جهان به طرز عجیبی گِـرد است
به گزارش پایگاه خبری ربیع،بسیاری از آیات قرآن بر پاداش و جزای اعمال آدمی تآکید دارند و به روشنی بیان میکنند که هیچکدام از کارهای انسان بدون پاسخ باقی نمیماند. مولانا این بنمایه فکری مسلمانان و برخی ادیان دیگر را در مثنوی به زیبایی و در قالب شکلها و مثالهای ساده و روان مطرح کرده […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع،بسیاری از آیات قرآن بر پاداش و جزای اعمال آدمی تآکید دارند و به روشنی بیان میکنند که هیچکدام از کارهای انسان بدون پاسخ باقی نمیماند. مولانا این بنمایه فکری مسلمانان و برخی ادیان دیگر را در مثنوی به زیبایی و در قالب شکلها و مثالهای ساده و روان مطرح کرده است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
پاداش و جزا
از دیدگاه مولانا و بسیاری عارفان دیگر، نظام هستی دارای شعور و احساس است و قطعاً در برابر گفتار و کردار آدمیان بی تفاوت نیست بلکه بر اساس و مطابق با اعمال و نیات انسانها واکنش نشان میدهد. به نظر مولانا یک قانون کلی در جهان وجود دارد که «عمل خوب، پاداش نیک دارد و عمل بد پاداش بد.» در نتیجه کسی که این نکته بدیهی را دریابد، میفهمد که پاسخ کردارهایش لحظه به لحظه به او بازمیگردد زیرا «این جهان کوه است و فعل ما ندا» از اینرو مولوی در باب جزای اعمال، کسی را جز خودِ انسان مقصر یا متهم نمیداند زیرا نظام جهان هستی بر اساس عدالت خداوند بنیاد نهاده شده است: «متهم کن نفس خود را ای فتا/ متهم کم کن جزای عدل را/ توبه کن مردانه سَر آور به رَه/ که فمن یعمل بمثقال یره»
جهانِ دایره مانند
«کارما» واژهای سانسکریتی از ریشه Ka)) به معنای «کار و عمل» مشتق شده است و به معنی عمل و عکسالعمل است که کلیه مکاتب هندی آن را قبول دارند. از نظر قانون کارما همه گفتار و اندیشههای آدمی در این عالم واکنشی در بر دارد که آدمی ثمره خوب یا بد آن را خواهد دید. از گذشته دانشمندان و عارفان بزرگ مسلمان بر اساس آموزههای علم الهیات که نحوه ارتباط میان اعمال دنیوی با جزای اخروی را بررسی میکند، به این موضوع اهمیت زیادی دادهاند.
بر اساس آیات قرآن نیز میخوانیم: «اگر نیکی کنید به خودتان نیکی میکنید و اگر بدی کنید باز هم به خود بد میکنید.» و یا آیاتی که تصریح میکنند خداوند اعمال انسان را چه نیک یا بد و هر چند کوچک حتی «به اندازه دانه خردل» مورد حساب قرار میدهد. مولانا معتقد است منظومه هستی همچون دایرهای است که در آن هیچکدام از اعمال انسان گم و نابود نمیشود و هر عملی که انسان انجام میدهد دست در دست میچرخد و همانند آن به خود آدمی بازمیگردد: «کی فرستادی دمی بر آسمان/ نیکیای کز پی نیامد مثل آن؟/ از تو رُسته است آر نکویست آر بد است/ نا خوش و خوش هر ضمیرت از خود است»
فنــاناپذیری اعمال
اعمال انسان اگرچه در ظاهر نابود میشوند اما در واقعیت، آثار آنها در جهان هستی و روح و جان باقی میماند. مولانا بر اساس سخن پیامبر (ص) اعمال و کردار را همچون یاری وفادار و جدا ناشدنی از انسان میداند و میفرماید: «پس پیمبر گفت بهر این طریق/ با وفــاتر از عمل نبود رفیق/ گر بُوَد نیکو، ابد یارت شود/ ور بُوَد بد، در لحد مارت شود»
در کتاب «وضعیت آخر» نوشته «تامس. آ» یک جراح مغز با انجام آزمایشی متوجه نکته جالبی در مورد مغز انسان گردید. دکتر «وایلدر پنفیلد» با قرار دادن ســوزنهای الکتریکی بر قسمتهای مختلف مغز بیمارانش متوجه شد که رویدادهای گذشته و حتی احساسات مربوط به آنها در مغز انسان با تمام جزئیات ثبت میشوند و به عبارت دیگر مغز همانند یک ضبط صوت عالی همه تجربههای زندگی را لحظه به لحظه ثبت میکند؛ حتی اگر انسان برخی از آنها را به مرور زمان فراموش کرده باشد. از اینرو به راحتی میتوان نتیجه گرفت که بر اساس آموزههای قرآن و تعالیم اسلامی هیچ یک از اعمال آدمی نابود نخواهد شد.
تجسم اعمال
مولوی از عارفانی است که به تجسم اعمال در جهان آخرت معتقد است؛ یعنی آدمی مطابق با آنچه در این جهان انجام داده است، نتیجه آن را به گونهای دیگر در جهــان آخرت خواهد دید. از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که فرمودند: «نهال بهشت را بیشتر بنشانید. گفتند: ای رسول خدا! نهال بهشت دیگر چیست؟ فرمود: نیایش و ذکر لا اله الا الله» از نظر مولانا حتی سجده، رکوع، زکات، ایثار، صبر و اطاعت خداوند در این جهان به صورتهای زیبا و خوش در جهان دیگر جلوهگــر خواهد شد. علاوه بر آن، اوصاف نکوهیده آدمی نیز همچون خشم، ظلم، حسادت و… بر او تجسم مییابد و مانند مار و کژدم باعث عذاب خواهند شد: «چون ز دستت زخم بر مظلوم رست/ آن درختی گشت، از او زقّوم رست/ چون ز خشم، آتش تو در دلها زدی/ مایه نار جهنم آمدی/ آن سخنهای چو مار و کژدمت/ مار و کژدم گشت و میگیرد دمت»
از آنجا که مثنوی مولوی اثری تعلیمی است؛ مولانا قصد دارد که انسانهای خردمند را به تفکر بیشتر در باب معاد و بازتاب اعمال وادارد از اینرو بر اساس تعالیم دین اسلام و آموزههای قرآن با سادهترین داستانها و تمثیلها به بیان اعتقادات خویش میپردازد و سختترین مسائل حوزه الهیات و معاد شناسی را برای مردم عامه بیان میکند شاید آنها نیز همچون خردمندان و اهل اندیشه به قلب خود رجوع کنند و اعمالشان را بسنجند پیش از آنکه روز حساب فرا رسد.