بازی در زمین رقیب!
« بازی در زمین رقیب! » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم حسن اختری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، گرچه مطابق اصل ۸۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سوال از رئیس جمهور از اختیارات نمایندگان مجلس است، اما از آنجایی که در ادوار گذشته مجلس جمهوری اسلامی ایران- به غیر از مجلس اول که رأی به بی کفایتی بنی صدر داد- اتفاق نادری بوده است، لذا سوال از رئیس جمهور و حضور وی در جلسه علنی مجلس و پاسخ به پرسش نمایندگان مردم به تابویی تبدیل شده بود که این تابو بدست مجلس دهم در سوال از آقای روحانی شکسته شد. این پرسش و پاسخ یک بار دیگر اقتدار و ثبات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران، مردم سالاری دینی و کارآمدی نظام سیاسی اسلام علوی را به نمایش گذاشته و به رخ جهانیان کشید.
حال جای این سوال در افکارعمومی همچنان باقی است، مجلسی که اکثریت نمایندگان آن با گرایش به دولت یازدهم و تحت لوای شعار«اعتدال» و با عنوان لیست «تدبیروامید» وارد شده و بعنوان قدرشناسی، دولت دوازدهم را با رأی بالای خود بر مسند قدرت نشاندهاند، در طی کمتر از یکسال چه اتفاق مهمی افتاده است که کمر همت به استیضاح دولت بستهاند؟
وزیر کار و اقتصاد را بعد از استیضاح برکنار کرده و وزرای صمت و آموزش و پرورش را در دستور کار خود قرار داده اند. بالاتر از آن رئیس جمهور مورد حمایت خود را در سخت ترین شرایط که مورد هجمه دشمنان خارجی و فشارهای رقبای داخلی است مورد پنج سوال قرارداده و از توضیحات ایشان تنها در یک مورد قانع میشوند و چهار مورد دیگر را قانع کننده تشخیص نمیدهند. به راستی در یکسالی که از عمر دولت دوازدهم می گذرد چه تغییرات اساسی در مواضع راهبردی و مدیریتی آقای روحانی صورت گرفته که اکثریت نمایندگان مجلس آن را مغایر منافع ملی تشخیص داده و با جدیت در مقابل آن ایستاده است.
از طرف دیگر چه تغییری در مواضع سیاسی نمایندگان رخ داده که جای اکثریت و اقلیت عوض شده و دولت مورد ستایش اکثریت ناگهان مورد بی مهری قرار گرفته است؟
خود شیفتگی برخی از دولتمردان وابسته به جناح «کارگزاران سازندگی» که شاکله اصلی دولت را تشکیل میدهند در ادامه سیاستهای تعدیل اقتصادی دولت سازندگی، کارخرابی را به جایی رساندهاند که عملکرد دولت دوازدهم را درهمین کمتر از یکسال هم غیر قابل دفاع نموده است. جریان اصلاح طلب با قرار گرفتن در آستانه انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در صدد برائت از دولت و گذر از “روحانی” را در دستور کار قرار داده است. لذا نمایندگان طرفدار سرسخت دیروز دولت که بسیاری از آنان با اتکاء به پایگاه اجتماعی دولت و قرار گرفتن در«لیست امید» وارد مجلس شدهاند به منتقدین امروز «روحانی» تبدیل گشتهاند.
اما آیا این گروه فرصت طلب و رقبای سنتی دولت از جریان اصول گرا هر یک به تنهایی قادر به برکناری وزراء و یا سوال از رئیس جمهور بودهاند؟ تجربه همین دوره مجلس در استیضاح وزرای دولت یازدهم نشان میدهد که به سادگی امکان پذیر نبوده است. بنا بر این بخشی از رقبای سنتی و بعضاً تندرو دولت «اعتدال» که در طول خدمت دولتهای یازدهم و دوازدهم منتقد جدی آنها در تئوری و عمل بودهاند با جریان اصلاح طلب در مواضع اجرایی دولت «اشتراک منافع» پیدا کردهاند یا به عبارتی صریح تر بخشی از جریان اصول گرا در پازل اصلاح طلبان ایفای نقش کردهاند. هر دو گروه در حرکتی مشترک و هماهنگ کوشیدهاند تا بلکه از این نمد «ناکارآمدی دولت دوازدهم» کلاهی برای خود در جلب آراء مردم در دوره بعد مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری بافته باشند.
به نظر می رسد که هردو گروه بیراه رفته باشند چرا که اولاً اگر اصولگرایان توانستند از جریان «دولت مهرورزی» اعلام برائت نمایند و تبعات هشت سال در قدرت بودن را از دامن خود بزدایند آنگاه اصلاح طلبان نیز خواهند توانست که از «دولت اعتدال» عبور کرده و بار دیگر خود را در دل مردم جای دهند. ثانیاً از مجموع رفتارها و گفتارهای نظام این چنین بر میآید که در شرایط کنونی انتظار میرود که هر یک از قوای تقنینی و قضائی و نهادهای حاکمیتی با وجود اختلاف سلیقه هر یک در عمل به وظایف قانونی و ذاتی خود مقوم و پشتیبان دولت در صحنه اجرایی کشور برای عبور از گردنهها و پیچ های تند و سرنوشت ساز باشند. تنها چنین احساسی در مردم باعث همدلی و مشارکت بیشتر آنان برای کمک به نظام جمهوری اسلامی جهت فائق آمدن بر مشکلات خواهد شد.