«او اهل مبارزه بود»
«شخصیت او را کسی نمیتوانست نادیده بگیرد، وزیریمقدم راحتالحقلوم نبود، او اهل مبارزه بود».
به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از ایسنا، مراسم بزرگداشت مرحوم محسن وزیریمقدم ـ طراح، نقاش و مجسمهساز ایرانی ـ در خانه هنرمندان برگزار شد.
در ابتدا عباس مجیدی ـ رئیس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ـ با خوانش شعری از حافظ اظهار کرد: امروز یاد و خاطره بزرگمردی را گرامی میداریم که آثار او بر چند نسل تاثیر گذاشته و حضور قدرتمند خود را به رخ کشیده است. اندیشه و ذهن او بر روح ما جاری است و دوام او بر جریده عالم ثبت است.
سپس بخشهایی از فیلم مستند «هراس و پرواز» درباره محسن وزیریمقدم به کارگردانی سحر سلحشور برای حاضران پخش شد. وزیریمقدم در بخشی از این مستند به اهمیت نقاشی کردن در زندگی خود اشاره میکند و میگوید: اگر نقاشی نکنم، بمیرم بهتر است. فیلم کامل این مستند شنبه (۷ مهرماه) ساعت ۲۴ از شبکه مستند پخش خواهد شد.
در ادامه این مراسم مجید رجبی معمارـ مدیرعامل خانه هنرمندان ایران ـ در سخنانی گفت: خانه هنرمندان جای خیلی بزرگی نیست اما به لطف خدا بابرکت است. هرسال عزیزانی را در حوزه هنر از دست میدهیم و با تعجب میگوییم که هر سال تعداد این نازنینان بیشتر میشود. امسال هم خیلی از هنرمندانمان را از دست دادیم.
او ادامه داد: حق آن است در ایام حیاتشان آن طور که شایسته است برایشان بزرگداشت بگیریم. شاید بیمهری در حوزه هنر بیشتر از جاهای دیگر است. عقلای کشورهای مختلف هنگامی که درگیر مشکلات بودند، بیشتر به فرهنگ و هنر توجه کردند زیرا فرهنگ و هنر میتواند امید را زنده نگه دارد و مردم را به وجد بیاورد. ما اجازه تعطیلی و رکود و توقف نداریم. شاید هرسال ۲۰۰ تا ۳۰۰ رخداد در این خانه برگزار میشود و تلاشمان این است برجستگان هنر در این رخدادها حضور داشته باشند و از گفتههایشان استفاده کنیم.
سخنران بعدی این مراسم آیدین آغداشلو ـ نقاش ـ بود که بیان کرد: باعث افتخار من است که با حالی که چندان تعریفی ندارد خودم را به اینجا رساندم. این وظیفه شاقی است که به وسیله سن زیادم بر عهده من است؛ بدون این که بخواهم موظف شدم مرثیهخوان چهرههای عزیز هنر مملکت باشم. این وظیفه شاق و تلخی است اما باید انجام شود.
او ادامه داد: من اینجا هستم که ادای دینی کرده باشم به یکی از هنرمندان معاصر ایران. مساله این نیست که آیا به اندازه کافی شان این هنرمندان درک و دریافت شده یا نه؛ اینها همه گذرا هستند. وجودهایی به دنیا میآیند زیست میکنند و کار میکنند و میروند از میان ما. همیشه پیش خودم این را هضم کرده بودم انسان میرود و اثرش میماند اما وقتی فیلم وزیریمقدم را دیدم که روی شنهای ساحل اثری کشید و موج اثر را با خود برد، به این نتیجه رسیدم که صاحب اثر ثبت شده است.
این هنرمند بیان کرد: مهم این است تلنگری و اشارهای دلالت میکند بر آمد و شد کسی که شکل دنیا را تغییر داده است. من افتخار داشتم استاد وزیریمقدم را ببینم و از حضورشان دلگرم باشم. میدیدم پروای ماندگاری آثارش را دارد. گله میکرد که با آثارش بدرفتاری شده است. میدانستم چشمش به دنبال این است آثارش کجا قرار میگیرد. خیلی هم نباید غصه میخورد حتی اگر یکی از آثارش هم باقی مانده بود مبین آن حضور شگفتانگیز میشد.
آغداشلو در ادامه حرفهایش اظهار کرد: وزیریمقدم در طول حیاتش از یاد نرفته بود و در یاد ماند. اما اصل مسأله در این است که ما به عنوان دریافتکنندهها چه میکنیم؟ هر هنرمندی رسالتش را انجام میدهد.
او که عصر ۵ مهرماه در خانه هنرمندان ایران سخن میگفت، گفت: در دورهای منزلش نزدیک منزل ما بود و من پیش او میرفتم. شخصیت خیلی خاصی داشت. اما این شخصیت از کجا میآمد؟ مروری ساده مشخص میکند جایگاه او چه بوده است. اگر بخواهم از سه نفر هنرمند مدرنیست ایران یاد کنم، یکی از آنها وزیریمقدم است. او به دورهای تعلق داشت که هنرمندان سفر میکردند و در جهان میآموختند و استاد میشدند و میپروراندند. در دورهای که او به ایتالیا رفت هنر معاصر ایتالیا آخرین بخش جذاب خود را طی میکرد اما او بسیار آموخت و شکل خود را پیدا کرد.
