افول هژمون؟
پایگاه خبری ربیع/ با روی کارآمد بیخردی مثل ترامپ در امریکا و اقدامات سیاستزده وی بسیاری از اندیشمندان از افول هژمون و ادعای هژمونی چین پس از امریکا را مطرح نمودند. بسیاری از نظریه پردازان سیاست بین الملل بعد از فروپاشی شوروی سابق بر این عقیده اند که آنچه هژمونی ایالات متحده آمریکا و سلطه […]
پایگاه خبری ربیع/ با روی کارآمد بیخردی مثل ترامپ در امریکا و اقدامات سیاستزده وی بسیاری از اندیشمندان از افول هژمون و ادعای هژمونی چین پس از امریکا را مطرح نمودند.
بسیاری از نظریه پردازان سیاست بین الملل بعد از فروپاشی شوروی سابق بر این عقیده اند که آنچه هژمونی ایالات متحده آمریکا و سلطه تام این کشور بر جهان خوانده میشود، در یک دوره کوتاه زمانی قابل تصور خواهد بود و ادامه فضای تک قطبی به مدت طولانی نمیتواند ادامه پیدا کند و طول دورانی که نظام بینالملل، یک نظام هژمونیک و تحت سلطه یک بازیگر به نظر میرسد، به شرایطی وابسته است که در آن بتوان به درجهای از ثبات طولانی مدت دست یافت تا منجر به نوعی موازنه قوا در جهان شود.
طبق نظریه ثبات هژمونیک برای به وجود آوردن و توسعه کامل اقتصاد لیبرالی بازار جهانی یک هژمون یعنی یک قدرت حاکم نظامی و اقتصادی مورد نیاز است و در صورت افول هژمون، اقتصاد جهانی با بحرانهای مختلف مواجه میشود.
بنابراین آنچه در بحث هژمونیک همواره مطرح است، سرمایهداری و برتری اقتصادی است که تکنون نیز چین چنین ویژگی را دارا است. نوشتار حاضر نیز بحث سرمایهداری را مدنظر قرار داده است.
بنابراین ادعای چین چندان دور از واقعیت نیست. اما امریکا با بحرانهای شدیدی مواجه شده است که از جمله این بحرانها وضعیت مالی کشور، بدهی و کسری بودجه است که از ۲۰۰۸ آغاز گردیده است.
افزایش فقر و بیکاری و مالیات و همچنین کاهش قدرت وامدهی بانکها، تنها نمونهای از وضعیت نابهسامان دولتمردان آمریکایی را در عرصه داخلی نشان میدهد. اعتراضات پی در پی مردم آمریکا مؤید اوضاع اقتصادی بد آمریکا است.
از سوی دیگر با آغاز ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا دچار نوعی انزوا و بیتوجهی شد. مهمتر از همه افکار عمومی جهانی از ترامپ حمایت نکرده است. از سوی دیگر تلاش چین در کسب رتبه اول جهانی افزایش یافته است. با این توضیحات میتوان صدای نفسهای آخر آمریکا را شنید.
انتهای پیام/