این پادشاه لخت است!
این پادشاه لخت است! » عنوان یادداشت امروز در روزنامه وطن امروز به قلم حسن رضایی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع،
۱-آقای «علیاکبر صالحی» اخیرا در مصاحبه با «یورونیوز» گفته است: «فشارهای اقتصادی غوغا میکند. مثلا حقوق من تا یک سال پیش به عنوان یک استاد دانشگاه، حدود ۳۰۰۰ دلار در ماه بود، الان به ۷۰۰ دلار رسیده است. این واقعا فشار اقتصادی است؛ ببینید اقشار دیگر چقدر تحت فشار هستند». وی در ادامه میگوید: «ما تمام اینها را قبول داریم. در ضمن اینقدر ملت ما هوشیار، هوشمند و آگاه است که میداند اتفاقهایی که میافتد، عمدتا ناشی از فشارهای خارجی است!»
اینکه ملت واقعا آنقدر هوشیار است یا نه، فعلا مساله ما نیست. سوال این است: گفتن این حرفها به یورونیوز، آن هم از زبان رئیس سازمان انرژی اتمی، واقعا چه فایدهای دارد؟ و در حالی که سعید لیلاز، از کارشناسان اقتصادی حامی دولت هم میگوید: «رذیلانهترین دروغ این است که بگوییم تورم ۴۰ درصدی حاصل تحریم است»، چرا آقای صالحی دوست دارد مقابل دوربین یورونیوز اینقدر صادقانه و تخصصی(!) درباره معضلات اقتصادی کشور حرف بزند؟!
۲- مجموعه مواضع و تلاشهای دولت طی ۵ سال گذشته، جامعه را به این نتیجه رسانده است که در کنه ذهن آقای صالحی و دوستانش این پندار ریشه دارد: نهتنها معضلات اقتصادی گذشته، کنونی و آینده؛ که مشکل «آب خوردن» مردم هم ناشی از فشار خارجی است و حل آنها تنها در گرو مذاکره است. آن هم به هر شکل ممکن؛ ولو اینکه با عجز و لابه پیش دوربین یورونیوز همراه شود. مهمتر از مذاکره کردن یا نکردن اما حتما طرف مذاکره است و اینکه ببینیم وی اساسا چیزی در چنته دارد تا با آن بخواهد راه آب خوردن ما را باز کند یا نه؟! نظر آقای قاضیزاده، وزیر محترم بهداشت این است که: «چه بخواهیم و چه نخواهیم دنیا از آمریکا میترسد. اروپا در مقابل آمریکا اصلا عددی نیست». این سخن را حتما آقای ظریف هم میداند و ایضا آقای عراقچی. شخص آقای روحانی هم که استاد همه اینهاست و خودش گفته است: «اروپاییها آقااجازه هستند و برای هر چیز از کدخدایشان اجازه میگیرند».
۳- اعتراف به اشتباه اما همیشه آسان نیست. آن هم اشتباهی ۵ ساله جلوی چشم میلیونها ایرانی زبل و سیاستدان! لذا دولتیها ترجیح میدهند همان راه سابق را ولو سینهخیز ادامه دهند. ما به عنوان ملت ایران اما حق داریم بدانیم اگر قرار است در همان حالت سینهخیز هم مذاکره شود، طرف مذاکرهمان کیست و براستی چه چیزی در چنته دارد؟ اعتراضات خیابانی اخیر در کشور فرانسه به عنوان یکی از دولتهایی که فیالحال امثال آقای صالحی برای حل مشکل آب خوردن ما، به آن امید بستهاند از این نظر قابل بررسی و کنکاش فراوان است. ما لازم است بدانیم در فرانسه چه خبر است تا ۲ روز دیگر مصداق آن ضربالمثل شیرین فارسی نشویم که «خفته، خفته را کی کند بیدار؟!»
