«سرطان اداری»، یک قدم مانده تا «کما»
« «سرطان اداری»، یک قدم مانده تا «کما» » عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم رضا سیف پور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، «سرطان» بیماری عجیبی است. درحالت عادی وقتی انسان بیمار میشود. مکانیسم دفاعی بدن بطور خودکار فعال شده و تلاش میکند تا عامل بیماری را خارج کرده و یا برآن فائق آید. حتی در موارد پیشرفتهتر اگر این امکان برایش وجود نداشته باشد به کمک نیروهای کمکی یا همان ترکیبات دارویی تلاش میکند تا نهایتا عامل بیماری را منهدم سازد اما در سرطان اوضاع یک تفاوت اساسی دارد.در این حالت بدن خود به جنگ خود برخاسته است.سلولها یکی پس از دیگری تغییر حالت میدهند و خود در قامت یک مهاجم به جنگ سلولهای مجاور میروند و اینگونه این خود بدن است که با خود میجنگد و حتی در موارد بسیاری کاری از دست نیروهای کمکی برنمیآید چون به شکل عجیبی بدن تصمیم گرفته خودش،خودش را نابود کند. این وضعیت نامناسب ممکن است به دلیل برخی تحریکات بیرونی و یا اختلالات ساختاری رخ دهد.
اگر بپذیریم «سازمان»ها هم همانند بدن انسان کار میکنند هیچ بعید نیست در مواردی، سازمانها هم دچار مشکل شوند. در این شرایط، یک سازمان پویا و سالم فورا به کمک «مکانیسم کنترل» به فکر درمان خود و رفع نواقص پیش آمده میافتد و چه بسا از مکانیسمهای کمکی و مشاوران کارآمد استفاده کند تا مشکل را رفع نماید با اینحال در مواردی هم ممکن است، سازمان خود به جنگ خود برخیزد! همچون بدنی که دچار بیماری سرطان شده است. در این شرایط اوضاع متفاوت است و ممکن است نه تنها منجر به مرگ سازمان شود، بلکه جامعه و سازمانهای دیگر را هم دچار چالشهای جدی سازد.
با این توضیح خوب است نگاهی به سازمانهایی که میشناسیم بیاندازیم.در اغلب موارد وقتی به ادارات مان نگاه میکنیم، اثرات این خود درگیری سازمانی و تبعات آن بیماری درونی را میبینیم. کارکنانی با کمترین انگیزه کاری و افت شدید بهرهوری نیروی کار (بهرهوری نیروی کار حدود۲۵ دقیقه در یک شیفتکاری)، بیکاری گسترده و عدم توانایی جذب نیروی متخصص توسط ادارات (فقط حدود۲۷درصد کل جمعیت ایران دارای شغل هستند)، عدم امکان شایستهسالاری و شایستهگماری و حتی حذف افراد شایسته و توانمند در ناکارآمدی سیستمی، گسترش رشوهخواری و مفاسد اداری سازمان یافته (رتبه ۱۳۰ دربین کشورهای سالم جهان)، توسعه نیافتگی سیستم اداری بخصوص در بخش تکنولوژی اطلاعات و دولت الکترونیک (رتبه ۱۰۷ در بین کشورهای جهان)، عدم شفافیت اداری و دهها عارضه ساختاری دیگر که نشان از وخامت حال این بیمار دارد. این درحالی است که نظام اداری در هر کشوری بدلیل ارتباط مستقیم و رو در رو با آحاد جامعه و لایههای مختلف اجتماعی از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار است و به دلیل اینکه حجم عظیمی از خدمات دولت از طریق همین ادارات به انجام میرسد، برخورداری از یک نظام اداری منسجم، سالم، پویا، کارآمد، شفاف و پاسخگو همواره از دغدغههای دولتمردان و سیاستگذاران محسوب میشود و با این رویکرد، دولتها سعی میکنند تا با مطالعات علمی و تدوین قوانین و مـقررات لازم و انجام اصلاحات اداری بر توانمندیهای نظام اداری خود افزوده و از نارضایتیهای عمومی بکاهند. نکته مهمتر اینکه تنها یک نظام اداری سالم و پویا است که باعث رونق اقتصاد، بهبود شاخصهای زندگی، ارتقای سطح آموزش عمومی، احیا و گسترش فرصتهای کسب و کار و سلامت جامعه میشود. با همه اینها، متاسفانه علیرغم تصویب قوانین مختلف و چارهجوییهای متفاوت عملا حال سیستم اداری ما خوب نیست. این یعنی آنکه بدن بیمار در برابر داروهای تزریقی مقاومت میکند و از این رو بیم آن میرود که به «کما» برود. اگر سیستم اداری بیمار ما به کما برود هزینه بسیاری برای کشور خواهد داشت که نارضایتی عمومی، عدم توانایی حل مشکلات ساده و کوچک و تبدیل آنها به یک بحران، گسترش ناامیدی و خدای نکرده هرج و مرج از اولین تبعات آن است. پس تا حال این پیکر وخیمتر نشده باید چارهای تازه اندیشه کرد و اولین قدم آن هم شاید پرهیز از شعارهای عوامپسند همچون «جوانگرایی» و «تجربهگرایی» و یا تقسیم منافع اداری! براساس «جناح» و «قومیت» باشد. به نظر میرسد دیگر زمان آن رسیده که به جای همه اینها، براساس یک مکانیسم دقیق، سالم و تعریف شده، به سه اصل اساسی «شایستهسالاری»، «شایستهپروری» و «شایستهگماری» تکیه کنیم و باالگوبرداری از سیستم مدیریت علمی تحولی اداری را در سیستم اداری کشور پایهریزی کنیم. تنها در این حالت است که میتوان به تداوم حیات سایر بخشها همچون اقتصاد آموزش و فرهنگ امیدوار بود.