند در زیر فشار مخالفان و رقبا کمر خم کرده که چرا از مجلس مجوز حمله نظامی به سوریه را دریافت نکرده است. در واقع همه چیز به انتظارات محور شرارت غربی – عبری – عربی در مورد کارساز بودن حمایتهای آشکار و نهان از تروریستها و تاثیر جوسازیها به توقف عملیات ضدتروریستی ارتش سوریه و محور مقاومت در غوطه شرقی و حومه دمشق باز میگردد. شواهد نشان میدهند که آنها هرگز انتظار نداشتهاند تروریستها با چنین سرعت و شتابی، به پایان خط برسند و قادر به ادامه عملیات تروریستی در حومه دمشق و حتی در اعماق زمین و دقیقاً در زیر کوچه و خیابانهای دمشق نباشند.
اگر این آرزوها و انتظارات محور شرارت غربی – عبری – عربی در صحنه عملیات محقق میشد، امروز دیگر از دمشق، دولت سوریه و استقلال این کشور چیزی باقی نمانده بود. طبعاً شکست سنگین آنها در چنان صحنههای تکان دهنده و عظیمی بسیار دردناک و غیرمنتظره بوده که چنین واکنشهای خشم آلود و مملو از کینه انباشته را به همراه داشته است.
ایکاش محور شرارت غربی – عبری – عربی و بیش از همه اشغالگران صهیونیست از این حوادث پرشتاب، درسهای لازم را بیاموزند و دریابند که عملاً با آتش بازی میکنند. شاید ارزیابی غرب و صهیونیست ها درباره توان و ظرفیت ارتش سوریه تا حدودی درست بوده ولی آنها هرگز توان محاسبه و ارزیابی قدرت روزافزون مقاومت در منطقه را ندارند.
آمریکا برای مقابله با تروریستها در عراق، یک برنامه ۳۰ ساله پیشنهاد کرده بود ملی مقاومت اسلامی توانست بساط ننگین تروریست ها در عراق را با شتابی مثال زدنی جمع کند و آنها را به کلی جارو کند. حامیان تروریسم با جنجال درباره مسائل حلب، غوطه و… تصور می کردند که برای تروریستها میتوانند زمان بخرند و فرصتی برای تقویت بنیه تهاجمی تروریستها فراهم سازند ولی مقاومت همه محاسبات و ارزیابیهای حامیان تروریسم را یکسره برهم زد و آرزوی آنها را از میان برد.
این هنوز پایان راه نیست بلکه دقیقاً آغاز راه پرفراز و نشب مقابله با سایر توطئههای دشمنان زخم خورده است. آل سعود بازنده اصلی این بازیهای رسواست که با توسل به اهرمهای سیاسی – نظامی – اقتصادی و حتی تبلیغاتی هم نتوانست قاعده بازی را به نفع جنایتکاران جنگی در سوریه، عراق، یمن، بحرین و لبنان تغییر دهد. ظلم و جنایتی که با هزینه آل سعود در منطقه شکل گرفته، نمیتواند قانون خلقت را تغییر دهد. حکومت با کفر ممکن است باقی بماند ولی با ظلم، هرگز. این سنت تاریخ است و نه تنها بن سلمان که حتی اشغالگران صهیونیست هم نمیتوانند آنرا تغییر دهند ولاجرم روزی خواهد رسید که شاهد شکست قطعی و نهائی اشغالگران و پیروزی مسلم مظلومان فلسطینی خواهیم بود.