۴- برای فهم آنچه در فرانسه در جریان است و اینکه سطح و عمق آن چقدر است اما لازم است از اینجا شروع کنیم که اردیبهشت ماه ۹۶ و پس از راهیابی «امانوئل مکرون» و «مارین لوپن» به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری، جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ هزار نفر که غالبا شامل دانشآموزان و دانشجویان بود، با حضور در خیابانهای پاریس شعار دادند «نه وطن، نه رئیس/ نه لوپن، نه مکرون»! واقعیتی که نشان میدهد مساله خیلی عمیقتر از آقای مکرون یا هر کس دیگر است. اعتراضات مردم فرانسه به وضع اقتصادی، با مکرون شروع نشده ولی ممکن است کار دولت مکرون را تمام کند. پیش از این، شادی مردم پس از قهرمانی فرانسه در جامجهانی هم نتوانسته بود خشم آنان از وضعیت اقتصادی را فروبنشاند و جشن قهرمانی به خشونت کشیده شده بود. چنانکه همان روزها فیلمی از دستیار ارشد امانوئل مکرون در حال ضرب و شتم یک معترض به صورت گسترده در شبکههای اجتماعی فرانسه دست به دست میشد. دولت فرانسه اما در واکنش، «الکساندر بنالا» دستیار ارشد رئیسجمهور را تنها ۱۵ روز از کار معلق کرد!
۵- فرانسه در یک سال اخیر مکرر صحنه اعتراضات خیابانی و زد و خورد مردم با پلیس و نیروهای ضدشورش بوده است. یکی از کلیدیترین نقاط تقابل مردم و دولت، تاکید تمامناشدنی دولت لیبرال مکرون بر خصوصیسازی بخشهای مختلف اقتصاد است. چهارم تیرماه سال جاری، اعضای سندیکای ملی CGT در بخش معادن و انرژی فرانسه در اعتراض به سیاستهای خصوصیسازی انرژی مکرون، گاز کاخ الیزه را به مدت ۳ ساعت قطع کردند. رویکرد لیبرالی دولت مکرون اما تغییرناپذیر است. «ادوارد فیلیپ»، نخستوزیر فرانسه در نخستین سخنرانی خود در پارلمان، ضمن انتقاد از «اعتیاد» مردم فرانسه به هزینههای دولتی، وعده داده بود سطح مخارج عمومی کاهش یافته و کسری بودجه مهار شود. به دیگر سخن، دولت فرانسه هزینه درمان اقتصاد بیمار خود را با کاهش خدمات عمومی بخش بهداشت، آموزش، انرژی، حملونقل و… از جیب طبقه متوسط و فقیر کشور برخواهد داشت. امری که از روز نخست روی کار آمدن دولت امانوئل مکرون با اعتراضهای گستردهای مواجه بوده است.
اعتراض و اعتصاب صنفی ماموران پلیس پاریس در اردیبهشت ۹۷ و هفتهها پیش از آن و اعتصاب کارمندان بخش راهآهن فرانسه در اعتراض به خصوصیسازی راهآهن و کاهش دستمزدها، بخش دیگری از واقعیت اقتصاد این روزهای فرانسه است. «گیوم پپی»، رئیس شرکت راهآهن سراسری فرانسه در همان مقطع گفته بود: «اعتصابهای اخیر چیزی معادل ۳۰۰ میلیون یورو به شرکت راهآهن سراسری زیان وارد کرد». برخی خوشخیال در شبکههای اجتماعی اما هنوز هم دوست دارند مرغ همسایه را غاز ببینند و اعتراضات اخیر در فرانسه را تنها نتیجه افزایش چند سنت بهای سوخت معرفی کنند. برای دریافتن واقعیت اما بد نیست بدانیم طبق طرح دولت فرانسه، تنها در بخش آموزش، هزینه ثبتنام سالانه در مقطع لیسانس برای دانشجویان غیرفرانسوی از سال تحصیلی آینده[۲۰-۲۰۱۹] از ۱۷۰ به ۲۷۷۰ یورو افزایش خواهد یافت. هزینه ثبتنام سالانه برای دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری که پیشتر بین ۲۴۳ تا ۳۸۰ یورو در سال بود نیز، به ۳۷۷۰ یورو در سال افزایش مییابد.
دولت مکرون سال گذشته قصد داشت پروژه پولی کردن دانشگاههای فرانسه را برای تمام دانشجویان (اعم از فرانسوی و غیرفرانسوی) اجرایی کند ولی با اعتراض و اعتصابهای طولانیمدت دانشجویان و اساتید، از خیر آن گذشت. صبح جمعه ۳۱ فروردین ۹۷ پلیس ضدشورش فرانسه با حمله خشونتآمیز به صحن دانشگاه تولبیاک پاریس دانشجویان متحصن را با ضرب و شتم، از دانشگاه بیرون کرد. این دانشجویان از تاریخ ۲۶ مارس، در اعتراض به انتخابی کردن ورود به دانشگاههای فرانسه و پولی شدن دانشگاههای دولتی، یکی از مهمترین دانشگاههای فرانسه (تولبیاک) که خود زیر مجموعه دانشگاه سوربن است را به تعطیلی کشانده بودند. امری که باعث شده بود بهرغم گستردگی اعتراضات در دانشگاههای سراسر فرانسه، به تولبیاک، وجهی نمادین ببخشد. وزیر کشور فرانسه با دفاع از نیروهای پلیس اعلام کرد ورود پلیس به صحن دانشگاه خواست امانوئل مکرون و نمایندگان پارلمان بوده است.
