رسانههای محلی در حاشیه، پایتختنشینان در متن!
سفر رئیسجمهور به اصفهان فرصتی بود تا نهفقط برای افتتاحیهها و اختتامیهها و به دور از حضور مردم، بلکه برای بازسازی اعتماد میان دولت و افکار عمومی استان گامی برداشته شود اما رفتار صورتگرفته با خبرنگاران رسانههای محلی اصفهان درست برعکس این هدف عمل کرد!
به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛سفر رئیسجمهور به اصفهان فرصتی بود تا نهفقط برای افتتاحیهها و اختتامیهها و به دور از حضور مردم، بلکه برای بازسازی اعتماد میان دولت و افکار عمومی استان گامی برداشته شود اما رفتار صورتگرفته با خبرنگاران رسانههای محلی اصفهان درست برعکس این هدف عمل کرد!
خبرنگارانی که از روزها پیش اطلاعات و مشخصات خود را تحویل داده بودند، در روز سفر از فهرست دعوتشدگان حذف شدند بیآنکه توضیحی رسمی داده شود! در عوض گروهی از رسانههای ملی و پایتختنشین و بیتعارف رسانههای تماما دولتی جای آنها را گرفتند و صحنه خبر یکبار دیگر در اختیار همان چهرههای آشنا و تکراری قرار گرفت و ازحضور رسانههای مستقل خبری نبود.این اتفاق فقط یک خطای تشریفاتی یا اداری نیست و در عمق خود نشان میدهد که هنوز باور به نقش رسانههای محلی در سیاستورزی و ارتباط مردمی شکل نگرفته است و دستاندرکاران سفر در استان نیز توجهی به موضوع نشان ندادند.
در نگاه رسمی، گویا تنها رسانههای پایتخت حق روایت و تفسیر دارند، در حالی که خبرنگاران بومی بهتر از هر کس دیگری با مسائل واقعی مردم، بافت اجتماعی و حساسیتهای فرهنگی آشنا هستند و به اخبار و نیازهای استان اشراف دارند.نادیده گرفتن آنان یعنی نادیده گرفتن چشم و گوش مردم استان. یعنی تداوم همان نگاه متمرکزی که توسعه کشور را همواره از تهران میبیند، نه از شهرهای زنده و پویایی چون اصفهان و …
وقتی دولت تنها از طریق رسانههای سراسری و دولتی سخن میگوید، گفتوگوی واقعی با مردم شکل نمیگیرد. خبرنگاران محلی زبان مردماند؛ صدای محلهها، روستاها، کشاورزان، کارمندان، معلمان و صنعتگران خاموش. بیاعتمادی و کم توجهی به آنان یعنی ترس از نقد و حذف آینهای که تصویر واقعی را نشان میدهد.در چنین شرایطی حتی اگر پیام دولت مثبت باشد، در افکار عمومی محلی پژواک نمییابد، چون ابزار انتقالش حذف شده است.
این ساختار تمرکزگرای رسانهای نهتنها عدالت رسانهای را نقض میکند، بلکه مانع شکلگیری جریان سالم اطلاعرسانی منطقهای میشود و نتیجه آن ضعف اعتماد عمومی، رشد شایعات و بیتفاوتی مردم نسبت به اخبار رسمی است.دولت چهاردهم با شعار گفتوگو با مردم روی کار آمده است اما گفتوگو بدون گوش دادن ممکن نیست! و رسانههای محلی همان گوشهای دولت در استانها و زبان مردم هستند. نادیده گرفتن آنها در سفر استانی یعنی از دست دادن فرصتی طلایی برای بازسازی رابطه دولت با جامعه محلی.
اگر رسانههای بومی به بازی گرفته نشوند، حتی بهترین تصمیمات اجرایی نیز بازتاب درستی در میان مردم نخواهند داشت.دولت باید در تمام سفرهای استانی اولویت را به رسانههای بومی بدهد تا مشکلات مردم را بهتر بشناسد.از طرفی فهرست خبرنگاران و رسانههای دعوتشده باید شفاف و قابل بررسی باشد.باید باور کرد که رسانههای محلی نه رقیب که شریک توسعهاند؛ نه منتقد صرف، بلکه ناظر دلسوزی که مشکلات را از نزدیک لمس میکند.
ماجرای حذف خبرنگاران اصفهانی، زنگ هشداری است برای همه سیاستگذاران فرهنگی کشور و مسئولان استان، مسئولانی که از طریق رسانه میتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند و مردم را برای حل مشکلات مشارکت دهند.اگر قرار است ایران ساخته شود، باید از دل استانها و با حضور واقعی مردم و رسانههای محلی ساخته شود، نه فقط با روایت مرکز.اصفهان شهری است که خود رسانهای زنده است؛ صدای آن را نمیتوان سانسور کرد. حذف و بیتوجهی به زبان گویای مردم و پل ارتباطی مردم و مسئولان به نفع هیچ جریانی نخواهد بود و خسارت آن به دوش مردم بار میشود.تجدید نظر در اینگونه رفتارها یک ضرورت ملی است همچنان که مسئولان استان نیز باید قدمی در این راه بردارند.
مظفر حاجیان