به گزارش پایگاه خبری ربیع، آقای «حسن روحانی» رئیسجمهور محترم در مقالهای که اخیراً (چند روز پیش از اعمال دور جدید تحریمها در دوشنبه گذشته) در روزنامه «فایننشالتایمز» انگلیس منتشر شد، با انتقاد از سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا، ضمن تشویق کشورهای اروپایی برای ایستادگی در برابر این رویکرد واشنگتن نوشت: «وقت آن است که اروپا به همراه چین و روسیه بسته نهایی خود را برای جبران تحریمهای آمریکا ارائه و اجرا کنند». آقای روحانی همچنین در این مقاله برای چندمین بار یادآور شد تنها از طریق بهرهمندی ملت ایران از دستاوردهای برجام است که این توافق تاریخی تداوم خواهد داشت.
محتوای این مقاله که بیشتر حکم نامهای دوستانه به سران اروپایی و خصوصا تروئیکای اروپا را دارد، از ابعاد مختلف قابل بررسی است.
۱- لحن نرم به کار رفته در مقاله رئیسجمهور به گونهای است که اگر مخاطبی برای نخستین بار و حتی به صورت تصادفی آن را مطالعه کند، تصور میکند اروپا کمترین تخطی و بدعهدی را در قبال جمهوری اسلامی ایران و برجام صورت نداده است و به صورت «مطلق» در برابر ایالاتمتحده آمریکا و دولت ترامپ در این باره موضعگیری کرده است. سؤال اصلی اینجاست: چرا در فاصله کمتر از ۱۰۰ ساعت تا اعمال دور جدید تحریمهای ثانویه دولت آمریکا علیه کشورمان، چنین مقالهای- بخوانید نامهای- نگاشته شده و در آن از طرف مقابل خواسته شده بسته پیشنهادی خود را «ارائه» و «اجرا» کند؟! این جمله به خودی خود نشان میدهد طرف اروپایی حتی به خود زحمت «ارائه» بسته پیشنهادی را تاکنون نداده است! این در حالی است که قرار بود در نهایت چند هفته پس از خروج رسمی ایالاتمتحده از برجام یعنی اوایل تابستان، اتحادیه اروپایی بسته پیشنهادی خود را با تمامی جزئیات به کشورمان ارائه دهد. هماکنون ۶ ماه از خروج ترامپ از برجام و ۴ ماه از مهلت چند هفتهای داده شده توسط رئیسجمهور محترم به باقی اعضای برجام برای ارائه بسته پیشنهادی سپری شده و چشمان دستگاه دیپلماسی ما در انتظار «ارائه» بسته پیشنهادی اروپاست! اگرچه هدف اروپاییان از این تاخیر مشخص بوده و آنها درصدد تحمیل یک «بسته حداقلی ناکارآمد» به کشورمان هستند اما چرا باید این فرصت از سوی دستگاه دیپلماسی و دولت ما به اروپا داده میشد؟!
۲- خلق دوگانه «یکجانبهگرایی/ چندجانبهگرایی» هماکنون اختلافاتی را در ۲ سوی آتلانتیک میان ایالاتمتحده و اتحادیه اروپایی ایجاد کرده است. این جدال در دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» بیشتر جنبه تئوریک داشت اما در دوران ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» به منازعهای عملی میان واشنگتن و متحدان آن تبدیل شد. بدون شک جمهوری اسلامی ایران نه طرفدار «یکجانبهگرایی» در نظام بینالملل و نه طرفدار «چندجانبهگرایی مبتنی بر نقشآفرینی غربیها» در جهان امروز است؛ به عبارت بهتر، چندجانبهگرایی مدنظر ایران، با چندجانبهگرایی مدنظر بازیگران اروپایی متفاوت است. ملت ایران فراموش نکرده تحریمهای چندجانبه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه برنامه هستهای صلحآمیز کشورمان، در ابتدا محصول اجماع تروئیکای اروپا و آمریکا و سپس رای تمام اعضای دائم شورای امنیت علیه ایران بود. آیا این «چندجانبهگرایی» همان مقولهای است که ما باید از آن دفاع کنیم؟! بدون شک جمهوری اسلامی تحقق چندجانبهگرایی در نظام بینالملل را در گرو تبلور «انصاف» و «همیاری مؤثر» در معادلات بینالمللی و منطقهای میداند، از این رو بهتر بود آقای رئیسجمهور از ادبیاتی استفاده میکرد که در آن، «چندجانبهگرایی» مدنظر جمهوری اسلامی ایران به صورتی مشخص تبیین میشد. محتوای مقاله رئیسجمهور محترم این شائبه را نزد مخاطب ایجاد میکند که نوع نگاه ما به مقوله چندجانبهگرایی با نگاه مقامات اروپایی در این باره یکسان است!
