اقتصادی » تولیدی » عکس یک
کد خبر : 1077167
سه شنبه - 18 آذر 1404 - 13:30

افزایش قیمت بنزین و حذف صفرها؛ درمانی موقت یا راهکاری هوشمندانه؟

بحث درباره اصلاح ساختار اقتصادی کشور، بار دیگر دو سیاست بحث‌برانگیز را در مرکز توجه قرار داده است:

افزایش قیمت بنزین و حذف صفرها؛ درمانی موقت یا راهکاری هوشمندانه؟

اطلس محمودیان

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛بحث درباره اصلاح ساختار اقتصادی کشور، بار دیگر دو سیاست بحث‌برانگیز را در مرکز توجه قرار داده است:

۱) افزایش قیمت بنزین تا سطح ۵ هزار تومان،

۲) حذف چند صفر از واحد پول ملی.

این دو سیاست، اگرچه در ظاهر می‌توانند بخشی از مشکلات بودجه‌ای و تورمی را اصلاح کنند، اما پرسش بنیادین همچنان پابرجاست: آیا چنین اقداماتی «درمان موقت» هستند یا «راهکارهای هوشمندانه» در مسیر بهبود پایدار اقتصاد ایران؟

افزایش قیمت بنزین؛ اصلاح ضروری یا مُسکن کوتاه‌مدت؟

بنزین در ایران سال‌ها با قیمت‌هایی به‌مراتب پایین‌تر از استانداردهای جهانی عرضه شده است؛ موضوعی که مصرف بالا، قاچاق گسترده و فشار سنگین یارانه انرژی را به همراه داشته است. افزایش قیمت بنزین تا ۵ هزار تومان، اکنون یکی از گزینه‌های جدی دولت برای اصلاح نظام انرژی است. اما پیامدهای آن را باید دقیق‌تر بررسی کرد.

۱) تأثیر بر بودجه دولت

افزایش قیمت بنزین می‌تواند درآمدی قابل توجه برای دولت ایجاد کند و فشار کسری بودجه را در کوتاه‌مدت کاهش دهد.

اما کارشناسان تأکید می‌کنند که بدون اصلاح ساختار هزینه‌ها و کاهش مصرف بی‌رویه منابع در دستگاه‌های دولتی، این افزایش قیمت نیز مانند تجربه‌های گذشته تنها برای مدتی کوتاه مشکل را عقب می‌اندازد.

به عبارتی، اگر بدنه دولت چابک نشود، هر درآمدی—even موقت—در نهایت در دل هزینه‌های جاری حل خواهد شد.

۲) تأثیر بر مصرف و قاچاق سوخت

قیمت ۵ هزار تومان ممکن است مصرف داخلی را تا حدی کاهش و قاچاق را محدود کند، اما همچنان با قیمت سوخت در کشورهای همسایه اختلاف دارد. بنابراین انگیزه قاچاق کاملاً از بین نمی‌رود.

اصلاح قیمت بدون بهبود حمل‌ونقل عمومی، نوسازی خودروها و افزایش کیفیت سوخت، تنها به فشار مصرف‌کننده منجر می‌شود.

۳) پیامدهای تورمی

افزایش قیمت بنزین یکی از حساس‌ترین متغیرهای تورمی در اقتصاد ایران است. افزایش قیمت از ۳۰۰۰ تومان به ۵۰۰۰ تومان گرچه از نگاه برخی «شوک شدید» نیست، اما در اقتصادی که تورم مزمن دارد، همین افزایش می‌تواند موج جدیدی از رشد قیمت‌ها را در حمل‌ونقل، کالاهای اساسی و خدمات ایجاد کند.

این موضوع به‌ویژه در شرایطی که بخش بزرگی از جامعه با کاهش قدرت خرید مواجه‌اند، می‌تواند پیامدهای اجتماعی قابل توجهی داشته باشد.

