انسانیت، مخاطب نهضت عاشورا
« انسانیت، مخاطب نهضت عاشورا » عنوان یادداشت روزنامه ایران به قلم اسماعیل علوی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، مبنای تئوریک رخداد عاشورا تفکر اصلاح است. تأکیدات چهره نورانی و برتر صحنه کربلای اباعبدالله الحسین(ع) از ابتدای نهضت نیز مؤید این مدعاست.امام حسین(ع) در آستانه هجرت عاشورایی ودر وصیتنامه خود، تصریح میفرماید: «من از روى هوس، سرکشى، تبهکارى و ستمگرى قیام نکردهام و تنها به انگیزه اصلاح در امت جدم برخاستم. مى خواهم به نیکىها فرمان دهم و از بدىها باز دارم و روش جدم و پدرم على بن ابى طالب(ع) را دنبال کنم.»(فرازى از وصیتنامه امام، که در آغاز سفر در اختیار محمد حنفیه قرار گرفت) و ضمن خطابهای در منى باردیگر بر این مهم تأکید نموده ومی فرماید: «پروردگارا تو مى دانى این حرکت ما نه به خاطر رقابت بر سر حکومت و قدرت و نه به منظور به دست آوردن مال دنیا، بلکه به خاطر آن است که نشانه هاى دین تو را به مردم بنمایانم و اصلاحات را در سرزمین اسلامى اجرا کنم، تا بندگان ستمدیدهات از چنگال ظالمان در امان باشند و واجبات و احکام و سنت هاى تعطیل شده تو دوباره اجرا گردد.».
پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)بدعتهای بسیاری به باورهای دینی افزوده شده ونظام عقیدتى اسلام با باورهای سخیف و انحرافی درآمیخته بود. توحید که رکن شریعت اسلامی است در عمل جای خود را به شرک و فردپرستى داده و در حوزه اجتماعی نیز اشرافیت و تفرعن و ریا و دورویى رواج داشت.
در چنین شرایطى سیدالشهدا(ع) با عزم احیاى سنن الهى، اصلاح جامعه و نقد حکومت را وجهه همت خود قرار داده و قدم در راه قیام میگذارد و حرکتى کانونى در تاریخ بشر پدید میآورد، امام حسین(ع) سالها قبل از نهضت در چارهجویی برای رخوت فکری و روحی مسلمانان، حرکت آگاهی بخش را آغاز کرده بود که حاصل فرجامین آن شکلگیری جنبش اصلاحطلبی درجمع نخبگان بود. به لحاظ روش شناسی نیز تفکر اصلاحطلبانه مقدمتاً بایستی از نخبگان آغاز میشد و از الهیات اسلام الهام میگرفت.
این اقدام ضمن مورد تردید قرار دادن مشروعیت خلیفه وقت – معاویه – تحرک زیادی به جنبش اصلاح طلبی بخشید و زمینه تجدید حیات دینی به پرچمداری امام حسین(ع) را هموار ساخت.شگفت آنکه مقاصد اصلاحطلبی امام حسین(ع) در حوزه اصول عقاید از سوی هیچ یک از افراد دستگاه اموی و سران نحلههای منحرف که از سوی دستگاه خلافت حمایت میشدند مورد تردید قرار نگرفت وجریان اصلاحطلبی در این عرصه غالباً بدون معارض بود. نهضت حسینی(ع) اما حداقل بخشی از جهان اسلام را درگیر مبارزهای قاطع با بدعتها نمود و کوشید رهبری خود را بر بنیاد حق طلبی استوار کند.
گرفتاری مهم امام حسین(ع) سست ایمانی نخبگان و رواج فساد در میان آنان بود که مداوای آن با گسترش آگاهی درمان نمیشد بلکه نیازمند اقدامی دیگر بود تامنجر به بیداری وجدان آنان شود. از اینرو آن حضرت(ع) در کنار پیش بردن اهداف اصلاحی در صدد بود تا با دمیدن روح معنوی حیات تازهای به جامعه ببخشد.نهضت عاشورا از آغاز تا انجام سرشار از نمونههایی است که اباعبدالله الحسین با مخاطب قرار دادن وجدانها سعی دارد تا روح افراد را بیدار نموده و آنان را به راه خیر وصلاح هدایت کند.
بر این اساس نهضت عاشورا فراخوانى است براى بالندگى و تربیت اخلاقی افراد.در همین جهت مهم ترین پیام اصلاحى امام حسین(ع) بعد تربیتى و خودآگاهى آن است. با این تأکید که تا انسان خود را نشناسد و ظرفیتها، نیازها وکمبودهای خود را نشناسد، مسئولیت خویش را درارتباط با هستى، اجتماع و تاریخ نمیتواند به انجام رساند. اصلاحات همه جانبه نهضت عاشورا در بعد تربیتى به انسان کمک مى کند تا جایگاه خود را در کلیه زمینهها در نسبت با جامعه دریابد. از این رو اوج کارآیى اصلاحات حسینی(ع) دربعد انسان سازى آن است.