به گزارش پایگاه خبری ربیع، فلسطین با مرکزیت قدس شریف یکی از مهمترین مسائل جهان اسلام و آزادیخواهان جهان در طول چند دهه اخیر بوده است. طی این سالها به نام آنچه حل مساله فلسطین نامیده شده راههای متعددی از سوی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای طراحی و اجرا شده است.
در این میان دو تفکر اصلی در راس تمام طرحها قرار گرفته است. یک تفکر برگرفته از اصل مذاکره است حامیان این تفکر بر این عقیدهاند که باید با دشمن صهیونیستی مذاکره کرد و در بدوبستان مذاکراتی حقوق ملت فلسطین را محقق ساخت و در صورت بروز اختلاف و یا بدعهدی از سوی طرف مقابل نیز به جای خروج از توافقات به سمت شکایت به نهادهای بینالمللی حرکت کرد و از اقدام سخت و مبارزاتی در برابر بدعهدان باید خودداری نمود.
دیدگاه دوم بر اصل مقاومت استوار است و تاکید دارد که دشمن صهیونیستی و حامیان آمریکایی و اروپایی آن صرفا زبان زور را متوجه میشوند چراکه ماهیت این رژیمها بر نظامیگری و جنایت استوار بوده و اصلا بقای خود را در گرو کشتار و اشغالگری بنا نهادهاند و در غیر این صورت از درون فرو خواهند پاشید.
مجموع این دو تفکر در حالی مطرح است که بررسی کارنامه هر کدام از آنها نکات قابل توجهی را در خود دارد. رویکرد به مذاکره که بنای آن از کمپ دیوید میان مصر و صهیونیستها و سپس اوسلو در سال ۲۰۰۳ میان تشکیلات خودگردان فلسطینی و رژیم صهونیستی نهاده شد و با طرحهایی مانند صلح خاورمیانه ملک عبدالله در سال ۲۰۰۲ و البته طرحهای اعلامی آمریکا و اروپا در قابل مذاکرات صلح خاورمیانه تا به امروز ادامه داشته است چند پیامد برای فلسطینیها به همراه داشته است.
۱۰ سال محاصره ۸/۱ میلیون فلسطینی در غزه، تشدید شهرکسازی در کرانه باختری و قدس به گونهای که دیگر واژهای به نام منطقه متحد فلسطینینشین وجود ندارد، انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، حذف حق بازگشت فلسطینیها به وطن با قطع فعالیت آنروا، حذف ماهیت فلسطین با طرح کنفدراسیون فلسطین اردن، استمرار اشغال اراضی کشورهای منطقه نظیر جولان سوریه مزارع شبعا لبنان، استمرار جنگافروزی صهیونیستها در منطقه از جمله ۷ سال حمایت از تروریسم علیه سوریه تنها بخشهای کوچکی از پیامدهای اصل مذاکره بوده است.
البته این را نیز باید گفت که اقداماتی همچون آزادسازی قطره چکانی منابع مالی برای تشکیلات خودگردان فلسطین در حد پرداخت حقوق کارکنان و نیز تقویت تیمهای امنیتی علیه مقاومت مردمی نیز در روند مذاکره برای نشان دادن مثبت بودن مذاکره صورت گرفته است. این روزها واژه مذاکره پیامدهای جدیدی نیز به همراه داشته که میزبانی نتانیاهو نخستوزیر صهیونیستها توسط عمان، سفر ۲ وزیر صهیونیست به امارات، اعلام حمایت از این رفتارها در نشست امنیتی بحرین و اعلام آمادگی بحرین برای میزبانی نتانیاهو از آن جمله است. اقداماتی که در یک نتیجه خلاصه میشود و آن از بین رفتن تمام حقوق ملت فلسطین بوده است.