این هنرمند همچنین بیان کرد: حتی یکی از چند دوره کار وزیری کافی بود جایگاهش را تثبیت کند. او پر از جستجو و امید و روحیه و کار سرشار بود. مجسمههای مفصلی را با تعداد زیادی و مواد مختلفی کار کرد و عاشقانه ساخت. وزیری به درستی فکر کرد هنرمند معاصر جهانی است و باید جهانی باشد. او عمر پرباری داشت اما دلشکسته بود.
آغداشلو با بیان اینکه وزیریمقدم هنرمند چالشگری بود و هیچوقت ساکت نمیماند و میجنگید، اظهار کرد: او به خاطر جنگجو بودنش در لحظاتی و برهههایی تنها ماند. بسیار از چشمش گله میکرد و من فکر میکردم چه فاجعهای است که چشم هنرمندی اینچنینی دچار آسیب شود. این موضوع را امری تقدیری فرض کردم که وزیری بر آن چیره شد.
او صحبتهایش را درباره محسن وزیریمقدم این چنین ادامه داد: او آدم با شانی بود که کوتاه نمیآمد. میایستاد و میگفت و بحث ادامه داشت. عشق او میان شاگردانش مساوی بود و حضور و وجود پیدا میکرد. آدمی نبود که آمدن و رفتنش بی سر و صدا باشد مشتی بود که روی طبل مسی کوبیده میشد. هنرمند پرآوازهای بود. اصلا مهم نیست قدر او را دانستیم مانند شسته شدن اثر هنریش در ساحل دنیا اگر فرض را بر این بگیریم که در اکثریتی با خادمین فرهنگ بد رفتار میشود و فراموششان میکنند، آنهایی که جایگاه هنرمند را نمیفهمند نخواهند ماند. هنرمند تا وقتی فرهنگ زنده است، زنده است.
او همچنین گفت: هربار هرجا اشاره کردهام با بهرام بیضایی و عباس کیارستمی چه کار کردیم؟ ما محدود و مجبورشان کردیم و سعی کردیم با پاک کن آنها را از حافظه پاک کنیم اما این اقدام عبثی است. اگر استاد وزیریمقدم نمیبود تاریخ هنر ایران دچار نقصان میشد. مهم این است او آمد زندگی کرد و شاگردان برجستهای را پرورش داد. وجود چنین استاد چالشگری وجود مغتنمی بود و بچهها (شاگردانش) خود را به او میآویختند. او به رسالتی آمده بود.
در ادامه این مراسم حمید شانس ـ مجسمهساز ـ نیز اظهار کرد: اینکه استاد وزیریمقدم از نسل پیشگامان هنر معاصر ما و تاثیرگذارترین بوده شکی نیست. آشنایی من با محسن وزیریمقدم به سال ۴۹ برمیگردد وقتی نوجوانی علاقهمند به نقاشی بودم. از دهه چهل تا به حال شاهد آموزش بیش از ۵ نسل به وسیله ایشان بودم. تاثیر و شیوه نگاهی او به شاگردانش محدود نبوده است.
او اضافه کرد: وزیری شاگردان زیادی دارد که نقاشان مطرح و استاتید بزرگی هستند. آنچه او در آموزش بر آن تکیه داشت، آموزش شیوه نگریستن و عمل خلاقانه از خلال تحولات جهان معاصر بود. تحولاتی که خود وزیری بخشی از آن بود. گمان کنم تاثیر او وسیعتر از تدریسش است.
این مجسمهساز اظهار کرد: شخصیت او را کسی نمیتوانست نادیده بگیرد، وزیریمقدم راحتالحقلوم نبود او سازشناپذیر و اهل مبارزه بود. آنچه به شخصیت وزیریمقدم توانایی خلاقیت ویژه میدهد مسیر تحول زندگی شخصی او از فردی متمول به جوانی رها شده در تنهایی و فقر است. او در عنفوان جوانی باید جهان را بشناسد و در مبارزهای سخت راه آینده را هموار کند و در جهان روزگار آن روز آیندهای جذاب را جستجو کند. از دل این وضعیت شخصیتی استوار به اصول و گاهی تلخ برای دیگران به وجود آمد.
شانس در ادامه بیان کرد: این خصلت را در کار و تدریس پر انگیزه و اشتیاق در ترویج نگاه نو او میتوان دید. فکر میکنم او مبارز پیشرفت و تعالی است و نه مبلغ هنر نو. آدمهایی مانند وزیریمقدم جانهای سخت و شیفته زندگی هستند. او از نظر جایگاه تاریخی در خط پیش قراولانی بود که در تغییر چهره انسان از سنت به نو تقش جدی داشت. او متعلق به فوج عظیم شکلدهندگان مسیر تحول است. وزیریمقدم سمبل نمادی است که ما باید از او بهرهبرداری کنیم.
