حاشیههای تغییر ساعت کاری ادارات
« حاشیههای تغییر ساعت کاری ادارات » عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم زهرا کیان بخت است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، در هفتههای اخیر به طور متناوب شاهد قطعی برق در نقاط مختلف تهران بودیم. بارشهای کم، دمای زیاد هوا و به دنبال آن، افزایش مصرف برق عاملی بود که موجب شد ضروریاتی مثل مدیریت مصرف برق و لزوم صرفهجویی، بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. پیرو این امر، استانداری تهران هم اعلام کرد ساعت کار دستگاههای دولتی، ادارات، بانکها، شهرداریها و موسسات عمومی غیردولتی، با توجه به شرایط جوی خاصی که شاهدش هستیم و ضرورت صرفهجویی، تا پایان تیر ماه از شش صبح تا چهارده بعدازظهر خواهد بود. در این بخشنامه آمده بود که مسئولان دستگاههای اجرایی، سازمانها و نهادهای مستقر در استان تهران، باید ضمن نظارت و تلاش برای کاهش مصرف انرژی در دستگاه خود، سیستم سرمایش را در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد تنظیم کرده و آن را حداکثر تا ساعت سیزده و سی دقیقه خاموش کنند. البته در کنار تهران، برخی استانهای دیگر نیز به این طرح پیوسته و ساعت کاری ادارات خود را تغییر دادند.
ظاهر این تصمیم با این منطق که تغییر ساعتهای کاری میتواند باعث جلوگیری از اتلاف انرژی شود، ممکن است تا حدی معقول به نظر برسد؛ اما باید دید جوانب امر تا چه حد مورد توجه قرار گرفته و اخذ چنین تصمیماتی تا چه اندازه میتواند ما را به نتایج مدنظرمان برساند، چرا که نتایج ناشی از هر تصمیمی به همان مسأله و مصداق خاص، محدود نمانده و کم و بیش بخشهای دیگر را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. بدیهی است که در شرایط مختلف، میتوان در برخی چارچوبها تغییر و تحولاتی به وجود آورد، اما هر چه تصمیم موردنظر از پیش اندیشیده و همهجانبهتر باشد، حصول نتایج مثبت در آن تضمینشدهتر خواهد بود.
تغییر ساعات اداری هم از این قاعده خارج نیست و بدون اینکه بخواهیم انعطاف در قوانین و ارائه و اجرای چنین طرحهایی را رد کنیم، باید گفت به نظر میرسد برای مثمرثمر بودن چنین تغییر و تحولاتی، نیازمند تأملات و نکتهسنجیهای بیشتری هستیم. مهمترین مسأله در اجرای طرح تغییر ساعات اداری، بحث زمان شروع ساعت کاری ادارات است. تغییر ساعت آغاز کار ادارات از هشت به شش صبح، میشود گفت مهمترین تغییری است که بیش از هر چیز دیگر در این زمینه نیاز به نگاه کارشناسی دارد. شاید واقعبینانهتر آن بود که ساعت کاری ادارات نه به شش، بلکه به هفت، منتقل میشد. چرا که به عنوان مثال، کارمندان فاقد خودرو به خصوص آنهایی که برای رسیدن به محل کار باید هر روز فاصله نسبتا زیادی را طی کنند، برای رسیدن به محل کار در ساعت جدید مقررشده یعنی شش صبح، با مسائل و مشکلاتی مواجه میشوند. مشکلاتی از قبیل امنیت در تردد و استفاده از وسایل نقلیه عمومی و سپردن کودکان خود به مهد، پرستار، خانواده خود یا همسر و…. مشکلات همهگیری هستند که به ویژه در میان زوجهای کارمند، مسألهآفرین است. یا برای مثال، کارمندانی که از شهرستانهای اطراف پایتخت، به طور روزانه خود را به محل کارشان در تهران میرسانند، برای اینکه ساعت شش صبح به محل کار برسند، باید حدودا دو ساعت قبل به سمت تهران حرکت کنند که طبیعی است چنین تصمیمی برای این دسته از کارمندان مشکلساز بوده است.
به علاوه، تغییر ساعت شروع کار در صبح، مستلزم تغییر در زمان بیداری افراد هم هست و موجب میشود افراد به یکباره ناچار باشند در زمان بیداری خود تغییرات بنیادی ایجاد کنند که میتواند باعث ایجاد تنش در ساعت بیولوژیک بدن شده و بازدهی آنها در حین کار را کم کند.
به هر حال، با توجه به اینکه کشور ما مدتهاست با بحران خشکسالی دست و پنجه نرم میکند و احتمالا در سالهای آتی نیز با مشکلاتی از این نوع روبرو باشیم، بهترین راهکار، سنجیدن تمام جوانب امر برای ارائه و اجرای تصمیماتی است که اگر چه تازگی دارند، اما به دلیل سنجیده بودن، میتوانند با کمترین تبعات منفی، بیشترین دستاورد را به همراه بیاورند، عملی شدن چنین برنامهریزیهایی قطعا نیاز به دقت نظر هر چه بیشتر و به کار بستن اصول و قواعد علم مدیریت دارد تا طرحهایی که به تصویب شده و به مرحله اجرا درمیآیند، کمترین نقاط ضعف ممکن را داشته باشند.