افزایش قیمت بنزین در شرایط فعلی بیشتر یک درمان موقت است تا یک راهکار پایدار.

این سیاست تنها زمانی «هوشمندانه» خواهد بود که هم‌زمان با حمایت فوری و هدفمند از دهک‌های پایین اجرا شود، درآمد حاصل شفاف و قابل رصد باشد، و در چارچوب یک برنامه چندساله اصلاح انرژی قرار گیرد. در غیر این صورت، تنها اثر کوتاه‌مدت دارد و در بلندمدت فشار اجتماعی و تورمی ایجاد می‌کند.

حذف صفر از پول؛ آرایش ظاهری یا اقدامی برای بازسازی اعتماد؟

حذف صفر از پول ملی از جمله سیاست‌هایی است که در ظاهر ساده و کم‌هزینه به‌نظر می‌رسد، اما پشت آن یک حقیقت مهم نهفته است: حذف صفر به‌تنهایی هیچ تأثیر مستقیمی بر تورم، قدرت خرید یا رشد اقتصادی ندارد.

۱) تأثیر روانی و حسابداری

با حذف صفر، محاسبات مالی ساده‌تر می‌شود، سیستم حسابداری شفاف‌تر عمل می‌کند و اعداد کوچک‌تر، برای افکار عمومی حس ثبات بیشتری ایجاد می‌کند.

این همان تجربه‌ای است که ترکیه در سال ۲۰۰۵ با موفقیت پشت سر گذاشت. اما تفاوت اصلی در اینجاست: ترکیه پیش از حذف صفر، تورم را به شکل جدی کنترل کرده بود.

۲) تجربه کشورهای ناموفق

در مقابل، کشورهایی مانند ونزوئلا یا زیمبابوه بارها صفر حذف کرده‌اند ولی به‌دلیل تداوم تورم شدید، این اقدام تبدیل به یک روند تکراری و بی‌اثر شده است.

بدون اصلاح ساختار بانکی، مهار نقدینگی و کاهش کسری بودجه، حذف صفر تنها چند ماه اثر روانی مثبت دارد.

۳) پیام اقتصادی به جامعه

حذف صفر در ذات خود بیشتر اقدامی نمادین است؛ پیامی از سوی دولت مبنی بر آغاز یک دوره جدید سیاست‌گذاری پولی.

اما اگر این پیام با واقعیات اقتصادی تناسب نداشته باشد، جامعه آن را جدی نمی‌گیرد و نتیجه عکس می‌دهد.

و اما حذف صفر تنها زمانی «راهکار هوشمندانه» است که: تورم مهار شده باشد، سیاست‌های پولی و بانکی منسجم باشد، وابستگی بودجه به خلق پول کاهش یافته باشد، و نرخ ارز ثبات نسبی داشته باشد. در غیر این صورت، تنها یک اقدام ظاهری است که مشکلات بنیادی اقتصاد را پنهان می‌کند.

افزایش قیمت بنزین به ۵ هزار تومان و حذف صفر از پول ملی، هر دو ابزار اصلاحی هستند، نه اصلاح ساختاری.

این سیاست‌ها اگر به‌صورت جداگانه و بدون برنامه جامع اجرا شوند، بیشتر مسکّن‌هایی کوتاه‌مدت هستند که ممکن است آثار تورمی و اجتماعی قابل توجهی نیز به‌همراه داشته باشند.

اما اگر در کنار اصلاحاتی عمیق‌تر مانند: کنترل نقدینگی، اصلاح نظام بانکی، کاهش کسری بودجه، و بهبود ساختار تولید اجرا شوند، می‌توانند بخشی از یک برنامه اقتصادی هوشمندانه و چندمرحله‌ای باشند. تا زمانی که ساختارهای اصلی اصلاح نشوند، افزایش قیمت بنزین و حذف صفرها به‌تنهایی قادر به ایجاد ثبات پایدار اقتصادی نخواهند بود.

اطلس محمودیان