ادای دین به نویسندگان
محمدرضا هنرمند بعد از ۹ سال دوری از سینما با فیلم «سمفونی نهم» به سینما بازگشته است.
* در این نقد امکان لو رفتن داستان وجود دارد.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، محمدرضا هنرمند بعد از ۹ سال دوری از سینما با فیلم «سمفونی نهم» به سینما بازگشته است. فیلم به مثابه آثار پیشین این کارگردان در ژانر فانتزی ساخته شده است. «سمفونی نهم» عنوان یکی از مشهورترین سمفونیهای بتهوون است که به سمفونی مرگ نیز شهرت دارد و این همان مضمون اصلی فیلم است. آنچه «سمفونی نهم» را از دیگر فیلمهایی که درباره مرگ ساخته شدهاند متمایز میکند، نگاه فانتزی و لحن طنزآمیز آن نسبت به این مقولهی تلخ و تاریک است. هنرمند در «سمفونی نهم» با نگاهی تاریخی مرگ بسیاری از بزرگان تاریخ این سرزمین را از کورش کبیر گرفته تا رابعه بنت کعب و امیرکبیر به تصویر میکشد و به سراغ افراد عادی هم میرود. «سمفونی نهم» توانسته است با طرح یک موقعیت خلاقانه از مرگ، با نگاهی تاریخی و معناگرایانه به این مقوله بپردازد و مخاطب را با اثرش همراه و همسو کند.
“هنرمند” اصولاً در فیلمهای خود، به موضوع مرگ اشاره مستقیم داشته است، اما اگر موارد قبلی از نوع پرداخت سینمائی بودهاند، فیلم «سمفونی نهم» هیچگاه اینگونه نبوده است. دیالوگهای همراهی ملک الموت با میرزا تقی خان فراهانی “امیرکبیر” در راه حمام، بسیار عبرت انگیز است، او که از توطئه قتل امیرکبیر در حمام آگاه میباشد، بارها به او هشدار میدهد که به حمام نرود، اما امیرکبیر، لزوم غسل مستحبی آن روز را یادآور شده و به راه می افتد. امیرکبیر نمونه بارز سیاستمدارانی است که غافلاند. ملک الموت که شاهد غفلت اوست، با ناراحتی یادآور میشود: ” تا سرنوشت این ملت فلاکت زده این است، غسل واجب هم واجب نیست؟!
راحیل (ساره بیات) در این فیلم، همان نقشی را بازی میکند که گلبهار (سیما تیرانداز) در سریال “حلقه سبز” با “حمید فرخ نژاد” بازی کرده بود، همراهی او با ملک الموت، برخلاف روند فیلم ” دفن همسر در روستای محل تولد”، هدف روایت داستان را دنبال میکند، در همین رابطه “هنرمند” میتوانست، نقش زائد “محمد رضا فروتن” را حذف کند تا فیلم از انسجام بیشتری برخوردار شود.
ادای دین به نویسندگان
بخش قابل توجهی از اپیزود مربوط به عشق بکتاش و رابعه، ادای دین به قشر نویسنده و شاعر جماعت است. آنجا که رابعه به برادرش که به او تهمت رابطه نامشروع می زند، میگوید: بکتاش بهانه است، من حتی او را ندیدهام، نوشتههای من، تراوشات ذهنی از عشق به بکتاش است، اما او (رابعه) در این حال هم، حق نگارش نداشته و در هر صورت به جرم نویسندگی، از طرف برادر محکوم به مرگ است. مرگی که با زدن رگ دست و نوشتن اشعار سروده شده با خون بر دیوار حمام شکل میگیرد، رابعه در پاسخ ملک الموت که میگوید: بعد از مردن تو، اینها پاک خواهند شد، میگوید: ” این خشت و ساروج، خون من را به خود خواهند گرفت و برای همیشه نگه خواهند داشت؛ و ملک الموت میگوید: صدها سال بعد، تو را خواهند خواند. ملک الموت بعد از خودکشی بکتاش، چنان تحت تأثیر عشق این دو و پیام زندگی و مرگ آنها قرار میگیرد که وقتی از او میپرسند، شغلت چیست؟ میگوید: نویسندگی.
فیلم جدید هنرمند اگرچه اثری هنرمندانه است اما این نوع سینما حرکت بر روی لبه تیغ است زیرا تجربه ثابت کرده معمولاً اینگونه فیم ها چندان به مذاق تماشاگران فعلی سینما خوش نمیآید و لحن شاعرانه و فلسفی آن ممکن است فیلم را به یک شکست مطلق در گیشه تبدیل کند. با این حال هنرمند سعی کرده با استفاده از بازیگران چهره و درجه یک سینما مخاطبان عام را نیز برای دیدن این فیلم وسوسه کند.
در هر حال اکران فیلمی مانند «سمفونی نهم» را باید به فال نیک گرفت زیرا سینمای کشور مدتهاست در یکی دو ژانر خلاصه شده و اکران فیلمهای متفاوت میتواند به غنی سینمای ایران بیفزاید.
این فیلم ارزش یک بار دیدن را دارد.