در نقطه مقابل تفکر مقاومت و ایستادگی در ظاهر هزینههای مالی و انسانی بسیاری برای فلسطینیها داشته و هزاران شهید در این راه دادهاند و تحریمها و محاصرههای بسیاری تحمل کردهاند اما در ازای آن سرزمین خود را حفظ و از اشغال اراضی بیشتر جلوگیری کرده و حتی امتیازات متعددی کسب کردهاند.
جنگهای ۳۳ روزه لبنان، ۲۲، ۸ و ۵۱ روزه غزه نمودی از این وضعیت است. بسیاری اذعان دارند که اگر جایگاه فلسطین در سازمان ملل ارتقاء یافته و یا در روند مذاکرات امتیازات اقتصادی و سیاسی به فلسطین داده شده برگرفته از مقاومت و هراس صهیونیستها و حامیان غربی آنها از مقاومت و انتقاضه بوده است.
با توجه به این مولفهها آنطور که ملت فلسطین تاکید دارند راه مقاومت راه تحقق حقوق آنهاست چنانکه همین مقاومت افکار عمومی جهان حتی در آمریکا و اروپا را متوجه فلسطین کرده بگونهای که راه پیمایی روز قدس که در سال ۱۳۵۸ فقط در ایران برگزار میشود اکنون در سراسر جهان برگزار میشود که خود سندی بر دستاورد مقاومت است. حال این سوال مطرح میشود در شرایطی که کشورهای عربی به سازش و مصالحه با دشمن روی آورده و آمریکا و اروپا نیز از هر ابزاری برای حمایت از رژیم صهیونیستی و نابودی فلسطین بهره میگیرند چگونه میتوان وحدت جهان اسلام و حتی آزادیخواهان جهان در حمایت از فلسطین را محقق ساخت؟
پاسخ به این پرسش را در حال و هوای این روزهای عراق میتوان جستوجو کرد. در هفتههای اخیر عراق میزبان میلیونها نفر از سراسر جهان از شیعه و سنی گرفته تا مسیحی و یهودی و پیروان سایر ادیان الهی، از عرب و غیر عرب در منطقه گرفته تا اروپایی و آمریکایی و آفریقایی و آمریکای لاتین همه و همه در کنار یکدیگر راهی عراق شدهاند در حالی که یک کلمه واحد را زمزمه میکنند و آن لبیک یا حسین(ع) است.
امروز میلیونها دلداده آزادی و آزادگی در راه تجدید پیمان با سالار شهیدان سرور آزادیخواهان جهان راهی کربلا شده اند. حماسهای بزرگ که به اذعان جهانیان بزرگترین اجماع جهانی است اجماعی که تا ۲۰ میلیون نفر را دربرمیگیرد. اجتماعی که در آن رقابتها همه رفاقت است، دلدادگی و اشتیاق برای خدمت رسانی و دستگیری از دیگران است، آنجا کسی نه از دین میپرسد و نه از زبان و قومیت، نه از ملیت نه از نام کشور یا برتری پاسپورت، آنجا همه نه برای خود که برای دیگران تلاش میکنند و میخواهند یکدیگر را یاری کنند برای یک هدف واحد و آن تجدید پیمان با سالار شهیدان و آزادیخواهان جهان است.
این حضور و حماسه پرشور که محافل رسانهای و سیاسی نظام سرمایهداری به شدت به دنبال تحریف، پنهان کردن و اهمیتزدایی آن است، تجلی آزادیخواهی و آزاداندیشی در جهان است. اجتماعی که حرکت آن در مسیر حمایت از ملت فلسطین میتواند حماسهای بزرگ را در آزادی سرزمین مقدس قدس از چنگال اشغالگران رقم زند. حماسه میلیونها آزاداندیش آزادیخواه در کربلا گواه تحقق این پیام و رهنمود امام(ره) است که همواره تاکید داشتند «راه آزای قدس از کربلا میگذرد».
سرمقاله سیاست روز/
راه قدس از کربلا میگذرد
« راه قدس از کربلا میگذرد » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: