روایتی جنگی از سرباز، سنگر و دختر بچهای بینام و نشان
مسلم آئینی کارگردان نمایش «سنگر دوست داشتنی» گفت: قدرت نمایشنامه در این است که فضای همه جانبهای را به تصویر میکشد که در آن همه طیفهای اجتماع در شرایطی قرار میگیرند که بخشی از پلشتیهای درونی خود را بروز میدهند.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، مسئلم آئینی کارگردان نمایش «سنگر دوست داشتنی» که از ۱۲ آذر در تالار ناصرخسرو دانشگاه تهران روی صحنه رفته است، به خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس گفت: این نمایش درباره رویدادهایی است که در یک سنگر در میدان جنگی بی نام و نشان روایت میشود.
وی که به همراه فاطمه بردبار جاویدی برگردان این نمایش به فارسی را برعهده داشته است، در ادامه افزود: سربازی وظیفه حفاظت از سنگر را برعهده دارد تا دشمن به یک روستا نزدیک نشود. در این شرایط ناگهان پای دختربچهای از اهالی روستا به این سنگر میرسد و سرباز در عین حال ناچار میشود وظیفه مراقبت از دختر در مقابل خطرات جنگ را هم بر دوش بکشد.
آئینی اظهار داشت: یکی از چالشهای مهم در ارتباط میان سه شخصیت اصلی ظاهر میشود که میبایست از طریق میزانسنها و دیالوگها مفاهیم مطرح شده در متن را به مخاطب انتقال داد؛ مفاهیمی بسیار عمیق که میبایست با کنش و همزمان با عمل همراه میشد.
وی با بیان اینکه تلاش کردیم عناصر و مولفههای متن را استخراج و دوباره از دیدگاه خودمان به مخاطب ارائه دهیم، افزود: به عنوان دراماتورژ (بازآفرین) سعی کردم کنشهای دراماتیک در این متن را به سمتی هدایت کنم که مخاطب با پرسشهایی در ارتباط با مفاهیم مطرح شده در متن روبهرو شود.
وی با بیان اینکه در متن اصلی شخصیتها پس زمینه مشخصی ندارند، توضیح داد: از شخصیت اصلی نمایش یعنی سرباز هیچ پیشینهای سراغ نداریم؛ او هیچ نام خاصی ندارد و حتی نمیدانیم که برای کدام کشور میجنگد. در این نمایشنامه هیچ عنصر اضافهای نمیبینیم و تنها با یک سرباز، یک سنگر و یک دختربچه روبهرو هستیم.
آئینی در بخش دیگری از سخنانش نیز در ارتباط با تجربه کارگردانی این متن گفت: کارگردانی «سنگر دوست داشتنی» برای من حقیقتاً یک تمرین آموزنده بود، تا تواناییهای خودم را برای اجرای آثاری از این دست محک بزنم. واقعیت این است که کارگردانی متنهای اختصارگرا یا مینیمالیستی که «سنگر دوست داشتنی» هم همین رده قرار میگیرد، بسیار متفاوت از کارگردانی متنهای کلاسیک و حتی مدرن است.
وی در این باره افزود: در این دست آثار نویسنده به عمد از ترسیم پس زمینههای مشخص برای رویدادها و شخصیتها پرهیز میکند و در حقیقت دراماتورژ و کارگردان است که وظیفه دارد محتوای اثر را بر اساس اقتضائات هر جامعه به نحوی ملموس ارائه دهد. در این شرایط کارگردانی عملی صرفاً مکانیکی نمیتواند باشد، بلکه در قالب یک پدیده فکری و فلسفی قرار میگیرد؛ و البته قضاوت درباره حاصل کار و اینکه عملکرد کارگردان در چنین آزمونی تا چه اندازه موفقیتآمیز بوده بر عهده مخاطب خواهد بود.
آئینی در ارتباط با ویژگیهای این متن اظهار کرد: جی. آر ویلار وامدار یک جریان نمایشی پسااستعماری است و یکی از مباحثی که در این جریان دنبال میشود جنگ است؛ اینکه دولتهای قدرتمند از لحاظ لجستیک و هم از نظر هژمونی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی چطور توانستهاند به کشورهای ضعیفتر فشار بیاورند و آنها را هم به لحاظ سیاسی و هم نظامی به حاشیه بکشانند.
وی با اشاره به اینکه اینجا واژهای چون کشورهای اقماری و به دنبال آن پدیدههایی به نام ادبیات اقماری بروز و ظهور مییابند، توضیح داد: نمایشنامه «سنگر دوست داشتنی» هم به زعم من در زمینه ادبیات پسا استعمار ظهور پیدا میکند. اگر در موضوع و محتوای «سنگر دوست داشتنی» دقت کنیم، متوجه میشویم که تمامی جنبههای ادبیات نمایشی و تئاتر پسا استعماری در این متن قابل شناسایی است.
کارگردان نمایش «سنگر دوست داشتنی» در پایان توضیح داد: قدرت نمایشنامه «سنگر دوست داشتنی» در این است که فضای همه جانبهای را به تصویر میکشد که در آن همۀ طیفهای اجتماع در شرایطی قرار میگیرند که بخشی از پلشتیهای درونی خود را بروز میدهند. طی گفتوگوهایی که با نویسنده این متن داشتم متوجه شدم که او اشراف کاملی به تاریخ ادبیات نمایش دارد و در خلق این اثر کاملاً آگاهانه عمل کرده است.
انتهای پیام/