بی‌حرمتی به وقت مردم؛ در مطب‌ برخی پزشکان چه می‌گذرد؟

وقت مردم، گوهر کمیاب جامعه‌ای است که گرفتار روزمرگی و بی‌نظمی شده است. یکی از نمادهای عینی این بی‌نظمی، صحنه‌ای است که هر روز در ده‌ها مطب پزشک در سراسر کشور تکرار می‌شود.

بی‌حرمتی به وقت مردم؛ در مطب‌ برخی پزشکان چه می‌گذرد؟

مظفر حاجیان

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛وقت مردم، گوهر کمیاب جامعه‌ای است که گرفتار روزمرگی و بی‌نظمی شده است. یکی از نمادهای عینی این بی‌نظمی، صحنه‌ای است که هر روز در ده‌ها مطب پزشک در سراسر کشور تکرار می‌شود. صف‌های طولانی بیماران، صندلی‌های پر از بیماران خسته، انتظارهای چندساعته، و در نهایت ویزیتی که گاه در چند دقیقه خلاصه می‌شود. این وضعیت، نه فقط نشانه‌ی ضعف مدیریتی است، بلکه بازتاب نوعی بی‌هویتی نسبت به زمان و کرامت انسان در نظام سلامت کشور است.

وقت مردم، بی‌ارزش‌ترین دارایی؟

در حالی که در بسیاری از کشورها وقت بیمار دقیقاً تنظیم می‌شود و هر بیمار در ساعت مشخصی وارد اتاق پزشک می‌شود، در کشور اسلامی ما که توصیه به رعایت نظم اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم و تأکید بر رعایت حقوق دیگران و حق الناس شده است هنوز سنت «بیا زودتر اسم بنویس» یا «باید دو ساعت زودتر بیایی نوبت بگیری و بنشینی تا صدات کنند» ادامه دارد. بیمار ناچار است ساعت‌ها در فضای محدود، پر استرس و گاه غیربهداشتی بنشیند تا شاید نوبتش بشود خدمت دکتر شرفیاب شود؟! این در حالی است که بیشتر مطب‌ها، تعرفه‌های سنگینی دریافت می‌کنند و سیستم نوبت‌دهی دیجیتال و دقیق تقریباً در حد شعار باقی مانده است حالا اخلاق منشی های محترم و کم حوصله و طلبکار از مردم و بیماران بماند!
این یعنی در واقعیت، وقت مردم بی‌قیمت‌ترین و بی‌اعتناترین مؤلفه نظام درمانی شده است. در فرهنگی که «وقت طلا و مهمتر از طلاست»، ما آنرا مفت از دست می‌دهیم و کسی پاسخگو نیست.

پزشک محترم؛ بیمار هم انسان است

هیچ‌کس منکر شأن و زحمت پزشکان نیست، اما شأن مردم نیز کمتر از پزشکان نیست. پزشک وظیفه دارد همان‌طور که برای دقت علمی و تخصصی خود ارزش قائل است، برای وقت، شخصیت و آرامش مراجعانش نیز احترام قائل شود. بیمار فقط جسمی بیمار نیست؛ او ذهنی خسته و روحی نگران هم دارد. وقتی بیمار ساعت‌ها منتظر می‌ماند تا چند دقیقه فرصت دیدار با پزشک پیدا کند، نه‌فقط از لحاظ جسمی، بلکه از نظر روانی نیز فرسوده می‌شود.
بی‌نظمی در نوبت‌دهی و بی‌توجهی به وقت مراجعان، در حقیقت نوعی نقض اخلاق حرفه‌ای پزشکی است. پزشکی فقط نسخه نوشتن و درآمد به جیب زدن نیست، بلکه بخشی از رسالت آن، حفظ شأن و کرامت بیمار است.

