تحلیل ها » تولیدی » خبر دریافتی
کد خبر : 272907
یکشنبه - 2 اردیبهشت 1397 - 09:03

سرمقاله آفرینش/ جای خالی سعدی در «بوستان»!

آفرینش/ « جای خالی سعدی در «بوستان»! » عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

سرمقاله آفرینش/ جای خالی سعدی در «بوستان»!

به گزارش پایگاه خبری ربیع، یکم اردیبهشت روزگرامیداشت “سعدی شیرازی” شاعر جلیل القدر ایرانی بود که نامش با اخلاق و انسانیت در ادبیات فارسی گره خورده است. قدرمسلم تمام شاعران و ادبیان این مرز و بوم برتارک اعصار درخشیده اند و نامشان امروز در حدود مرزهای جغرافیایی نمی گنجد و عالمیان برای رشد و توسعه انسانی از آنها تأسی گرفته اند. اما وجه تمایز سعدی شیراز با دیگر شاعران، تاکید و اهتمام وی بر گنجاندن پندهای اخلاقی و تربیت انسانی درجامعه است.

“گلستان و بوستان” دو اثر بی همتای وی آنچنان برحق و حقوق انسانی و رعایت اخلاق تاکید دارند که گویا یک کتاب قانون را درخود گنجانده اند. ضرورت های اخلاقی به گونه ای به رشته شعر درآمده اند که معنای آنها در هیچ عصر و زمانی کهنه و منسوخ نمی شوند. دروصف سعدی شیراز و دیگرمشاهیر ایران نوشتن امری بیهوده است، چرا که نه آنها را نیازی به تمجید است و نه با گفتن حلوا دهان شیرین می شود.

اما مغفول ماندن شاعری همچون سعدی و آثاری همچون گلستان و بوستان که هرکدام به نوبه خود مایه فخر بشریت هستند، مایه شرمساری ماست. شاید گفته شود که شعر و شعاری در عرصه هنر جای دارد و تفسیر و تعبیرش برای اهل هنر کفایت می کند!. اما واقعیت این است که اشعار حکیمانه امثال سعدی شیرازی آنچنان درژرفای معنا و مفهوم انسانیت شکل گرفته است که افق کاربرد آنها تا زندگی امروز ما و نسل های آینده ادامه دارد.

برای ملموس شدن بحث بدنیست بدانید که سعدی علیه الرحمه در ابواب هشت گانه گلستان مباحث مختلفی را پیرامون مفاهیم دموکراسی همچون حقوق شهروندی، حمایت از توریست و گردشگری، حق انتخاب مردم برای تعیین مسئولان، پایداری حکومت ها به رضایت جوامع و… مطرح و هریک را به صورت ضرورت لازم الاجرا برای حاکمان و عوام مورد تاکید قرارداده است.

وی در بوستان خود آنچنان به رعایت حقوق مردم برحکومت و روابط سازنده میان آنها تاکید می کند که با معنی تعابیر آن می توان به عینه مبانی اصولی اسلام را مشاهده کرد.

این ابیات سعدی درگلستان و بوستان، حکایت امروز مارا نمایان می سازد که به بهانه امربه معروف و نهی از منکر در مقوله حجاب، مسائلی را به وجود می آوریم که نه تنها چهره ای خشونت طلب از نظام را تداعی می کند، بلکه اسلام را در قالب افراطی گری و سرکوب نمودن مخالفان نمایان می سازد.

چو خشم آیدت بر گناه کسی تأمل کنش در عقوبت بسی

شاید اگر آثار سعدی را در ادوار مختلف آموزشی و فرهنگی کشور مورد توجه قرار می دادیم، درحادثه اخیر گشت ارشاد در یکی از بوستان های شهر شاهد چنین کنش و واکنش هایی نبودیم. نمی توان خشونت را چاره مشکلاتی کرد که ماهیت فرهنگی دارند. چه بسا یک بیت شعر سعدی برای حفظ حرمت انسانی کافی می بود و نیازی به این همه حاشیه نداشت. شاید یک بیت از گلستان حادثه اخیر گشت ارشاد در یکی از بوستان های شهر را خنثی می کرد.

خدا ترس را بر رعیت گمار که معمار ملک است پرهیزگار

قصد عادی سازی معضل بدحجابی را نداریم، اما نباید کتک کاری برای امر به معروف کردن در مقوله ای فرهنگی را نیز عادی قلمداد کرد.

متاسفانه ما درامورات حکومتی خود نه از گنجینه ادبی و پندهای اخلاقی شاعران بزرگ ایران بهره می بریم و نه بایدها و نبایدهای دین و شریعت را به صورت کامل می دانیم و اجرا می کنیم.

اگر جوانی اشتباهی کرده و یا عملی برخلاف قانون انجام داده باشد، دلیلی برای مقابله مستقیم به این سبک سیاق وجود ندارد، که هم وجهه ای خشونت آمیز از قوای انتظامی نشان دهد و هم نظام اسلامی را حکومتی بسته جلوه دهند که به خاطر مسئله ای همچون حجاب یک دختر، به ضرب وشتم فرد خاطی می پردازد! به قول سعدی : «در هستی او هیچ نبینی حلال، الا خونش!»

اگر چه آموختن گلستان و بوستان اخلاقی سعدی چون هر کتاب اخلاقی دیگر تضمین کننده فرهنگ و اخلاق پایدار در جامعه نیست، اما مفاهیم اخلاقی سعدی با شیرینی و موزونی خاصش می تواند چون ندای ” وجدان بیدار” برای یک عمر در ذهن فرد باقی بماند. جامعه ای که فرزند سعدی است نباید آغشته به این همه کین و خشم باشد…

به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود

نیرزد آنکه دلی را زخود بیازاری