تولیدی » سرمقاله » عکس یک » یادداشت و سرمقاله
کد خبر : 247434
شنبه - 19 اسفند 1396 - 00:20
نویسنده: مظفر حاجیان حسین آبادی

خودخواهی در مدیریت

‌یکی از آفت های مدیریت و آسیب هایی که می تواند یک مدیر را منحرف کند و از جایگاه واقعی به سقوط بکشاند خود خوتهی و منیت است اینکه من فلان کردم یا فلان می کنم یا اگر من نباشم چه می شود و باصطلاح قدیمی ها من آنم که رستم جهان را گرفت، خود خواهی در واقع دردی سنگین و به سختی قابل درمان است.

خودخواهی در مدیریت

 پایگاه خبری ربیع/  قال علی علیه السلام: من استبد برایه هلک

‌یکی از آفت های مدیریت و آسیب هایی که می تواند یک مدیر را منحرف کند و از جایگاه واقعی به سقوط بکشاند خود خوتهی و منیت است اینکه من فلان کردم یا فلان می کنم یا اگر من نباشم چه می شود و باصطلاح قدیمی ها من آنم که رستم جهان را گرفت، خود خواهی در واقع دردی سنگین و به سختی قابل درمان است.

اینکه در روایتی علی ابن ابیطالب علیه السلام فرمودند انسان مستبد هلاک می شود بدلیل ایبست که انسان مستبد فقط و فقط به خود و نافع خود می اندیشد.

 امام صادق(ع) می‎فرماید: هیچ انسانی تکبر یا گردنکشی نکرد مگر به واسطه ذلت و حقارتی که در خود یافت. آن حضرت در حدیثی دیگر می‎فرماید: آن که مردم را کوچک شمارد و بر آنان بزرگی فروشد جبار است.

و باز می‎فرماید: وارد بهشت نشود آن که در دلش به اندازه دانه خردلی تکبر باشد. بسیاری از انسان‌ها خودخواه هستند. مدیران و مسئولان نیز انسانند و مستثنی نیستند. چرا که در درجه اول به نیازهای خودشان توجه می‌کنند بعد به دیگران.

اصلا یکی از تعاریف خودخواه این است: در نظر گرفتن منافع شخصی خود به عنوان معیار تصمیم‌گیری، مرز خود دوستی با خودخواهی از چگونگی تعاملات اجتماعی فرد مشخص می شود.

عملکرد فرد خودخواه باعث ایجاد ترس، تهدید یا آزار یا پایمال شدن حقوق دیگران می شود و باید مانع از رشد آن شد. برخی تفاوت‌ها در شیوه مدیریت قابل قبول است و حتی لازم است مورد تشویق قرار گیرد.

مشکل زمانی است که اهداف مدیر در تقابل با ماموریت یا اهداف سازمان قرار می‌گیرد معمولا مدیرانی که از تخصص لازم برخوردار نیستند به علت عدم توانیی لازم ممکن است درست در مقابله با اهداف سازمان تصمیم بگیرند و حاضر به مشورت با اهل فن هم نیستند چون احساس حقارت می کنند و خطر همین جاست که ضرر و زیان زیادی خواهد داشت.

اینگونه مدیران بر این باور هستند که رویکردشان درست است و ایجاد تغییر در آن توسط دیگران می‌تواند غیرممکن باشد.از شور و مشورت بیزارند و می گویند تفکر جمعی به دلیل تعدد افراد و تضارب افکار کار را پیش نمی برد علتش این است که خود توانایی تشخیص صحیح را ندارد و این باعث می شود مدیر زیر بار مشورت نرود بدتر از این مدیران کسانی هستند که زمینه را برای اینگونه مدیران فراهم می کنند.

ضرب المثلی هست مبنی بر اینکه آزموده را آزمودن خطاست یا آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود اما در نظام اداری ما گاه چندین بار از یک مدیر ناکارآمد در پستهای مختلف استفاده می شود. و بدتر اینکه مدیر نا کار آمد و خودخواهی را در پست های بالاتر نصب کنند و او از این فرصت استفاده کند و خود را آنقدر بزرگ بپندارد که دیگر کسی نتواند نزدیکش شود و طبعا اینگونه مدیران هرگز مشکلات مردم را نمی شناسند و نمی فهمند.

بسیاری از این مدیران هنوز فکر می کنند که می توانند مدیر خوبی باشند.برخی از مدیریت تنها کت و شلواراطو کشیده و برندش را دارند هرچند آن هم ربط چندانی به مدیریت ندارد و با لباس ساده اما منظم و نظیف بهتر می شود خدمت کرد.

در بحث های بسیاری از ما من مرکزیت دارد و می خواهیم امور را خود به دست بگیریم و به این امر معتقدیم.همه ی ما داعیه ی بده دست من مدیریتش کنم را داریم اما در عمل وضع و حال ما همینی است که می بینید.

 تمثیلی در مثنوی مولوی هست که می گوید:عاشقی بر در خانه معشوقی کوفت،جواب شنید:کیست؟ گفت: من. صدا از پشت در گفت: برو،کسی در خانه نیست.

جوان رفت و چندی خود را در عشق پخته کرد، سال بعد بازگشت و چون از نو بر درکوفت جواب آمد کیست؟ این بار گفت: تو و در باز شد. اگر رابطه ی مدیران و دستگاه ها با مردم مبتنی بر کامجویی موقت و شیفتگی قدرت باشد و اساس کار بر انتقام جویی های گروهی و وقت گذرانی و خلاصه خودبینی قرار گیرد، این در هرگز باز نخواهد شد.به فرموده ی سعدی علیه الرحمه: این پنج روزه مهلت ایام، آدمی/بر خاک دیگران به تکبر چرا رود؟

در واقع اولین عامل آسیب زا در حوزه مدیریت و امور اجتماعی غرور و خودخواهی است که معمولاً پس از رسیدن به مقام در برخی از مسؤولین و مدیران مشاهده می شود.

در اثر غفلت از حقیقت، بشر ممکن است به محض رسیدن به ریاست دچار تکبّر و خودپسندی شود که این رذیله اخلاقی بزرگ ترین آفت کاری اوست و می تواند تمام آثار مثبت مسؤولیت وی را از بین ببرد. اینجاست که حضرت علی(ع) همواره کارگزاران و مدیران نظام اسلامی را به دوری از تکبّر و خود بینی توصیه می کند. آن حضرت در عهدنامه خود به مالک اشتر چنین می فرماید:

«ایّاک و الاعجاب بنفسک و الثّقه بما یعجیک منها و حبّ الاطراء فانّ ذلک من اوثق فرص الشّیطان فی نفسه لیمحق ما یکون من احسان المحسنین؛ مبادا هرگز دچار خودپسندی شوی و به خوبی های خود اطمینان کنی و به پرهیز از این که دوست داشته باشی دیگران تو را ستایش کنند، زیرا حالت غرور و خودپسندی مناسب ترین فرصت برای شیطان است تا کردار نیک نیکوکاران را نابود کند.»

بر اساس اندیشه سیاسی امام علی(ع) غرور و خودخواهی بزرگ ترین آفت مدیریت است که زمامداران و مدیران را به سوی خودکامگی و سرانجام ذلّت و خواری می کشاند، بنابراین مسؤولین نظام اسلامی نباید در اثر این صفت رذیله، گرفتار وسوسه های شیطانی شده و از راه حق خارج شوند، بلکه همیشه باید مواظب باشند تا به غرور و خود بینی دچار نگردند.

انتهای پیام/