امروز کمتر می‌توان مطبی یافت که سیستم دقیق رزرو، اطلاع‌رسانی و پاسخگویی داشته باشد. برخی منشی‌ها عملاً بدون آموزش کافی، مسئول ساماندهی ده‌ها بیمار هستند آنها با چه معیاری گزینش گمارده می شوند؟ آنچه واضح است آنها در عمل تبدیل به دیواری دفاعی بین پزشک و مردم می‌شوند. هیچ نظارت مستقیمی بر عملکرد مطب‌ها وجود ندارد؛ نه وزارت بهداشت و نه سازمان نظام پزشکی پاسخ روشنی به مردم نمی‌دهند. بیمار نمی‌داند به کجا باید اعتراض کند یا چگونه حق خود را از بابت اتلاف وقت، بی‌نظمی یا رفتار نامناسب مطالبه کند.در چنین شرایطی، فرهنگ بی‌مسئولیتی نسبت به زمان به یک عادت ملی تبدیل شده است. جامعه‌ای که وقت را بی‌ارزش بداند، دیر یا زود همه ارزش‌های دیگرش نیز کم‌رمق می‌شود.

نقش رسانه‌ها در این میان حیاتی است. رسانه‌ها باید زبان مردم باشند و با پیگیری‌های جدی، صدای بیماران را به گوش مدیران نظام سلامت برسانند این موضوع نیازمند یک نهضت است، باید رسانه ها همگام بفریاد مردم برسند و صدای مردم را به مسئولانبرسانند هر چند معلوم نیست مسئولان اقدام خاصی داشته باشند اما پیگیری مجدانه و مجاهدانه بی نتیجه نخواهد بود باید ایستاد تا مسئله اصلاح شود.

اگر رسانه‌ها آزادانه بتوانند از وضعیت مطب‌ها گزارش تهیه کنند، اگر بیماران بتوانند بی‌واسطه شکایت خود را در تریبون رسانه‌ها بیان کنند، قطعاً بسیاری از پزشکان و مدیران درمانی ناچار به اصلاح رفتار خواهند شد.مسئولان متوجه باشند که بی‌توجهی به رسانه یعنی بی‌توجهی به بازتاب واقعیت. و بی‌توجهی به واقعیت، یعنی تکرار خطاها در سکوت.
اتلاف وقت بیماران تنها یک مشکل فردی نیست؛ بازتابی از فرسودگی ساختار سلامت است. این بی‌نظمی‌ها نشان می‌دهد که نظام سلامت ما به جای انسان‌محوری، گرفتار روزمرگی و اقتصادمحوری شده است. در حالی که هدف اصلی درمان باید بازگرداندن آرامش و اعتماد به بیمار باشد، آنچه امروز اتفاق می‌افتد بیشتر شبیه یک فرآیند تجاری سرد است که در آن، بیمار نه به عنوان انسان، بلکه به عنوان «مراجع بعدی» دیده می‌شود.

مطالبه مردم از مسئولان اینست که:سامانه‌های نوبت‌دهی دقیق و سراسری برای مطب‌ها اجباری شود و پزشکان. عادت کنند. سازمان نظام پزشکی بر رفتار و نظم مطب‌ها نظارت واقعی کند. حق اعتراض بیماران به رسمیت شناخته شود و مکانیزم شفاف شکایت ایجاد شود.احترام به وقت و کرامت بیماران، در آموزش پزشکی و اخلاق حرفه‌ای گنجانده شود.

رسانه‌ها در انعکاس تخلفات درمانی و مشکلات مراجعان، مورد حمایت قانونی قرار گیرند.آری، بی‌احترامی به وقت مردم، در هر سطحی، نشانه‌ی فروپاشی اخلاق عمومی است. وقتی بیمار برای یک ویزیت ساده ساعت‌ها انتظار می‌کشد و کسی پاسخگو نیست، در واقع کرامت او زیر سؤال رفته است. وقت مردم، حق مردم است؛ و هیچ تخصص و مقامی بالاتر از احترام به این حق نیست.
اگر جامعه‌ای بخواهد به توسعه واقعی برسد، باید از همین‌جا آغاز کند: از احترام به وقت انسان.

مظفر حاجیان