اولویت دارد، اولویت ندارد
« اولویت دارد، اولویت ندارد » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، برنامهریزی مدون و منسجم و البته اولویت دادن به مسائل از اصول فردی و جمعی زندگی است که قطعاً در امور اداره کشور از اهمیت بالاتری برخوردار است. این روزها در فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور تحولات و رخدادهایی دیده میشود که از حیث اولویتبندی دارای نکات قابل توجهی است.
نشست اوپک برای بررسی میزان تولید و بهای نفت در حالی برگزار شد که محور محافل رسانهای و سیاسی کشور به واژهای به نام تبانی روسیه و عربستان و خیانت مسکو به تهران استوار بوده به گونهای که حتی برخی گفتهاند نشست اوپک نشان داده که رویکرد به شرق درست نبوده و باید به غرب گرایش یافت.
این نوع دیدگاههای نفتی در حالی مطرح شده که بررسی ریشهای مسائل نفتی نشان میدهد که اولویت کشور افزایش تولید نفت کشورهای دیگر نیست، بلکه اولویت رویکرد به اقتصاد بدون نفت و نیز تکیه بر دانش داخلی برای توسعه میادین نفتی به جای چشم داشتن به شرکتهایی مانند توتال فرانسه است که هر روز به بهانهای خروج از ایران را طرح میکنند و در ازای آن باجخواهی میکنند.
نکته دیگر مباحث مطرح در باب مذاکرات هستهای است در حالی که برخی سیاسیون با انتشار نامهای خواستار مذاکره با آمریکا شدهاند، آقای عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه که نقشی اساسی در برجام دارد شرایط برجام را در حالت «آیسییو» عنوان و از احتمال خروج ایران از برجام طی هفته آتی سخن گفته و رفتارهای اروپا برای حفظ برجام را ناامیدکننده دانسته است.
سخنان عراقچی یک اصل را آشکار میسازد و آن اینکه اولویت امروز در حوزه برجام برنامه ریزی برای وادار شدن اروپا به اجرای تعهدات برجامی و نیز آغاز فرآیند از سرگیری فعالیتهای هستهای در صورت عدم اقدام مناسب اروپا در قبال برجام است و نه نامهنگاری برای مذاکره با آمریکا.
آنهایی که از مذاکره با آمریکا میگویند در حالی که این کشور نه تنها ناقض برجام بلکه زیرپا گذارنده قوانین و اصول جهانی نظیر قوانین حقوق بشری است، نوعی اشتباه محاسباتی و رفتاری مغایر با منافع ملی کشور است. خروج آمریکا از شورای حقوق بشر و رسوایی جداسازی کودکان مهاجر از والدینشان سندی دیگر بر عدم پایبندی آمریکا به تعهداتش است جالب توجه آنکه بسیاری از تحلیلگران جهانی اذعان دارند که مواضع رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم توجه جهانی به نقض حقوق بشر توسط آمریکا که اجماع جهانی را علیه آمریکا به همراه داشته از ریشههای خروج آمریکا از شورای حقوق بشر برای فرار از بازخواست جهانی بوده و مواضع جهانیان از جمله سخنان رهبر انقلاب در محکومسازی رفتار ضدبشری ترامپ مبنی بر فرمان جدایی فرزندان مهاجر از والدینشان موجب عقبگرد ترامپ از این دستور شد که نوعی شکست برای آمریکا در برابر فشار افکار عمومی ارزیابی میشود.
نکته دیگر در اولویتبندی، نوع رفتارهای مجلس شورای اسلامی است. مجلس به عنوان عصاره ملت موظف به تصویب و نیز نظارت بر اجرای مصوبات است، لذا اولویتبندی در مصوبات امری ضروری است. صرف وقت مجلس در اموری همچون استیضاح وزرا در حالی که نتیجه آن همواره رأی دوباره به وزرا بوده، پرداختن به تصویب قوانینی همچون افای تی اف و پالرمو که از یک سو مغایر با منافع ملی بوده و از سوی دیگر وقت مجلس را به حاشیهها میبرد از نکات منفی جاری در عملکرد مجلس است حال آنکه اولویت مجلس باید تصویب قوانینی باشد که به اقشار ضعیف و مستضعفین جامعه یاری رسانده و در عین حال وابستگی ایران به خارج را کاهش دهد که تصویب قوانین شفافیت مالی و بانکی براساس موازین داخلی از نمودهای آن است.
در حوزه سیاست نکته دیگر مطرح شدن برخی مواضع در باب عملکرد منطقهای ایران است. به عنوان مثال برخی از سیاسیون در توئیتهای خود ادعا میکنند که در یمن حرم نداریم، نزدیکی این سرزمین با اسرائیل و آمریکا نیز وجود ندارد لذا نباید حمایت از یمن را اعلام کرد که به اصطلاح ادعای آمریکایی که ادعای دخالت ایران در منطقه را سر میدهد، تایید نکرده باشیم.