۶- شهریور ماه ۹۷ نیز انتشار ویدئویی از گفتوگوی مکرون با یک جوان فرانسوی که از او خواسته بود برایش کار پیدا کند، جنجال خبری بزرگی در شبکههای اجتماعی فرانسه به پا کرد. مکرون در پاسخ به جوانی که در کاخ الیزه از او درباره راهکارش برای یافتن شغل سوال داشت، گفته بود: «من آن طرف خیابان میروم و برایتان کار پیدا میکنم!» ژان لوک ملانشون، رهبر حزب «فرانسه سرکش» و از مخالفان چپگرای مکرون در صفحه توئیترش در واکنش به پاسخ مکرون نوشت: «مکرون ۶ میلیون نفر را دعوت میکند تا به آن طرف خیابان بروند و کار پیدا کنند. از نظر او بیکاران مسؤول شرایط خودشان هستند. این مرد در کجا زندگی میکند؟!» پس از آن بود که تصویربردار صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران طی تظاهرات خشونتآمیز روز کارگر در شهر پاریس و بر اثر اصابت گلوله پلاستیکی پلیس به سرش، به کما رفت.
همکار رامین توحیدیان پس از آن طی مصاحبهای با تشبیه رفتار پلیس فرانسه به «کشتار حجاج» توسط «آل سعود» گفت: «واقعا حادثهای که برای بنده و همکارم پیش آمد خیلی سخت بود و ما باور نمیکردیم که زنده از این حادثه بیرون بیاییم!» اینجا اما کسی ابدا نگران دموکراسی، حقوق بشر و آزادی در فرانسه نشد. تا آنجا که آقای مکرون آنقدر وقیح شود تا در جریان اغتشاش اعضای فرقه نورعلی تابنده که منجر به شهادت چند مامور پلیس شد، سفر وزیر خارجه خود به تهران را لغو کند! و تلفنی از حسن روحانی بخواهد دولت ایران در برابر معترضان خویشتنداری کند! مکرون اما حالا با تشکر از پلیس فرانسه گفته است:« متشکرم از نیروهای تامین نظم برای شجاعت و حرفهایگریشان. شرم بر کسانی که به آنان حمله کردند. در جمهوری فرانسه جایی برای خشونت نیست!»
۷- بر اساس آخرین گزارشهای موسسات آماری در فرانسه، بیش از ۱۴ درصد جمعیت ۶۷ میلیونی این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. طبق نتایج نظرسنجی موسسه فرانسوی ایپسوس (Ipsos) در شهریور ماه سال جاری، بیش از یک چهارم فرانسویها پول کافی برای خوردن میوه و سبزیجات تازه نداشتند. در طول یک سال اخیر قیمت بنزین در فرانسه ۱۵ درصد و قیمت گازوئیل ۲۳ درصد افزایش یافته است. به گزارش گاردین، در تاریخ سوم آذرماه جاری، محبوبیت مکرون به ۲۶ درصد کاهش یافته، در حالی که جنبش ژیله ژون (اعتراضات اخیر فرانسه) از حمایت حدود ۸۰ درصد مردم فرانسه برخوردار است. رسانههای داخلی فرانسه میگویند معترضان عموماً کسانی را شامل میشوند که در انتخاباتهای فرانسه رأی نمیدادند. بولر، یکی از اعضای شناختهشده این جنبش به بیبیسی میگوید: «ما نمیخواهیم کسی جنبش ما را به نام خود مصادره کند. ما رهبر جنبش نمیخواهیم. انقلاب فرانسه با جنگ آرد آغاز شد. اکنون این جنگ برای ما، جنگ مالیات سوخت است. » راستی! دوستان قهرمان دیپلماسی، چه خبر از SPV؟!