تولیدی » روزنامه سراسری کیمیای وطن » سرمقاله » مظفر حاجیان » یادداشت و سرمقاله
کد خبر : 1038774
سه شنبه - 28 فروردین 1403 - 10:03

تأثیر فساد اخلاقی بر مردم

یکی از نکات جالبی که در قرآن کریم بیان شده است، تأثیر فساد اخلاقی بر مردم است. این نکته را می‌توان با دقت در آیات ۵۹ تا ۸۵ سوره مبارکه اعراف دریافت. در آیات ۵۹ و ۶۰ این سوره جریان ارسال حضرت نوح علیه السلام به سوی قومش و دعوت ایشان بیان شده است:

تأثیر فساد اخلاقی بر مردم

مظفر حاجیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، یکی از نکات جالبی که در قرآن کریم بیان شده است، تأثیر فساد اخلاقی بر مردم است. این نکته را می‌توان با دقت در آیات ۵۹ تا ۸۵ سوره مبارکه اعراف دریافت. در آیات ۵۹ و ۶۰ این سوره جریان ارسال حضرت نوح علیه السلام به سوی قومش و دعوت ایشان بیان شده است:

«لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَی قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـهٍ غَیْرُهُ إِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ، قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ به یقین، نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس به آنان گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید، که شما را جز او معبودی نیست. من قطعاً از عذاب روزی بزرگ بر شما می‌ترسم، اشراف و سران قومش گفتند: مسلماً ما تو را در گمراهی آشکار می‌بینیم!»

کلمه «ملأ» به معنای اشراف و بزرگان قوم است، و این طبقه از افراد اجتماع را از این نظر ملأ گفته‌اند که هیبت آنان دلها، و زینت و جمالشان چشم‌ها را پر می‌کند. در این آیات حضرت نوح «قومش» را مورد خطاب قرار داده و «ملأ» قوم پاسخ او را می‌دهند.

این طبقه هرگز توقع نداشتند که یک نفر پیدا شود و بر بت پرستی آنان اعتراض نموده، صریحاً پیشنهاد ترک خدایانشان را کند و از این عمل انذارشان نماید، لذا وقتی با چنین کسی مواجه شده‌اند تعجب نموده، او را با تأکید هر چه تمامتر گمراه خوانده‌اند.

 آیات ۶۵ و ۶۶ هم بیان دعوت حضرت هود است و پاسخی که به او داده می‌شود:

«وَإِلَی عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـهٍ غَیْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ، قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی سَفَاهَهٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبِینَ؛ و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست، آیا نمی‌پرهیزید؟ اشراف و سران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را در سبک مغزی و نادانی می‌بینیم و تو را از دروغگویان می‌پنداریم!!»

دعوت حضرت هود مانند حضرت نوح بر پرستش خداوند بود، و باز هم «ملأ» قومش پاسخ او را دادند و او را تکذیب کردند.

در داستان حضرت صالح در آیات بعدی نیز همین مسأله تکرار می‌شود:

«وَإِلَی ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَـهٍ غَیْرُهُ …، … قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ؛ و به سوی قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستادیم، گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست …، …اشراف و سران قومش که تکبّر و سرکشی می‌ورزیدند به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: آیا شما یقین دارید که صالح از سوی پروردگارش فرستاده شده؟ گفتند: به طور یقین ما به آیینی که فرستاده شده مؤمنیم.»

در این جا باز هم «ملأ» قوم دست به کار شده و سعی در منصرف کردن افراد مؤمن شدند.

؛ و لوط را [به یاد آورید] هنگامی که به قومش گفت: آیا آن کار بسیار زشت و قبیح را که هیچ کس از جهانیان در آن بر شما پیشی نگرفته است، مرتکب می‌شوید؟!«۸۰»…وپاسخ قومش جز این نبود که به یکدیگر گفتند: اینان را از شهرتان بیرون کنید; زیرا مردمانی اند که همواره خود را پاک نشان می‌دهند

این روال در داستان حضرت لوط به هم می‌خورد. آن حضرت مردم را در مقابل کار غیراخلاقی که قوم مرتکبش بودند دعوت می‌کند: «وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَهَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِینَ، … وَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ؛ و لوط را [به یاد آورید] هنگامی که به قومش گفت: آیا آن کار بسیار زشت و قبیح را که هیچ کس از جهانیان در آن بر شما پیشی نگرفته است، مرتکب می‌شوید؟!«۸۰»…وپاسخ قومش جز این نبود که به یکدیگر گفتند: اینان را از شهرتان بیرون کنید; زیرا مردمانی اند که همواره خود را پاک نشان می‌دهند.»

در این دعوت و پاسخ قوم دو نکته جالب نهفته است: ۱- در روال بیان شده، پاسخ پیامبر را گروهی از اشراف و بزرگان قوم می‌دادند، ولی تأثیر فساد کار قوم لوط بر آنان این گونه بود که «قوم» جواب پیامبر را می‌دهند. گویی تمامی مردم برای این کار بسیج شده و در مقابل پیامبر خدا ایستادند.

۲- از آنجایی که قوم جواب درستی در مقابل این سؤال نداشتند لاجرم او را تهدید به تبعید نموده، گفتند: «أخرجوهم من قریتکم» و این خود دلیل بر سفاهت قوم لوط است که اصلاً متعرض جواب از سؤال لوط نشده و در مقام جواب چیزی گفتند که هیچ ربطی به سؤ آل او نداشت.

 این تأثیر را می‌توان از حربه‌های شیطان در مقابل انسان دانست. حضرت علی علیه السلام در بیان نورانی خود در خطبه ۲۳۴ نهج البلاغه در مورد شیطان و نحوه تسلط او بر انسان می‌فرمایند:

«وَ دَلَفَ بِجُنُودِهِ نَحْوَکُمْ، فَاَقْحَمُوکُمْ وَلَجاتِ الذُّلِّ، وَ اَحَلُّوکُمْ وَرَطاتِ الْقَتْلِ، وَ اَوْطَاُوکُمْ اِثْخانَ الْجِراحَهِ، طَعْناً فی عُیُونِکُمْ، وَ حَزّاً فی حُلُوقِکُمْ، وَ دَقّاً لِمَناخِرِکُمْ، وَ قَصْداً لِمَقاتِلِکُمْ، وَ سَوْقاً بِخَزائِمِ الْقَهْرِ اِلَی النّارِ الْمُعَدَّهِ لَکُمْ؛ و لشکرش را به جانب شما نزدیک کرد، سپاه او شما را به بیشه خواری انداختند، و در ورطه کشتار درآوردند، و شما را زخمی کاری زدند: با فرو بردن نیزه گناه در چشمتان، و بریدن گلویتان با کارد معصیت، و کوبیدن مغزتان با اندیشه‌های باطل، و فرود آوردن ضربه بر اعضای حساس و کشنده‌تان، و کشاندنتان با مهار قهر و غلبه به سوی آتشی که از پیش برای شما مهیا شده.»

«فَاَصْبَحَ اَعْظَمَ فی دینِکُمْ جَرْحاً، وَ اَوْری فی دُنْیاکُمْ قَدْحاً، مِنَ الَّذینَ اَصْبَحْتُمْ لَهُمْ مُناصِبینَ، وَ عَلَیْهِمْ مُتاَلِّبینَ؛ شیطان در زخم زدن به دینتان قوی‌تر، و برای فساد در دنیایتان آتش افروزتر است از کسانی که آشکارا با آنان دشمنی می‌ورزید، و برای جنگ با آنها جمع می‌شوید.»

مظفر حاجیان