این سخنان در حالی مطرح میشود که امروز جهانیان اذعان دارند که مردم یمن در بدترین شرایط انسانی قرار دارند و میلیونها انسان در آستانه از دست دادن جان خود قرار گرفتهاند. در این شرایط آیا اولویت توجه به وظیفه انسانی در حمایت از مردم یمن در برابر اشغالگران و متجاوزان به سرزمینشان است یا جلوگیری از بهانههای آمریکا؟
قطعاً هر انسانی که ذرهای ماهیت انسانی در وجودش باشد اذعان دارد که اکنون زمان حمایت گسترده از یمن است چراکه اگر امروز در برابر این کشتارها سکوت شود فردا در پیشگاه تاریخ به عنوان ملت و دولتی که در برابر ظلم و جنایت روا داشته شده علیه مردم مظلوم یمن سکوت کرده، بازخواست آیندگان قرار خواهیم گرفت، در حالی که اکنون نیز در صحنه جهانی سکوت در برابر جنایات سعودی در یمن، دلسردی و نارضایتی افکار عمومی جهان از ایران را به همراه خواهد داشت.
نکته دیگر آنکه این روزها جهان مشغول جامجهانی فوتبال در روسیه است و قطعاً ایرانیان نیز توجهی خاص به این مسابقات دارند به ویژه اینکه تیم ملی ایران در این رقابتها حضور دارد. در این میان یک نکته مشاهده میشود و آن هزینه کردنهای قابل تأمل برای دعوت از فوتبالیستهای مطرح جهان برای سفر به ایران جهت حضور در برنامههای تلویزیونی و البته هزینه کردنهای بسیار برای اعزام تیمهای خبری و رسانهای و بعضا نمایندگان مجلس و هنرمندان و… به روسیه به عنوان تشویقکنندگان تیمملی است.
این سوال در ذهن ایجاد میشود در شرایطی که هنوز در کرمانشاه و سرپلذهاب خانه و کاشانه مناسب مردم برای اسکان کودکانشان ندارند که با خیالی آسوده نظارهگر بازیهای جامجهانی باشند و یا کودکانی هستند که اصلا تلویزیون ندارند که بخواهند بیننده این بازیها باشند، هزینه کردنهای بسیار برای آوردن بازیکنان معروف فوتبال به کشور و یا اعزام افرادی به عنوان گزارشگر و یا حامی تیم ملی به روسیه با پول بیتالمال میتواند در اولویت باشد؟ قطعا پاسخ منفی است حتی برای آنانی که میگویند با پول شخصی به روسیه رفته اند قطعاً اولویت هزینه کردن این منابع برای تسریع در بازسازی ویرانههای زلزله در کرمانشاه و سرپلذهاب خواهد بود. آن وقت میتوان در کنار لذت بردن از بازیهای جامجهانی و تیمملی، شادی مضاعفی به نام سامان یافتن زلزلهزدگان این مناطق و تماشای فوتبال توسط کودکان این بخش از میهن عزیزمان ایران را تجربه نماییم.
آنچه گفته شد تنها بخشهایی از اولویتها و نااولویتهایی بوده که طی هفته گذشته در عرصه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور شاهد بودیم و هزاران مورد دیگر از این جمله را میتوان شاهد مثال آورد.
یادمان باشد این روزها سالروز شهادت مردانی همچون مصطفی چمران و شهید بهشتی است که همواره در کارها اولویتها را در نظر داشته و هرگز از این مهم غفلت نمیکردند، چنانکه شهید چمران روزی که لازم بود آمریکا را رها کرده و راهی لبنان شد و زمانی اولویت دفاعمقدس بود به کشور بازگشت و جانانه جنگید و در راه وطن شهادت را به جان خرید. مروری بر سیره زندگی مردانی همچون شهید چمران و شهید بهشتی میتواند چراغ راهی باشد برای مسئولان، دولتمردان و تکتک آحاد ملت بزرگ ایران در مسیر توجه به اولویتها و گرفتار نشدن در حاشیههایی که هیچ دستاوردی برای کشور ندارد.
برجام و بیش از ۲ سال دلبستن به نتایج احتمالی آن و هزینههایی که این امر در سکوی بازار و چشمداشت نادرست به خارج از مرزها به کشور تحمیل کرده سندی آشکار بر پیامدهای عدم توجه به اولویتها است، چنانکه اگر در این سالها به اقتصاد درونی و عدم توجه به خارج از مرزها و دستاوردهای برجام توجه میشد قطعاً دستاوردهای مثبت بسیاری برای کشور رقم میخورد.