این هنرمند همچنین گفت: او تغییر نگاه دارد با کنار گذاشتن و حذف قیود کمالالملکی، نگاهی انقلابی نه برای حفظ سنت گذشته بلکه برای اشتیاق به ساختن آینده دارد. همسویگی مسیر زندگی و آموختهها کمک کرد نقش اساسی در گذر نقاشی از سنت به نوگرایی داشته باشد. این همزمانی است که قابلیتهایش را منفاوت میکند و نقشش را به عنوان هنرمند خلاق نشان میدهد. به نظر من وزیری شرح هنر نوگرا نیست سهم هنر نوگرای ما در هنر جهان است.
شانس سخنانش را اینگونه به پایان برد: تنها شاخصترین چهرهها هستند که پس از مرگ تداوم پیدا میکنند. به نظر من در جغرافیای هنر تجسمی مملکت ما با گذر زمان جایگاه جدیتر و رفیعتری را میتوانیم قائل باشیم. اینجور آدمها هرچند فقدانشان سخت باورپذیر میشود اما تا مدتها روشنگر راه ما خواهند بود.
در بخش پایانی این مراسم هامون وزیریمقدم ـ فرزند محسن وزیریمقدم ـ اظهار کرد: من از طرف برادرم و مادرم از همه تشکر میکنم زیرا خیلی برایمان مهم است که اینجاییم و توانستیم این مراسم را برگزار کنیم.
او با بیان اینکه قصد دارد سه سال و نیم آخر زندگی وزیریمقدم را تعریف کند، گفت: چند سال پیش با او شوخی کردم و گفتم تعداد آثارت چقدر است؟ گفت نمیدانم. گفتم اجازه بده کارهایت را جمع کنم و بدانم چه اتفاقی افتاده است. سه سال و نیم گذشت و یک عالم کار توانستیم انجام بدهیم. او خوشحال بود؛ چونک ه به من و هومن (فرزند دیگر وزیریمقدم) گفت الان مطمئنم برای کارهایم که دست شماست اتفاق بدی رخ نمیدهد.
هامون وزیریمقدم ادامه داد: مارچ ۲۰۱۵ باید میآمدیم تهران، به ما گفتند پدرم سرطان دارد. وقتی دکتر این خبر را به من داد از بیمارستان بیرون رفتم و گریه کردم. به او هیچ چیز نگفتیم؛ هرچند خودش فهمیده بود. فهمیدم اگر میخواهم او با ما بماند باید کاری انجام بدهم که زنده بماند. برای او کارگاه پیدا کردم. اتفاق بزرگی بود زیرا برای اولین بار توانستم برای دو سال و نیم هر روز با او باشم. تقریبا هرروز با من ۱۳، ۱۴ ساعت در کارگاه بود. هیچ کس نمیتوانست جلویمان را بگیرد. تجربه عجیبی بود.
او همچنین با اشاره به تاسیس بنیاد وزیریمقدم در ایتالیا گفت: او پنج سال و نیم کار کرد و بعد از سه هفته مریض شد و از نوامبر تا آگوست روی تخت بود. او به من میگفت هیچ چیز به اندازه کتاب زندگینامهاش برای او مهم نیست. کتاب منتشر شد و آن را به او نشان دادیم.
فرزند محسن وزیریمقدم بیان کرد: آخرین شب که نزد او رفتم چهار ساعت در بیمارستان ماندم. بعد از مدتها اصلا درباره کار حرف نزدیم. من با حس خوبی او را ترک کردم. نه اشک داشتم و نه ترس چون این دفعه محسن برده بود. او به ما وقت داد تا بتوانیم این روز را تحمل کنیم. او به من میگفت تو هم مانند من خیلی حساسی. هر روز که به بیمارستان میرفتم میگفت آرزو دارم حالم خوب باشد تا باهم به کارگاه برویم. او اگر ۱۰ ماه را تحمل کرد به خاطر ما بود. دکترها گفتند اصلا زجر نکشید. خوشبختانه توانستیم او را همانگونه که خودش تصمیم گرفت در گورستان هنرمندان رم به خاک سپردیم.
او در پایان گفت: خیلی وقتها از اخلاق او حرف میشود اما بدانید این آدم هرچقدر جدی و بد اخلاق بود، اما قلب بزرگی داشت.
به گزارش ایسنا، محسن وزیریمقدم ـ طراح، نقاش و مجسمهساز ایرانی ـ صبح جمعه ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۷ در سن ۹۴ سالگی در شهر رم ایتالیا درگذشت و در گورستان هنرمندان همان شهر به خاک سپرده شد.
وزیری مقدم از شاخصترین نقاشان نوگرای ایران بود که با رویکردی مدرنیستی و سبکی شخصی، آثاری بدیع و منحصر به فرد خلق کرده است. او از نخستین دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت.
انتهای پیام