سرمقاله آفرینش/ سازمان بهزیستی و کمتوانیهای مالی!
به گزارش پایگاه خبری ربیع، بر اساس سخنان رئیس سازمان بهزیستی بیش از چهار ماه از قطعشدن یارانهی مراکز توانبخشی و نگهداری از مددجویان این سازمان میگذرد و دولت میگوید خزانه، پولی در بساط ندارد. این درحالی است که بیش از ۲۱۰۰ مرکز توانبخشی در سراسر کشور فعالیت میکند. در این مراکز بیش از ۱.۲ […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، بر اساس سخنان رئیس سازمان بهزیستی بیش از چهار ماه از قطعشدن یارانهی مراکز توانبخشی و نگهداری از مددجویان این سازمان میگذرد و دولت میگوید خزانه، پولی در بساط ندارد. این درحالی است که بیش از ۲۱۰۰ مرکز توانبخشی در سراسر کشور فعالیت میکند. در این مراکز بیش از ۱.۲ میلیون نفر معلول جسمی و حرکتی، سالمند معلول و بیمار روانی مزمن نگهداری میشوند که ۴۰ هزار نفر ازاین افراد به صورت شبانه روزی در این مراکز بهسر میبرند. با شدت گرفتن این بحران، خبرهایی هم میرسد از احتمال تعطیلی این مراکز و رهاشدن جمعیتی از افرادی که به آنها اشاره کردیم.
مسئلهی کمبود بودجه و امکانات مالی،البته مسئلهی تازهای نیست و تنها مختص به این قشر آسیبپذیر و بهشدت محروم جامعه هم نیست؛ چرا که بههر حال هرجا که دولت برای آن بودجه تعیین کردهباشد و یا اعتباری برای آن در نظر گرفته باشد، دست اندازیهای پنهان و بالتبع، گمشدن و کمشدن منابع مالی هم اتفاق میافتد و ما دیگر به روند، آموخته شدهایم.
اما پرسش اساسی این است که چگونه میتوان از سهم این افراد آسیبپذیر و بیپناه هم برداشت و بهآنان رحمنکرد و کار را بهجایی رساند که احتمال تعطیلی این مراکز برود. آنهم در حالیکه هنوز جامعهی ما در برخورد با افراد معلول و کمتوان جسمی و ذهنی، بهآن حد از رشد فرهنگی نرسیده است و ما در گوشه و کنار و حتی مراکز پرتردد، شاهد متکدیان معلولی هستیم که از سوی خانوادههایشان به این کار وادار میشوند و نیز افرادی که به انحاء مختلف مزاحم اینان شده و به تمسخر و آزار و اذیت لفظی و فیزیکی آنها می پردازند و نمایشی خیابانی ترتیب میدهند با چندین تماشاچی نهچندان مسئول و نهچندان آشنا به حقوق شهروندی.
حال تصور کنید نه یک میلیون و دویست هزار نفر بلکه فقط یکصد هزار فرد کمتوان ذهنی و جسمی و بیمار روانی در شهر توزیع ! شوند. حال و روز این افراد و نیز برخورد شهروندان با اینان را تصور کنید، تصور کنید وضعیت بیماران روانی را که در کوچهها و خیابانهای شهر رها شدهاند و نه تنها به دیگران آسیب میزنند که خود نیز مورد آزار و ضرب و شتم قرار میگیرند. هنوز فراموش نکردهایم مسئلهی تعدی و تعرض به دختران کمتوان ذهنی در یکی از مراکز امن! بهزیستی را؛ حال شما همین مورد بیاخلاقی را تسری بدهید به خیابانهای شهر و برخوردی که یک جامعهی پر تنش، با چنین افرادی خواهد داشت.
قطعشدن یارانهی مراکز نگهداری بهزیستی در نفس خود خبر بدی است در کنار تمام خبرهای بدی که هر روزه میشنویم؛ اما امیدمان این است که شاید، بهزیستی و یا دولت، طرح بهتر و مناسبتری برای آنان در نظر گرفته است و قرار است آنانرا تحت پوششهای مناسبتر و کارآمدتری قرار بدهد.
در غیر این صورت بیشک هستند افراد نوعدوستی که خود بهصورت مستقیم وارد این مسئله خواهند شد و البته اینبار با هوشیاری بیشتر و دست در جیب خود و نه بانکها، تا مبادا کمکهای نقدیشان، در نزد بانکها بلوکه شود و همین ورود مستقیمشان هم راه بهجایی نبرد. لطفا مراقب آن میزانِ اندک اعتماد و اعتباری که هنوز در نزد برخی شهروندان دارید، باشید و قدرش را بدانید!