دور و تسلسلی که گرفتار آنیم!
« دور و تسلسلی که گرفتار آنیم! » عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم زهرا کیان بخت است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، در چند سال اخیر، موجی رسانهای راه افتاده که پارهای فعالیتهای آموزشی و پژوهشی را که تا پیش از این- چه در نظام آموزش و پرورش و چه در آموزش عالی- به عنوان عناصری مهم و کلیدی در یادگیری محسوب میشدند، از بُن، زیر سوال برده است. منشأ این موج، البته صرفا رسانهها نیستند؛ برخی مسئولان و کارشناسان نیز با اظهارنظرهای خود، موجب به چالش کشیده شدن برخی از اجزای نظام آموزش و پژوهش در جامعه ما شدهاند؛ پیرو همین موج است که مواردی مثل نوشتن مشق شب برای دانشآموزان، رقابت و امتحان در مدرسه، نمره، کنکور، پایاننامه و مواردی مشابه این، آیتمهایی خالی از هر فایده، تعریف و تلقی شدهاند که بها دادن به آنها در سیستم آموزشی، منجر به هدر رفتن عمر فرزندان این مملکت شده و در قبال استرس و فشاری که به دانشآموزان و دانشجویان تحمیل میکند، چیزی عاید آنان نمیکنند. دامن زدن به این مسأله است که موجب شده در طول سالهای اخیر، پیشنهاداتی برای حذف نمره، امتحان و رقابت علمی، کنکور، مشق شب، جایگزین کردن واحد درسی به جای پایاننامه و… از تریبونهای مختلف ارائه شود که اتفاقا برخی از آنها هم در حد پیشنهاد و طرح نمانده و به مرحله اجرا درآمده است. هر چند اساسا تغییر، در هیچ سیستمی بد نیست و برعکس، انتظار میرود نظامها به جای آن که همواره بر روی همان ریل قدیمی و پیشین، حرکت کنند، پذیرای تنوع و تغییرات جدید باشند؛ اما به شرط آن که این تغییرات جدید، بتواند آنها را وارد مرحله تازهای از پویایی ساخته و نتایج بهتری را عایدشان کند. به نظر میرسد تا اندازه زیادی، ما پیوسته نگاههای صرفا حذفی داریم و در مقابل، به آنچه قرار است جایگزین موارد حذف شده گردد، آنچنان که باید نمیاندیشیم. این موضوع، دور و تسلسلی را به وجود آورده که باعث میشود حتی اگر موارد قدیمی که از آنها به هر دلیل، راضی نبودیم، حذف شدند، مواردی که جایگزین میشوند، باز هم مملو از نقص و ضعفهایی باشند که چه بسا بدتر از موارد پیشین است.
نمونه آن را در طرح حذف مشق شب شاهدیم. اکنون بسیاری از مسئولان و کارشناسان، از ضرورت حذف مشق شب سخن میگویند. به عقیده بسیاری از موافقان این نوع طرحها، چیزی مثل مشق شب، تنها استرس را به دانشآموز تحمیل میکند و در برابر، آن گونه که باید، در یادگیری، اثربخش نیست. همه اینها در حالی مطرح میشود و در شرایطی، صفحات رسانهای ما از ذم مشق شب و تکالیف اینچنینی، پُر میشوند که در مقابل همه این نقدها، هیچ نوع طرح جایگزینی که بتواند ضمن نداشتن نواقص مشق شب، دانشآموزان را به سطح بهتری از یادگیری برساند، ارائه نمیشود. وقتی بسیاری از فعالان عرصه آموزش، مدام از اهمیت تکرار و تمرین در یادگیری، به خصوص در سالهای نخستین تحصیل، سخن میگویند، طرحهایی مثل حذف مشق شب، لازم است همراه با جایگزینهایی باشد که بتواند سیستم آموزشی ما را به مرحله بهتری برساند. نه آن که در مسیری رو به عقب، شاهد این باشیم که امروز، در پرتو حذف نمره و امتحان و مشق شب، دانشآموزان، بعضا در پایه پنجم دبستان، قادر به نوشتن نام خود نیز نیستند!
این البته پروسهای است که در سایر بخشها نیز معمولا به نوعی شاهدش هستیم و از این رو، پیوسته در حال خواندن و شنیدن نقدهایی هستیم که هیچ جایگزین مناسبتر و کارشناسانهای را در نظر ندارند. لذا به جای گزینش بهترین ایدهها و جایگزین کردن آن با موارد ناموفق قبلی، در حالی موارد پیشین را حذف میکنیم که این حذف، نهایتا به جای آن که منتج به نتایج بهتری شود، به ضررمان تمام میشود!