سرمقاله/

ترور، فکر مذاکره را باطل کرد؟

دشمن با حیله و تزویر و با تطمیع و تهدید وارد عمل می شود تا به هدف شوم خود دست یابد. شهادت و‎ ترور فرزندان انقلاب اگرچه با نیت تهدید است امانشان از ‎استیصال دشمن است، اما این عملکرد، تذکری است به داخلی هایی که به دشمن لبخند می زنند و به او اعتماد می کنند.

ترور، فکر مذاکره را باطل کرد؟

 پایگاه خبری ربیع/

دشمن با حیله و تزویر و با تطمیع و تهدید وارد عمل می شود تا به هدف شوم خود دست یابد. شهادت و‎ ترور فرزندان انقلاب اگرچه با نیت تهدید است امانشان از ‎استیصال دشمن است، اما این عملکرد، تذکری است به داخلی هایی که به دشمن لبخند می زنند و به او اعتماد می کنند. ترور دانشمندان و نخبگان، راهبرد دشمن در کنار ‎جنگ نرم و ‎میز مذاکره است.آنها می خواهند با ترور فشار حد اکثری را همگام با تحریم وارد کنند باشد که ملت ایران را دوباره پای میز مذاکره بکشانند و آن کنند که می خواهند؟ یعنی چیزی بیش از امتیازاتی که در برجام گرفتند را به دست آورند و تلاش شبانه روزی و جهاد گرانه دانشمندان را خنثی کنند و مطمئن شوند ایران توان دفاع از خود را بکلی از دست داده است و آنموقع ضربه آخر را وارد کنند و کار را تمام کنند! که البته زهی خیال باطل؟ در دوره پس از انقلاب اسلامی دشمنان ما بر پایه خوی جنایتکارانه خود و به‌دلیل دشمنی دیرینه با ملت ایران، هر زمان که توانستند و مجال پیدا کردند، از هیچ اقدامی برای جلوگیری از دستیابی ملت ایران به شکوفایی علمی، سیاسی و اقتصادی دریغ نکردند.با ترور برادر بزرگوار و دانشمند عزیز و رزمنده سال های دفاع مقدس دکتر فخری زاده که

متاسفانه به دست مزدوران صهیونیسم بین الملل، آمریکای جهانخوار و عوامل مرتجع منطقه در اتحاد مثلث شوم عربی، عبری و غربی به شهادت رسید. متوجه می شویم، اتحادی که قبلا به دنبال معامله قرن بود اینبار پا فراتر گذاشته است. در این راستا باید به چند نکته توجه داشت. نباید مسئولین کشور خام اندیشی کنند و گمان ببرند که می توان با غرب با زبان سیاست صحبت کرد همچنین نمی توان با کسانی که با زبان ترور پیش می آیند به زبان سیاست حرف زد. اینجاست که باید زبان روز دنیا را بدانیم. زبان روز دنیا گفتگو و مذاکره با همه دنیا است نه چهار پنج قدرت برتر اما از موضع قدرت و به هر میزان که ما قوی بشویم می توانیم حرفمان را جا بیندازیم. خوشبختانه در سال های اخیر منطق راهبردی جمهوری اسلامی ایران طرفداران بیشماری در جبهه مقاومت پیدا کرده است. یک وجه قضیه این است؛ مخاطبان ما گوش شنوایی دارند و مخاطب ما چند دولت غربی کور و کر نیستند که جامعه ایران را نمی شناسند و نمی دانند که شهادت دانشمندان هسته ای حتی می تواند باعث انسجام بیشتر ملت شود و بر مقاومت ما بیفزاید. نکته دیگر این است که در عرصه بین المللی و حقوقی می توان اقدامات متعددی داشت اعم از اینکه در آژانس بین المللی انرژی اتمی نماینده ما حقوق جمهوری اسلامی ایران را پیگیری می کند و این موضوع در این نهاد قابل طرح است. در سازمان ملل متحد نیز به عنوان یکی از قدیمی ترین اعضا و همچنین عضو بسیاری از معاهدات هستیم و براساس موارد متعددی از بندهای حقوق بین الملل حق داریم تقاضای رسیدگی و مجازات عوامل و آمرین این قضیه را داشته باشیم. نکته دیگر این است که ما در بحث هسته ای بیش از حد کفایت مورد بازرسی قرار گرفته ایم و اینجاست که باید تکلیف روشن شود تا کی باید این مسیر را ادامه داد و آنها به دنبال بهانه جویی باشند و از طریق عوامل خود در داخل کشور برای شناسایی و جاسوسی بیایند و اطلاعات شخصی افراد را به تیم های ترور و مزدوران خود بدهند و آنها بی کم و کاست سرمایه های کشورمان را ترور کنند. ما دیگر به راحتی کسی چون دکتر فخری زاده را به دست نمی آوریم. انبوهی از تجربه و علوم و تحلیل و منطق علمی آمیخته با نگاه امام راحل که می فرمودند ما می توانیم در این وجود تجمیع شده بود و امروز جای ایشان خالی است و باید سال ها تلاش کنیم تا جایگزینی داشته باشیم. این مسیر ادامه پیدا می کند اما این نکته نباید باعث شود مسئولین سه قوه مسئولیت های خود را فراموش کنند. قوه قضاییه حتما باید در بخش بین الملل مساله را پیگیری کند و قوه مقننه نیز باید در موضوع قانونگذاری و در ارتباط با این مسائل یکبار برای همیشه تکلیف ما را با بهانه جویی های آژانس بین المللی اتمی روشن کند. قوه مجریه باید از دیپلماسی التماسی دست بردارد و با زبان دنیا با جهان بین الملل صحبت کند. زبان دنیا زبان قدرت است. ما می توانیم در بسیاری از مراحل با این نگاه حرف های خود را پیش ببریم و طرف مقابل را به پذیرش منطق به حق و اساسی جمهوری اسلامی مجاب کنیم. با این نگاه فرقی بین بایدن و ترامپ نخواهد بود. منطق ما بر ۴۰ سال تجربه جمهوری اسلامی مبتنی است و باید دید بر این منطق تکیه خواهیم کرد یا خیر؟ این نکته نیز حائز اهمیت است، نباید تقصیر خارجی ها را در داخل به گردن بگیریم. این انصاف نیست و نباید در این رابطه فراموش کنیم که کار دشمن دشمنی است. اما ما نیز باید کاملا هشیار باشیم. برای ایمنی و امنیت دانشمندان باید کارهای اضافی و اقداماتی تکمیلی داشت. دشمن از دشمنی خود دست برنمی دارد ولی ما وظیفه داریم تا امنیت این سرمایه های ملی را بیش از پیش تامین کنیم. نباید در این قضایا به دنبال مقصر گشت و باید امنیت را بیش از پیش تقویت کرد.آری، این ترور نشان داد مذاکره کاربردی برای ما جز محدودیت در توسعه و ایجاد ضعف دفاعی نخواهد داشت!