به کجا سفر کنیم؟
حتماً شما هم این مصرع معروف از استاد سخن سعدی را شنیدهاید که میگوید: «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی». سفر برای هر انسان نیازی ضروری است فرقی هم ندارد که سفر به قصد خود شناسی باشد و یا کشف تازهها. انسان از روزی که قدم بر کره خاکی نهاد نیاز به سفر داشته و سفر کردن را میتوان جزئی جدایی ناپذیر از نهاد انسان دانست.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، حتماً شما هم این مصرع معروف از استاد سخن سعدی را شنیدهاید که میگوید: «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی». سفر برای هر انسان نیازی ضروری است فرقی هم ندارد که سفر به قصد خود شناسی باشد و یا کشف تازهها. انسان از روزی که قدم بر کره خاکی نهاد نیاز به سفر داشته و سفر کردن را میتوان جزئی جدایی ناپذیر از نهاد انسان دانست.
سفر همانگونه که شیخِ اجلّ نیز گفته باعث رشد و تعالی یا همان پخته شدن فرد میشود اما همه اینها در صورتی است که انسان در هر سفری نکتهای تازه بیاموزد و یا حداقل با مکانی تازه آشنا شود.
هر چند با وضعیت بغرنج اقتصادی فعلی سفر کردن برای بسیاری از هموطنان ما تفریحی لوکس محسوب میشود و قطعاً در اولویت زندگی بخش بزرگی از مردم نیست اما همان سفرهای اندک هموطنان ما نیز آنچنان که باید کیفیت و کمیت لازم را در خود ندارد.
شمال رفتگان
داستان تعطیلات ایرانیها و شمال داستانی نوستالژیک است اما این داستان نوستالژیک در دو دهه اخیر در حال تبدیل شدن به داستانی تراژیک است. اگر نگوییم مقصد اکثریت مردم ما در فصل تعطیلات شمال است اغراق نکردهایم. بخش بزرگی از سفرهای تفریحی ایرانیها به شمال خلاصه میشود و این در حالی است که شمال کشور به دلیل این حجم از مهمانان ناخواسته چنان دچار اشباع و نابودی شده که برای افرادی که از بیرون از این کشور به ماجرا نگاه میکنند این اتفاق چنان عجیب است که در ذهنشان نمیگنجد.
اگر از توریستهای خارجی که به ایران سفر کردهاند درباره جاذبههای تاریخی و طبیعی ایران سؤال کنید شمال ایران در میان ۱۰۰ گزینه اول آنها نیز جایی ندارد و جالب اینجاست که این توریستها جاهایی از ایران را دیدهاند که بسیاری از ایرانیها حتی از وجود آن اطلاعی ندارند.
شمال برای مردم ما به قدری جذاب است که حاضرند ساعتها در ترافیک باشند اما برای ساعتی در کنار دریا یا وسط جنگل، جوجه بزنند و قلیان بکشند. در واقع با زمانی که مردم در ترافیک رسیدن به شمال کشور تلف میکنند میتوان به شرق و غرب و جنوب ایران سفر کرد.
این علاقه مردم به شمال، نشان میدهد سازمانهای گردشگری در ایران وظیفه خود را به درستی انجام ندادهاند چرا که اکثریت مردم فکر میکنند تنها در شمال میشود خوش گذراند و تعطیلات را به سرانجام رساند.
البته این تقصیر تنها متوجه سازمانهای گردشگری نیست و رسانههای جمعی مانند صدا و سیما نیز در تشویق مردم به سفر به شمال نقش پررنگی دارند. اگر به سریالهای ساخته شده در صدا و سیما نگاه کنیم بخش بزرگی از سفرهای این سریالها به شمال ختم میشود و کمتر سریالی را میتوان یافت که به معرفی زیباییهای دیگر نقاط ایران پرداخته باشد. در سینما و شبکه نمایش خانگی هم اوضاع بهتر از صدا و سیما نیست و آنجا هم با حجم بزرگی از تبلیغ برای شمال رفتن مواجهیم.
البته عادت به سفر به جاهای محدود تنها به داخل کشور خلاصه نمیشود. ما در سفرهای خارجی هم اینگونه هستیم. استانبول و دبی را پیدا کردهایم و بیخیال دیگر نقاط جهان شدهایم. بدون اینکه توجه کنیم این جهان به این بزرگی، شهرهایی دارد که میشود، آنها را هم دید و از زیباییهایش لذت برد. این روش سفر رفتن نسل به نسل در میان ما در حال انتقال است و هیچ نشانهای از تغییر هم در این میان وجود ندارد.
اگر بخواهیم واقع بین باشیم باید گفت ما در حوزه گردشگری و سفر نه تنها جهان و کشورهای اطراف خود شناخت درستی نداریم بلکه حتی از کشور خودمان نیز بی خبریم. برای ما ایرانگردی تنها به شمال رفتن و نابودی جنگل و دریا و البته وقت تلف کردنهای طولانی در ترافیک و جهانگردی به سفر به ترکیه و امارات و نهایتاً گرجستان خلاصه میشود. نتیجه این شناخت سطحی از ایران و جهان نیز سبب شده ما از حال مردمان کشور خودمان و بی خبر باشیم و درک درستی از جهانی که در آن زندگی میکنیم نداشته باشیم.
اگر شما جز دسته شمال روندگان نیستید که خوش به حالتان، اما اگر از دار و دسته شمال روندگان هستید به شما توصیه میکنیم در اینترنت گذری چند دقیقهای به زیباییهای ایران داشته باشید تا حداقل در دنیای مجازی هم شده کشور زیبای خودتان را ببینید.