الگوی بی بدیل ساده زیستی عصر
در آستانه ایام سالروز رحلت امام عزیز و عظیم الشان، بیدارگر دوران و الگوی عصر و زمان حضرت امام خمینی قدس سره، یاد و خاطره آن عزیز سفر کرده را گرامی می‌داریم و از خدای بزرگ توفیق شناخت امام ره و شهدای اسلام را خواهانیم. سادگی، زهد و پرهیز از زرق و برق و تجملات دنیوی یکی از بارزترین ویژگی‌های رهبران آسمانی بوده است.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، در آستانه ایام سالروز رحلت امام عزیز و عظیم الشان، بیدارگر دوران و الگوی عصر و زمان حضرت امام خمینی قدس سره، یاد و خاطره آن عزیز سفر کرده را گرامی می‌داریم و از خدای بزرگ توفیق شناخت امام ره و شهدای اسلام را خواهانیم. سادگی، زهد و پرهیز از زرق و برق و تجملات دنیوی یکی از بارزترین ویژگی‌های رهبران آسمانی بوده است. شاید بتوان گفت یکی از عوامل مهم جذب مردم به دین مبین اسلام نیز، بی‌پیرایگی پیامبرصلی الله علیه و آله و امامان معصوم (علیهم‌السلام) و سپس عالمان دینی بوده و هست. در رأس این ساده زیستی‌ها، زندگی بی‌آلایش و بی‌پیرایه حضرت امام علی (علیه‌السلام) بوده است که تاریخ صفحات بسیار شگفت انگیزی را از این ابر مرد تاریخ، ثبت کرده است تا جائی‌که دانشمندان غیر مسلمان هنگام مطالعه این صفحات ناخودآگاه در مقابل این همه بزرگی و عظمت زانو زده و زبان به اعترافات بزرگی گشوده‌اند. شاگردان این مکتب راستین نیز در بسیاری از مواقع پا جای پای این ولی خدا نهاده‌اند، به طوری که انسان با مطالعه تاریخ عالمان راستین این مکتب، حیرت‌زده می‌شود و ناخودآگاه زبان به تحسین و تمجید این بزرگان می‌گشاید. بی‌جهت نیست که در تمام تاریخ عالمان دینی هم‌چون محوری بوده‌اند که مردم پروانه‌وار دنبال آن‌ها چرخیده‌اند. اگر قشر روحانیون شیعه در بین مردم اعتبار و آبرو و تقدسی دارد، به خاطر ساده زیستی این عالمان راستین بوده است. بی‌جهت مردم به این قشر دل نبسته‌اند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یکی از دغدغه‌های اصلی حضرت امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) نیز مساله ساده‌زیستی بوده است. ایشان کراراً و مؤکدا سفارش‌های فراوانی به لزوم پرهیز از اشراف‌گرایی و تجمل‌پرستی می‌کردند و توجه فراوان می‌دادند به ساده‌زیستی. اینک با توجه به ضرورت توجه به این ویژگی مهم قسمت‌هایی از رهنمودها وسفارشات معظم له را بیان می‌کنیم چرا که ساده زیستی باید یکی از شاخص‌های مسئولین طراز ملت انقلابی ایران زمین باشد زیرا می‌تواند اشرافیگری را خط بطلان بکشد و دست اشراف و اشراف زادگان را از سر مردم بر دارد و خطر اشرافیگری را که ویران کننده حتی اعتقادات مردم است را از کشور بزداید و اما فرمایشات امام راحل عظیم الشان: «شما (مسئولین و روحانیون) که داعیه پیروی از حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را دارید؛ لااقل در زندگی آن مرد بزرگ کمی مطالعه کیند، ببینید واقعاً هیچ زرق و برقی در زندگی حضرت می‌بینید؟ آیا از زهد، تقوا، زندگی ساده، و بی‌آلایش آن حضرت چیزی می‌دانید؟ و به کار می‌بندید؟ ملت انتظار دارد که شما مسئولین و روحانیون، مؤدب به آداب اسلامی باشید، حزب الله باشید، از زرق و برق زندگی و جلوه‌های ساختگی آن بپرهیزید»[جهاد اکبرص ۱۷۸ تا ۲۲۲] هم‌چنین در جای دیگری فرمودند: «باید بیش از پیش پارسا شویم و از حطام دنیوی روی گردان شویم، شما آقایان باید خود را برای حفظ امانت الهی مجهز کنید. امین باشید، دنیا را در نظر خود تنزل دهید. از حطام دنیا اعراض کنید»[روزنامه کیهان، شماره ۱۲۴۹۸] «زندگی شیخ انصاری را بسیار شنیده‌اید، چه وضعی داشت است. اگر نبود آن وضع، نمی‌توانست شاگردان بزرگ را تربیت کند، آن کتاب‌های ارزشمند را بنویسد (صحیفه امام، ج ۱۷، ص: ۳۷۵) در کیفیت تحصیل، هر چه بروید سراغ تجملات، از علومتان کاسته می‌شود، آن‌هایی که این کتاب‌های قطور و ارزشمند را نوشته‌اند، زندگی‌شان طلبگی بوده است. همانند شیخ انصاری و صاحب جواهر….» (صحیفه امام، ج ۱۹، ص: ۲۵۳)
«روحانیون باید ساده زندگی کنند، آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا به حال، و آن‌ها را حفظ کرده است، ساده زیستی آن‌ها بوده است. آن‌هایی منشأ خیرات و آثار فراوان بوده‌اند که ساده زیست بوده‌اند». [مجله حوزه] «هرچه بروید به سراغ این‌که خانه‌تان بهتر شود، از معنویت‌تان به همان مقدار کم می‌شود، از ارزش‌تان به همان مقدار کاسته می‌شود، ارزش انسان به خانه نیست، به باغ نیست، اگر ارزش انسان به این‌ها بود، انبیاء الهی باید ثروت‌مندترین افراد بودند. ارزش انسان به این نیست که یک اتومبیل کذایی داشته باشد، خانه کذایی داشته باشد، ارزش انسان به این است که ساده و با تقوا باشد». [همان] «مرحوم مدرس را، علمای طراز اول به تهران فرستادند، ایشان یک گاری خریده بود و خودش می‌راند، تا به تهران رسید، آن‌جا هم یک خانه محقر داشت، و من ایشان را دیده بودم و منزل آن مرحوم می‌رفتم و مکرر خدمتشان می‌رسیدم». [همان]
مدرس با این‌که یکی از مجتهدین مسلم و یکی از پنج مجتهد برگزیده مجلس بود، ولی زندگی بسیار ساده‌ای داشته. اما با همین سادگی و بی‌آلایشی خود خاری در چشم رضاخان قلدر بود. با تمام سادگی خود مبارزه سرسختی را با دیکتاتور زمان آغاز کرد، نهایتاً رضاخان قلدر چون نتوانست در مقابل این عالم مجاهد تاب مقاومت بیاورد، او را به کاشمر تبعید و سپس در سال ۱۳۱۶ ش، به شهادت رسانید.
این است راه مردان بزرگ که با کمترین امکانات مادی، به جنگ فرعون‌های زمان رفتند و با دم مسیحای خود و عصای موسوی خود، کاخ این ستم‌گران بزرگ را ویران کردند. کسی که تکیه و اتکائش خداوند جهان آفرین باشد، نیاز به مال و منال و قدرت‌های مادی نخواهد داشت و با تکیه بر قدرت بی‌کران خداوند، قادرند طوفانی به پا کنند که بنیان ستم و ستم‌گری ظالمان تا به دندان مسلح را ویران کنند. تردیدی نیست که اگر دست اندرکاران مدیریت کشور توجه به ساده زیستی داشته باشند خداترسی و تقوای الهی داشته باشند می‌توانند منشاء خدمات بزرگی برای امت اسلام باشند. پس ای بزرگواران ساده زیستی را پیشه سازید تا بتوانید بخوبی در راه امامین انقلاب گام بردارید. این الگوی مهم موفقیت است.
مظفر حاجیان