تحلیل ها » تولیدی » خبر دریافتی
کد خبر : 477529
دوشنبه - 23 مهر 1397 - 10:58
سرمقاله جهان صنعت/

رفتارها از برنامه‌ها پشتیبانی نمی‌کند

« رفتارها از برنامه‌ها پشتیبانی نمی‌کند » عنوان سخن نخست روزنامه جهان صنعت به قلم نادر کریمی‌جونی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

رفتارها از برنامه‌ها پشتیبانی نمی‌کند

به گزارش پایگاه خبری ربیع، الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، همان‌طور که مقام رهبری تاکید فرموده‌اند یک سند بالادستی و راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران است که گمان می‌رود نیم‌قرن آینده ایران را تحت‌الشعاع هدف‌گذاری‌های خود قرار دهد. در واقع این الگو که شباهت‌هایی نیز به برنامه دارد و قرار است در دو سال آینده از جهت آسیب‌شناسی و امکان‌سنجی مورد بررسی و دقت نهادهای دست‌اندرکار قرار گیرد، موقعیت ایران را در میانه قرن ۱۵۰۰ هجری شمسی تعیین و ترسیم خواهد کرد.
از این دست هدف‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها البته در جمهوری اسلامی ایران چند باری تهیه و تدوین شده و برخی از آن مانند سند چشم‌انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران به مورد اجرا گذاشته شده است. برنامه‌های پنج ساله کشور نیز سندی بالادستی است که البته در مقیاس کوچک‌تر و در مدت زمان محدودتر باید به اجرا گذاشته و نتایج آن ارزیابی شود.
اما در یک ارزیابی منطقی، عمده برنامه‌هایی که در جمهوری اسلامی ایران تهیه و ابلاغ شده سرانجام خوبی پیدا نکرده‌اند. به عنوان مثال در مورد برنامه نخست توسعه، یکی از افتخارات مرحوم هاشمی‌رفسنجانی که بارها آن را در نمازهای جمعه نیز بیان می‌کرد، جلوتر بودن از ارقام برنامه بود و این جلوتر بودن به عنوان یک امتیاز ذکر می‌شد در حالی که علی‌القاعده اگر برنامه با هدف اجرا تدوین شده بود نباید کسی از آن فراتر می‌رفت و در صورت دقیق نبودن برنامه، ‌باید بیش از تجاوز، برنامه اصلاح می‌شد. در دوره فعالیت دولت محمود احمدی‌نژاد نیز برنامه‌های پنج ساله توسعه مورد بی‌توجهی عمدی قرار گرفت و اعتراض‌های مکرر مقامات گوناگون برای بازگشت دولت به برنامه و رعایت مفاد آن به جایی نرسید. به علاوه دولت‌های تحت هدایت احمدی‌نژاد به‌گونه‌ای رفتار کردند که سند چشم‌انداز بیست ساله کشور از محور توجه خارج شد و بسیاری از هدف‌گذاری‌های آن نیز کنار گذاشته شد تا جایی که مقامات گوناگون در دستگاه‌های نظارتی بازگشت به سند چشم‌انداز و تحقق اهداف آن را ناممکن دانستند.
به جز این موارد، البته برنامه‌ها و الگوهای دیگری نیز وجود دارد که می‌توان به برخی از آنها اشاره کرد اما نکته مهم این است که آیا در مورد عدم تحقق برنامه‌ها و الگوهای گذشته آسیب‌شناسی شده است؟ آیا برنامه‌های کارشناسی شده موثر و جذاب قرار است منشا اثر شوند یا در بایگانی‌ها خاک بخورند و دولت‌ها با بهانه‌ها و علل گوناگون آنها را زیر پا گذارند؟ روشن است که تدوین‌کنندگان به امید اجرای برنامه‌ و تحقق اهداف چنین اسنادی را تهیه می‌کنند اما از آنجا که رفتار ضابطه‌مند و دارای چارچوب هزینه و سختی‌های زیادی دارد مجریان ترجیح می‌دهند در پوشش و به اسم برنامه، کارهایی که دل‌شان می‌خواهد را انجام دهند.
البته گاهی مقامات اجرایی می‌گویند هدف‌گذاری در برنامه‌های یادشده پیش از آنکه راهبردهای اجرایی باشد، توصیه‌های جذاب است که براساس ظرفیت‌های اسمی بیان شده است. مثلا این هدف که ایران در ۱۴۰۴ به لحاظ اقتصادی در صدر کشورهای غرب آسیا باشد و شاخص‌های اقتصادی آن از کشورهای خاورمیانه بالاتر و بهتر باشد، چقدر با واقعیت‌های موجود منطبق است؟ آیا هنگامی که این هدف در سند چشم‌انداز بیست ساله کشور نگاشته می‌شد، راهبران و راهبردنویسان کشور این هدف جذاب را به عنوان توصیه نگاه می‌کردند یا به عنوان یک هدف‌گذاری قابل حصول و در دسترس.
این نکته نیز مهم است که آیا شرایط راهبری و مراودات کشور از برنامه‌ها و الگوهای اعلامی پشتیبانی می‌کند؟ اگر قرار باشد جمهوری اسلامی ایران کشوری ثروتمند و مانند نروژ توسعه‌یافته باشد، دقیقا باید رفتاری مانند نروژ داشت. نمی‌توان مانند لیبی رفتار کرد و انتظار داشت که ایران به نقطه‌ای که هم‌اکنون نروژ، فنلاند و… در آن قرار دارند، دست یابد.