۳- فارغ از انتقادی که در خصوص «چندجانبهگرایی» مطرح شد، جا داشت آقای رئیسجمهور به جای ورود به منازعه «یکجانبهگرایی/ چندجانبهگرایی»، منازعه عملی و ملموس «تعهدپذیری ایران/ بیتعهدی آمریکا و اروپا» را برای تروئیکای اروپا و مخاطبان بینالمللی تشریح میکرد!
خوب بود آقای روحانی به دوران ریاستجمهوری اوباما و ماجرای تضمین امضای «جان کری» و سکوت مقامات اروپایی در برابر نقض مفاد ۲۶ تا ۲۹ برجام توسط دولت سابق آمریکا نیز اشارهای میکرد! همچنین خوب بود آقای روحانی در یک رسانه اروپایی به صورتی دقیق شرح میداد چگونه بانکها و مؤسسات اعتباری اروپا برخلاف تعهدات خود در برجام، از عادیسازی روابط بانکی با ایران[تحت تاثیر فشارهای خزانهداری دولت اوباما] اجتناب کردند! همچنین زمان آن بود تا آقای روحانی اتحادیه اروپایی و خصوصا ۳ کشور آلمان، انگلیس و فرانسه را بابت همراهی با دولت ترامپ بر سر تغییر برجام و گنجاندن موضوعات چهارگانه[تحدید توان موشکی ایران، کاهش قدرت منطقهای تهران، بازرسی از اماکن نظامی و اعمال محدودیتهای فرازمانی در خصوص برنامه هستهای] مورد عتاب قرار میداد!
هر چند شواهد موجود نشان میدهد دولت محترم علاقهای به پرداختن به این موضوعات ندارد اما هر مخاطب منصفی بخوبی میداند اتحادیه اروپایی از سال ۲۰۱۵ میلادی تاکنون ۳ بار در آزمون صیانت از برجام مردود شده؛ یک بار در دوران اوباما، یک بار در یکسال نخست حضور ترامپ در کاخ سفید و یکبار نیز همین الان! تاخیر اتحادیه اروپایی در ارائه و عملیاتی کردن راهکار خود برای حفظ توافق هستهای، برای سومین بار عملکرد برجامی قاره سبز را طی ۳ سال اخیر به چالش کشیده است، این در حالی است که عهدشکنیها و خیانتهای هستهای اروپا به ایران از سال ۲۰۰۳ میلادی / ۱۳۸۲ خورشیدی تا زمان انعقاد برجام نیز داستان خاص خود را دارد.
در نهایت اینکه تصویر اروپا نزد افکار عمومی کشورمان مدتهاست دفرمه شده و تلاش دولتمردان ما برای تغییر و حتی اصلاح این تصویر نیز راه به جایی نبرده و نمیبرد! تجربه برجام بخوبی نشان داد اروپای واحد نمیتواند گرانیگاه و نقطه ثقل محکم و قابل اعتمادی برای حفظ این توافق باشد. آیا تجربیات ۱۵ سال اخیر و خصوصا ۳ سالی که از امضای برجام گذشته، برای اثبات این موضوع کافی نبوده است؟
سرمقاله وطن امروز/
برجام را به خاطر بسپار…
« برجام را به خاطر بسپار… » عنوان یادداشت امروز در روزنامه وطن امروز به قلم نوید مومن است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: